گپ و گفت مامانهای 1401

[ندایا]

نونا جان خداروشکر که بخیر گذشت


ادم اون لحظه زیاد نمیتونه کنترل کنه خودشو طبیعیه

[خانم فسقلی]

سلام دخترا
برای شستشوی سرشیشه ها من از این برند استفاده میکردم الان پیدا نمیکنم جایی سراغ ندارید شما؟

[Donya]

مامان هاااا شاهان هر روز یکبار گاهی دوبار ppمیزد، الان امروز دومین روز بود که هیچی نزده بود.
حمومش کردم گفتم شاید سبک تر بشه، هیچی از ساعت 6 که از حموم اومد جیش هم نزده کاملا خشکه پوشکش
همسرم میگه زیادی گرمش کردیم آبش تبخیر شده...
دارم از غصه دق می کنم...
م ش هفته پیش بهم گفت زیاد تکونش نده روده هاش پیچ میخوره... دیروز گریه الکی مي کرد خیلی تکونش دادم خیییلی میترسم.
البته نشونه ای از درد و اینها ندارد الانم خوابه
یعنی در طول 5 ساعت هیچی جیش نکرده

[Saghar685]

بچه ها من شيشه رو ميجوشونم بعدش با همون ريكا ميشورم مايع استريل كننده نميدونستم بايد بزنم چه ماركي بخرم؟

---

نونا جان خيلي ناراحت شدم بلا دور باشه عزيزم

[nona]

دنیا جان تبریک میگم مادر شدنت رو امیدوارم کل پسر همیشه سلامت باشه برای یبوست یکم با روغن زیتون دور ناف رو ساعتگرد ماساژ بده روزی دو سه بار تکرار کن مقعدشم چرب کن پی پی میکنه ولی اینکه بچه سه چهار ماهه تو پنج ساعت جیش نکنه خوب نیست ببرش دکتر یا شیر داره کم میخوره یا چیز دیگه
ساغر ول کن مایع استریل رو من همش تا ۱.۵ سالگی گرفته بودم و میزدم بعد خواهرم گفت ول کن این کارا چیه با همون مایع عادی بشور دیگه
شمام فکر کنم آب جوش و مایع کافی باشه
ترگل بهت تبریک میگم عزیزم مه تونستی بچه رو از شیر بگیری من عین چی پشیمونم ۱.۵ ریختم تو جیب روانشناس واقعاااااا بیخود و بی جهت همه راههایی که کفته بود و رفتارها و واکنشا رو خودم بهتر ازش میدونستم و انجام داده بودم
الان منتظرم فقط همسرم یه روز مرخصی بگیره یهو از شیر بگیرمش به قول دوست همسرم ( همون دکتر صادقی) بچه سخت و لحباز بالای هجده ماه اصلا روش تدریجی جواب نمیده روش یک مرتبه باید عمل کنید
روانشناس … دیروز بهم بعد سه جلسه میگه بنظرم اشتباه میکنی حداقل ۲.۵ سال!!! چه بهتر سه سال شیر بده بهش گفتم سازمان به اشت جهانیم میگه ۲ سال نهایت تازه چند سال ۱۸ ماه بود بعد این بچه بدغذاست دکترش اکی داده تغذیش اکی داده شما میگی سه سال شیر بدم؟؟؟!!!! کلا به مدرکشم شک کردم
همسرم همون جلسه اول کفت این چیزی خالیش نیستا دیروزم از همون دقیقه پنجم از اتاق رفت بیرون گفت حوصله اراجیفشو ندارم

---

سلین جان یه پیام خواستم بهت بدم صندوقت پره گلم

[Targol]

وای نونا جون انقد حس بدی دارم.. روش تدریجی تو وابستگیش رو کمتر نکرد؟ من نگرانم نکنه آسیب ببینه. مثل احمق‌ها هی از همسرم میپرسم به نظرت الان این رفتارش مثل قبله؟ یا ناراحته؟؟ دو سه باری بعدش اومد بهم اشاره کرد گفت شیر. گفتم مامان دیگه بزرگ شدی، شیر تلخ شد. راحت میپذیرفت. دلم میخواست بمیرم که قبول میکرد

---

قربون روانشناسه واقعا. ۲/۵-۳ سال چی میگه؟!!! این از ثبات دهانی و اینا چیزی نمیگه؟؟ چه عجیبه!

[nona]

وای بزنمت عین چی ترگل
خل شدیا
تدریجی من بدتر وابسته و خریصترش کرد دیگه کلا سینه رو ول نمیکنه به غلط کردن افتادم
فقط کافیه سه روز عمسرم مرخصی بگیره بجسبونمش به انتهای هفته با لاک قرمز و چسب از شیر میگیرم
والا ضربه روحی هم اگر باشه که نیست بدتر از غذا نخوردن و نخوابیدن نیست

---

روانشناسه جلسه اول دوم میگفت ضربه میبینه تو ایندش تاثسر میذاره دیروز مه دید همه راهها رو رفتم میگه البته اگه یهو هم بشه ضربش گذراست یادش نمیمونه!!!
میخواستم بگم خداقل رو حرفت بمون من که کار خودمو میکنم و یهو میکیرم این سه حلسرم به اصرار دکتر اومدم ولی برای خودت خوب نیست خرف عوض کنی

---

سه سال شیر بدم فکر کن از جلسه اول تا سوم تکرار کرد خیلی زوده خیلی زوده میگفت بچه دوم رو بذار سه چهار سال دیگه اقدام کن که این اولی آسیب نبینه یعنی واقعا به مدرکش شک کردم سن من به کنار یعنی حتما بچه اول باید بشه شش سال تا آسیب نبینه؟! رو چه منطقی آخه اونایی که فاصلشون کمه همه مشکل دارن؟!

[Targol]

نونا چقدر رو مخم میرن این آدمها…
ولی خودت رو آماده کن. آدم دلش هزار تیکه میشه. من قبلش میگفتم دیگه باید بگیرم، خودشو لوس کرده فلان بیسار.. اما الان خیلی حس عجیبی دارم. الهی بمیرم براش
قربون اون دخترم برم از شیر زده بود

[nona]

گیرم داده بود این بچه که سرشتش سخته بنظرم تو خونه هم جو روانی خوبی نداره شما با پدرش خیلی اختلاف دارید؟؟؟! حالا همسر منو دو جلسه کامل دیده دیده همش با بچه سرگرمه شعر و کتاب میخونه آرومه کلا آرامش از سر و روش میباره فقط میخواست هرچی تو کتابا خونده رو بهمون بگه

[Targol]

وا چه دوزاری بوده. رفت رو مخم )