امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
گپ خانم های باردار
(۱۴۰۰/۴/۱۰، ۰۵:۴۳ عصر)Nedaa28 نوشته است: الان اصلااا حاضر نیستم این دردارو به بچه ام بدم
البته مادر من مجبور بود بره مثل خیلی از خانومای دیگه
اما اگه قراره به خاطر جو جامعه و مسخره کردن بقیه آدم بره سرکار اصلاا واسم مهم نیس بذار بگن بیکاره علافه
چقدر موافقم باهات ندای عزیزم واقعا همینه که میگی
بنسای جان من ده سال کار کردم و بخاطر بچه با میل خودم استعفا دادم و دیگه هم قصد کار کردن ندارم و اصلا هم ناراحت نیستم
اما من احتمالا خودم بقیه بیمه رو بریزم بعد بیکاری گرفتن واسه بازنشستگی
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، Hami99، lili_61، liyane، mona70، Nedaa28، Rose، Sahraa71، youtab، آیسان، سروناز، شماره مجازی تیندر، کتایون خانم
پاسخ
لیانه جونم انشالله به سلامتی دیگه چیزی نمونده! لیانه اینکه بیمارستان رفتی و مدارکت و تست رو بردی رو دکترت گفت یا خودت از بیمارستان پرسیدی چه مراحلی رو طی کنی؟ انشالله که صحیح و سالم و بدون دردسر و با دل خوش زایمان کنی و بعد از زایمانت بیا راجع به بیمارستانت بگو من الان امیدم راجع به اون بیمارستان شما هستی که ازت اطلاعات بگیرم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، Hami99، liyane، mona70، Nedaa28، Roshanak7367، Sahraa71، youtab، سروناز، شماره مجازی تیندر
پاسخ
ترس که خیلی زیاده لیانه جان
من ترس از آینده اش و تربیتش دارم ، ترس از شرایط جامعه که هممون میدونیم
همش به همسرم میگم یعنی کار درستی کردیم؟
اما وقتی میبینم خیلیا بدون فکر کردن به هیچی فقط بچه دار میشن ، با خودم میگم چرا من و همسرم که انقدر دغدغه داریم و از الان تا ریزترین چیزارو برنامه میریزیم و به فکر آرامش روح و روان اون بچه هستیم نیاریمش تو دنیا
خیییلی ترسناکه هرچی داریم نزدیک تر میشیم بیشترم میشه ولی سپردم به خدا ، با همه توانم تلاش میکنم ایشالا هممون ۲۰ سال دیگه بیایم بگیم چه کار خوبی کردیم این فرشته هارو آوردیم تو این دنیا
جالبه این حرفارو فقط شماها میفهمین اگه تو دنیای واقعی بگم همه میگن برو بابا چقدر سخت میگیری چقدر فکر میکنی
فقط اینجا میگم و پیش همسرم چون هممون انگار افکارمون به هم نزدیکه
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، Hami99، lili_61، liyane، mona70، Rose، Roshanak7367، Sahraa71، youtab، آیسان، سروناز، شماره مجازی تیندر، نسیمه جااان، کتایون خانم
پاسخ
(۱۴۰۰/۴/۱۰، ۰۷:۲۴ عصر)lili_61 نوشته است: لیانه جونم انشالله به سلامتی دیگه چیزی نمونده! لیانه اینکه بیمارستان رفتی و مدارکت و تست رو بردی رو دکترت گفت یا خودت از بیمارستان پرسیدی چه مراحلی رو طی کنی؟ انشالله که صحیح و سالم و بدون دردسر و با دل خوش زایمان کنی و بعد از زایمانت بیا راجع به بیمارستانت بگو من الان امیدم راجع به اون بیمارستان شما هستی که ازت اطلاعات بگیرم

لي لي جون خود دكترم برام توي چند تا سرنسخه كاراي مربوط به بستري شدن رو نوشت 
يه برگه براي متخصص بيهوشي
يه برگه براي آزمايش كوويد كه شنبه بايد بدم
يه برگه به تاريخ ١٤ تير براي پذيرش بيمارستان
حتي داروهامم براي مرخص شدنم نوشت و داد دستم

وقتي هم وارد بيمارستان ميشي خدمات هتلينگ رو بهت ارائه ميدن از خوشامدگويي تا زدن دكمه ي آسانسور و ..( الكي كلاس ميذارن)
