امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
گپ و گفت مامانهای 1401
سیما نباید بیایم Smile
تاپیک تراژیک شده Big Grin
من که همین جوریشم داعونم


قربونت نونا جون Heart
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Bonsai، nona، sims s، youtab، پری سیما
پاسخ
بن سای جون
نونا جون انشالا دیگه سختیش تموم شده و از فردا همه چی بهتر بشه
... 
ترگل انقدر بچم خاروند پاشو همسرم رفت سیتریزین گرفت دادم قد 1قاشق 
الان همون بسه یا هر چند ساعت بدم؟
دونه ها بیشتر نشدن اما بزرگ شدن فکر کنم جون سعی میکنه بخارونه
اون دوتا که تو کمرش بودم از بین رفتن نیستن انگار
Heart  پسر دو ساله من  Heart
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Bonsai، nona، Sufii، Targol
پاسخ
(۱۴۰۱/۱۲/۱۸، ۱۲:۴۹ صبح)Bonsai نوشته است: نونا یاد این افتادم که به شرکتتون گفته بودی چند روز بعد زایمان برمیگردم سرکار Smile
کلا بچه داری تئوریش یه چیزه عملیش یه چیز دیگه

اره یه چرتی برای خودم گفته بودم بنسای واقعا چنین تقوری نداشتم که میگفتم مگه میشه بچه نخوابه غذا نخوره مردم بلد نیستن بچه بزرگ کنن Big Grin

یوتاب جون قربونت ایشالا چیزی نیست بابا پشه زیاده مخصوصا این چند روز که هوا گرم شده بود همینجوری وا نذار در و پنجره رو گلم

بچه ها بیس از یک ساعته به همسرم میگم بوی گاز حس میکنم بو هیلی سدیده اونم میگفت نه چیزی نیست میگفتم مریضی متوجه نیستی وحشتناکه دیگه گاز و بالکن و همه جا رو چک کردیم اخرش رفتم بالکن دیدم بودبیرونم زیاده گفتم طبقه پایینی حتما کازشون بازه گیر دادم زنگ برن بهش ( یه پسر مجرده) بیرون بود داشت میرفت کرج یک ربع پیش خودشو رسوند خیلی هل بعد گفت نه مال ما نیست و ولی ممنون که حواستون هیت
و من همین الان فهمیدم بو از خودمه ( بوی کلم داخل سوتین) صداشو درنیاوردم پیش همسر Smile اخه نمیدونید با چه بدبختی راضیش کردم زنگ بزنه همسایه هی گفتم منفجر بشه خونه ما هم رو هواییم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Bonsai، elham، freebird، Gitii، Nedaaa28، sims s، Sufii، Targol، youtab، رخشید
پاسخ
وااااااییییییی نونا یعنی ترکیدم از خنده Smile))))
پسر ۱۹ ماه ❤
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Bonsai، Sufii، youtab
پاسخ
وای این حجم از خنگیم دیگه دور از ذهنم بود ندا
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Nedaaa28، Targol، youtab
پاسخ
رخشید و سیما به نظر منم نیاین. من که بچم تقریبا همسن بچه های اینجاس هم اینروزا کمتر میام اینجا.
هی گریم میگیره برای بچه ها ی اینجا.
وای نونا منم ازین کلم بازی ها زیاد کردم اون موقع. انشالله برای تو فایده داشته باشه. برای من نداشت راستش. من یادمه پختم. یه کارایی کردم.
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Bonsai، Nedaaa28، nona، sims s، Sufii، youtab، رخشید
پاسخ
کژال مگه شیرت کم نبود؟ بعنی برای خشک شدنش اینکارو کردی؟ اخه انزیمای کلم فقط موقع برش و خنکی گویا آزاد میشن
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Bonsai، Nedaaa28، youtab
پاسخ
وای نونا خیلی باحال بود 
اون درد وحشتناک من ۶ ماهگی دخترم سینه ام عفونت کرده بود داشتم بعنی پامو محکم میکوییدم زمین وقتی شیر میخورد ورم کرده بوو قد کله ام 
اوووف منم واقعا گریه ام گرفت
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Bonsai، nona، youtab
پاسخ
نونا من سینه هام خیلی خیلی بزرگ و متورم شد. اون موقع بهم گفتن برگ کلم رو بزارم یه جوش بزنه.بزارم رو سینه. که اون به اصطلاح گره های داخل سینه باز بشه و شیر جریان پیدا کنه. در ادامه ماشاژ زیر دوش آب گرم.
که البته انگار گرش کور بود و باز نشد کلا

البته باید اعتراف کنم الان خیلی هم ناراضی نیستم از شرایطی که پیش اومد و صادقانه بگم شاید انتخابم برای بچه دوم از اول شیرخشک باشه
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Bonsai، Nedaaa28، nona
پاسخ
خب کژال جان پس هدف تو جریان پیدا کردن شیر بود که جوشوندیش چون برای بند اوردن شیر کلم فریز شده باید گذاشت
اره شیر مادر یا خشک واقعا یه انتخابه تفاوتی هم ندارن هرکدوم هم مزایا معایب خودشونو دارن در نهایتم بزرگ بشن اصلا مهم نیست چی خوردن
منم با وجودیکه الان دارم میمیرم از درد Smile برای دومی اگر البته تو کار باشه باز شیر خودمه واقعا از ثانیه به ثانیش لذت بردم ولی دفعه بعد قبلش کلم رو میذارم فریز بشه پروفن هم میخرم میذارم تو یخچال که تازه شب دوم در بدر اینا نشم.
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Bonsai، Gitii، Nedaaa28، youtab
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 18 مهمان