ارسالها: 10,766
موضوعها: 9
تشکر Received: 29,091 in 7,959 posts
تشکر Given: 44,430
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
33,760
nona نوشته است:اره یوتاب جون باید میرفتیم من همچنان نرفتم احتمالا یه سونو بکنه نونا جون پس یه وقت بگیرم به نظرت؟
دیر نیست؟
ارسالها: 8,455
موضوعها: 1
تشکر Received: 30,666 in 6,991 posts
تشکر Given: 20,214
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
35,283
نه یوتاب جون چرا دیر باشه دیگه اتفاقیم قرار بود اقتاده باشه افتاده
ارسالها: 10,766
موضوعها: 9
تشکر Received: 29,091 in 7,959 posts
تشکر Given: 44,430
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
33,760
بذار ببینم خ ش کی قراره بره منم باهاش برم
ارسالها: 2,744
موضوعها: 2
تشکر Received: 9,079 in 2,141 posts
تشکر Given: 5,129
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
11,097
(۱۴۰۰/۸/۲۵، ۱۰:۳۸ صبح)lili_61 نوشته است: بچه ها یی که گاندی زایمان کردین میشه بگین برای بیمارستان چه چیزایی باید بردارم؟
راستی یه سوال دیگه قبل زایمان باید بریم معرفی نامه و آزمایش کوید و اینا بدیم اگه یه وقت ناغافل بچه دنیا بیاد و لازم باشه آدم یهو بره بیمارستان چیکار میکنن؟ دیگه اینارو نمیخوان؟
لي لي جان براي بچه همه چيز ميدن منتها خودتم دو سه دست لباس ببر فلاسك و شيشه و شيرخشك حتما ببر( اولش ممكنه شير نداشته باشي بايد بچه رو ببندي به شير كه دفع داشته باشه كه زردي نگيره
براي خودتم از نظر پوشك و سرجيفيكس و ... همه چيز ميدن فقط اگه خواستي روبدوشامبر و شونه و لوازم ارايش و ... ببر
ولي هيچ لوازم بهداشتي اي نبر چون همه چيز خودشون ميدن
ارسالها: 308
موضوعها: 0
تشکر Received: 1,583 in 285 posts
تشکر Given: 2,919
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
1,599
مرسی لیانه جان دستت درد نکنه ممنون راهنماییم کردی حوله و دمپایی و اینا نمیخواد ببرم؟
ارسالها: 1,733
موضوعها: 0
تشکر Received: 5,714 in 1,177 posts
تشکر Given: 1,195
تاریخ عضویت: تير ۱۴۰۰
اعتبار:
6,046
سلام مامانا
خوبین؟
من حس میکنم افسردگی گرفتم
نمیدونم باید چیکار کنم
شدید نیس اما گاهی دوس دارم داد بزنم
همه فکرا با هم میاد تو سرم
ارسالها: 308
موضوعها: 0
تشکر Received: 1,583 in 285 posts
تشکر Given: 2,919
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
1,599
سلام عاطفه جان طبیعیه تو این دوران تغییرات هورمونی بدن مادرها خیلی خیلی زیاده واسه همین تغییرات روحیه و خلق و خو هم زیاده! باید خودت یه کاری بکنی حالت خوب بشه آهنگ یا فیلم یا رقص یا هرچی که حالتو خوب میکنه
من که بجز دوماه اخیر کل بارداری رو تو خونه بودم و درس میخوندم و کار میکردم راستشو بخوای الانم خیلی حس مادر شدن ندارم بچه هم تکون آن چنانی نمیخوره بخاطر همین خیلی حس ندارم
ارسالها: 1,733
موضوعها: 0
تشکر Received: 5,714 in 1,177 posts
تشکر Given: 1,195
تاریخ عضویت: تير ۱۴۰۰
اعتبار:
6,046
لیلی جون من برعکس تو
کل بارداریمو اومدم سرکار انقد خسته میشدم ک وقتی میومدم خونه انقدر خسته بودم ک عملا هیچی برام مهم نبود و میخوابیدم
چاره ای هم نداشتم ک بمونم خونه
الانم تک و توک میام دفتر ولی بازم خونه هم دلم نمیخواد بمونم
چون مستقل نیستم و سختمه راستش
خییییییییییلی دوس داشتم خونه بودم و درس میخوندم ولی خب نشد
باید سعی کنم حالمو خوب کنم
ارسالها: 627
موضوعها: 0
تشکر Received: 2,709 in 516 posts
تشکر Given: 3,776
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
2,787
منم اینقدر مودم تغییر میکنه که خودمم کلافه کرده، یه بار راضی و خوشحال از بارداری یه بارم حالم بده هی میگم این چکاری بود کردم داشتم زندگیمو میکردم، خلاصه که خواستم بدونی تنها نیستی اکثرا دیدماین تغییر خلق و خو رو دارن ،برا من که دیگه آخراشه ولی هنوزم هس این حالتا
ارسالها: 1,733
موضوعها: 0
تشکر Received: 5,714 in 1,177 posts
تشکر Given: 1,195
تاریخ عضویت: تير ۱۴۰۰
اعتبار:
6,046
وای منم همینم
همش میگم نکنه بچه بیاد کم بیارم
نکنه نتونم درس بخونم و جایی استخدام شم
گاهی میگم بیاد شاید زبر و زرنگ شم
بیاد شادی بیاره
خداروشکر ک تنها نیستم
|