خونه تکونی

[سِودا]

وای شیدا
من و برادرم همیشه سر جوراب استرس داشتیم که اگه الان با جوراب سوراخ مثلا بریم بانک، احتمالا بانک رو موکت کردن و میگن کفش در بیارین بیاین تو یا همون اورژانس
یه جوری سر جوراب حساسم که همیشه ۲۰ تا جوراب نو و باز نشده تو خونه زاپاس دارم
وای آره مو زیر مقنعه و شال من در خلال اع*تص*ابات سر این داخل شهر نمیرفتم که اگه شالمو از سرم کشیدن موهام بد نباشه

[رخشید]

منم تا زمانی که شوهرم پرتشون کنه بیرون استفاده میکنم آخه لباسی که زیاد بپوشی نرمتر هم شده
من از ناربن خرید میکنم راضیم

[Mari90]

رخشید من شوهرم کاری نداره ولی خواهرم میگه این تیشرتتو دوست ندارم بنداز بره
یا یکی برام می‌خره میگه اونو بنداز دور خخخ

[Targol]

رخشید نکته‌ات صبورا جانبازی بود )

---

من و برادرم همیشه سر جوراب استرس داشتیم که اگه الان با جوراب سوراخ مثلا بریم بانک، احتمالا بانک رو موکت کردن و میگن کفش در بیارین بیاین تو یا همون اورژانس
یه جوری سر جوراب حساسم که همیشه ۲۰ تا جوراب نو و باز نشده تو خونه زاپاس دارم
وای آره مو زیر مقنعه و شال من در خلال اع*تص*ابات سر این داخل شهر نمیرفتم که اگه شالمو از سرم کشیدن موهام بد نباشه

من اگه بدونی نگرانیم چی بود به عقلم شک میکنی. ولی بدون شما حالتون خیلی بهتر از من بود )

[رخشید]

کدومش ترگل خط اول  یا دوم ؟
صبورا چه میکنه؟

[Mari90]

ترگل بگو بگو

[رخشید]

ماری چه خواهر خوبی

[Mari90]

خیلی رخشید
من بلد نیستم درست جبران کنم متاسفانه
مثلا یه عالمه پیاز سرخ کرده فرستاده که من سرماخوردم سرخ نکنم این یه نمونه کاراشه

[صنوبر۷۱]

آخیی خدا حفظش کنه مری جان

[رخشید]

ماری دوسش داشته باش و جبران کن مهر و محبتش رو 
کوچکتر از خودته یا بزرگتر