راستي ميتوني از قسمت پذيرش بخواي اتاقا رو بهت نشون بدن يا راجع به تزيينات ازشون بپرسي
به طور كل خود دكتر اتوماتيك وار بهت برگه هاي مربوطه رو ميده
من كه سر عمل كيستم از بيمارستان خاطره ي خوبي دارم
ولي باز زايمان قضيه ش فرق ميكنه
انشالله زايمان كردم  بيشتر هم دقت ميكنم به جزييات كه بتونم برات توضيح بهتري بدم
البته فكر كنم چهاردهم تاريخ شلوغي براي زايمان باشه حالا بايد ببينيم خدماتشون چطوريه
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، Hami99، lili_61، mona70، Nedaa28، Roshanak7367، Sahraa71، Targol، youtab، سروناز، شماره مجازی تیندر
پاسخ
ممنونم عزیزم مرسی از اطلاعات کاملت انشالله با دل خوش و راحت پسر گلت رو بغل بگیری و بیای اینجا بگی ما هم خوشحال بشیم Smile
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، mona70، Roshanak7367، Sahraa71، Targol، youtab، سروناز، شماره مجازی تیندر
پاسخ
واقعا آدم با باردار شدن هزاران دغدغه میاد تو سرش بعد با زایمان و اومدن بچه ها همینطور بیشتر میشن
من سر پسرم ک شیرخشکی شد اوایل اینقد خودمو مقصر میدونستم اون موقغ کووید هم نبود و مهمونی زیاد میرفتیم تو مهمونی میخواستم شیرخشک درس کنم همش حس میکردم بقیه نگاهم میکنن اصلا خجالت میکشیدم 
الان ک ب اون روزا نگاه میکنم اگه تکرار بشن اصلا خودمو سرزنش نخواهم کرد 
واقعا هر مادری بهترین رو برای  بچه اش میخواد و همینطور هر پدری
در مورد کار اگه میتونین مرخصی بگیرین نیمه وقت شین ک بیشتر پیش بچه بمونین من تا 18 ماهگی پسرم نیمه وقت بودم قرار بود ادامه دار شه ک یهو کنسل شد اونقدری ک من اون موقغ غصه خوردم پسرم اصلا اذیت نشد و زود عادت کرد
اما این سری بعد نه ماه احتمالا برگردم سرکار و انشاله ک دخترم مثل پسرم راحت کنار بیاد
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، Hami99، lili_61، liyane، mona70، Nedaa28، Rose، Roshanak7367، Sahraa71، youtab، سروناز، شماره مجازی تیندر، کتایون خانم
پاسخ
چرا يوتاب امروز نیومد اینجا نگرانشم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، lili_61، liyane، mona70، Nedaa28، Sahraa71، youtab، سروناز، شماره مجازی تیندر
پاسخ
لیانه جان چند کیلو اضافه شدی کلا؟
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • lili_61، Sahraa71، youtab، سروناز، شماره مجازی تیندر
پاسخ
ایانه جون ایشالا بسلامتی زایمان کنی عزیزم و بعدش همگی بیایید تاپیک اونوری ببینیم برای شیر و خواب بچه
یوتاب جان و ترگل جان امروز چندبار اومدم ببینم چه خبر ازتون هست
آرزو جون شمام فک کنم دیگه آخر هفته بری واسه طبیعی ایشالا
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، lili_61، mona70، Nedaa28، Roshanak7367، Sahraa71، youtab، سروناز، شماره مجازی تیندر
پاسخ
ندا جون ١٥ كيلو اضافه كردم
نونا جون ، آرزو جان چند روزه زايمان كردند و خداروشكر حال خودشو ني ني خوبه
انشالله به زودي به جمعتون توي تاپيك بغلي ميپيوندم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، lili_61، mona70، Nedaa28، nona، Roshanak7367، Sahraa71، youtab، سروناز، شماره مجازی تیندر
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 20 مهمان