ارسالها: 10,766
موضوعها: 9
تشکر Received:
29,091 in 7,959 posts
تشکر Given: 44,430
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
33,760
ساغر جون چند ماهش بود گل پسرت؟

پسر دو ساله من
ارسالها: 658
موضوعها: 0
تشکر Received:
1,329 in 498 posts
تشکر Given: 574
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
1,525
ده روز دیگه شش ماهش تموم میشه
ميخندي و در دلم پر ميشود از خوشبختي
ارسالها: 10,766
موضوعها: 9
تشکر Received:
29,091 in 7,959 posts
تشکر Given: 44,430
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
33,760
ببین پسر من این سنش بود مثلا ساعت 11 که میخوابید راس 12 با جیغ و هق هق و گریه میپرید
من اونموقع مثلا داشتم بیرون اتاق کا ی میکردم یا هرچی پیشش نبودم
بعد به پیشنهاد همسرم 5دقیقه به 12 میرفتم توی اتاق و کنارش مینشستم چندین بار شد بیدار شد و تا منو دید خوابید و گریه. نکرد
ممکنه شروع اظطراب جداییش باشه
چیز خاصی فکر نمیکنم باشه عزیزم خودتو نگران نکن اصلا

پسر دو ساله من
کاربرانی که از این پست تشکر کردنداربرانی که از این پست تشکر کردند
• ستیلیته
ارسالها: 658
موضوعها: 0
تشکر Received:
1,329 in 498 posts
تشکر Given: 574
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
1,525
ممنون یوتاب جان
بیدار نمیشه تو خواب اینطوریه تا من خودم بیدارش کردم بغلش کردم بیدار شد همه چیز معمولی بود انگار هیچی نشده
ممکنه خواب بد بیینن؟
ميخندي و در دلم پر ميشود از خوشبختي
کاربرانی که از این پست تشکر کردنداربرانی که از این پست تشکر کردند
• youtab
ارسالها: 658
موضوعها: 0
تشکر Received:
1,329 in 498 posts
تشکر Given: 574
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
1,525
قربونت یوتاب جان داشتم سکته میکردم
ميخندي و در دلم پر ميشود از خوشبختي
کاربرانی که از این پست تشکر کردنداربرانی که از این پست تشکر کردند
• youtab
ارسالها: 2,315
موضوعها: 1
تشکر Received:
5,668 in 1,665 posts
تشکر Given: 9,657
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
6,842
ساغر نگران نباش پسر منم گاهی وقتا تو خواب هق هق میکنه یا یه جیغ خفیف میکشه یا ناله میکنه بعدشم به خوابش ادامه میده، من اینجور مواقع بلندش نمیکنم بلافاصله که بدخواب نشه، اما اگه طول بکشه اونوقت بغلش میکنم تا اروم بشه
ارسالها: 10,766
موضوعها: 9
تشکر Received:
29,091 in 7,959 posts
تشکر Given: 44,430
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
33,760
دور از جونت عزیزم، باور کن طبیعیه

پسر دو ساله من
کاربرانی که از این پست تشکر کردنداربرانی که از این پست تشکر کردند
• Saghar685
ارسالها: 658
موضوعها: 0
تشکر Received:
1,329 in 498 posts
تشکر Given: 574
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
1,525
بچه ها خیلی ممنون خیالم راحت شد
ميخندي و در دلم پر ميشود از خوشبختي
کاربرانی که از این پست تشکر کردنداربرانی که از این پست تشکر کردند
• youtab
ارسالها: 5,223
موضوعها: 278
تشکر Received:
22,296 in 4,717 posts
تشکر Given: 14,824
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
24,870
۱۴۰۲/۴/۸، ۱۲:۲۶ عصر
(آخرین ویرایش: ۱۴۰۲/۴/۸، ۱۲:۳۰ عصر، توسط Rose.)
ساغر جان اگه دل درد نداره و خوب غذا می خوره و تب و اینا نداره، به نظر من جای نگرانی نداره، الان شما وسط یه واندرویک هستی... احتمالا پسرت چیزای جدیدی داره یاد می گیره... و اضطراب جدایی هم از 5 باید حواسمون بهش باشه، دیگه معمولا از 6 تا 18 ماهگی هستش... هر موقع پاشن ببینن نیستی، یا مادر رو حس نکنن یا نبینن، این اضطراب رو نشون میدن...
ولی حتما با دکترش هم مطرح کن، خیالت راحت بشه چون نگرانی شما به بچه هم منتقل میشه....
خواب هم نمی بینه، هنوز خواب دیدن ندارن... ولی هیجان انجام یه کار جدید یا یه جهش ذهنی جدید می تونه این حالتا رو ایجاد کنه...
آره ستی خیلیییی بی رحم شدن... والا ما همین کارم نمی کردیم، ولی باهامون این کار میشد که نخودی بذارنمون... از اون روز انگار قلبم خراش افتاده...
نسیمههههههههه چه شر بودید
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم