امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
بهترین ورژن خودت باش
فری برد جان در مورد مادرشوهرم چون خیلی کمکم بوده دیگه نمیخوام اذیتشون کنم همین دیگه مشکل اصلیم همینه ک نمیتونم نیازهامو بیان کنم حس میکنم من مادرم پس تمام وظایف مادری گردن خودمه میبرمش پیششون خیلی نگه میدارن اما خودمم حضور دارم بیشتر حواسم هست رو عوض کردنش رو غذاش رو راه رفتنش
راستش چندباری گفتم استقبال نکردن
خودشونم آخه مغازه دارن
از طرفی خونه نشینی باعث شده همون ی ذره اعتماد بنفس ک تو دفترشوهرم داشتمم از دست بدم
دخترم ۱۸ماهه شد  Heart
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • نسیم64، نسیمه جااان
پاسخ
حالا دو سه ساعت حواست نباشه هیچ اتفاقی نمیفته
من که مادرم بیشتر از من پسرمو نگه داشته خوبم بزرگش کردن دستشون درد نکنه.افتخار نمیکنم ولی شرایطم اینجوری ایجاب میکرد
من میدونم چجوری گفتی شل و ول گفتی با جسارت نگفتی
یه جوری تو عمل انجام شده بزارشون بگو من میخوام برم فلان جا کی وقت دارین مثلا امروز یا فردا
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Targol، youtab، نسیم64، نسیمه جااان
پاسخ
عاطفه جان اولین قدم واسه اینکه اعتماد به نفست بره بالا این ه که یه هدف کوچیک و قابل دسترس برای خودت بذاری و انجامش بدی که حس خوبی بهت میده. در حد همین که با همسرت بعدازظهرها برین بیرون. 

ببین هدفی که به شرایط تو نمیخوره (با توجه به اینکه میگی فرصت انجامش و نداری در حال حاضر در دسترس نیست برات مگر شرایطتت تعییر کنه) بدتر اعتماد به نفست و ازت میگیره. بگرد با توحه به شرایطی که توش هستی هدف گذاری کن. هدفی که نمی‌تونی همین الان بهش برسی و بریز دور لطفا‌‌.
It's better to lose the fight than losing your peace
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Hamiii99، mehrasa20001، Rose، youtab، دژاوو، شیدا، صنوبر۷۱، نسیم64
پاسخ
ممنونم ازتون
درسته من همش سکوت میکنم
راستش دوران کرونا خیلی کیک می‌پختم بااینکه هدفم نبود ولی بقیه خیلی تایید میکردن خیلی تشویق میکردن و خودم حس خوبی میگرفتم
در مورد بچه هم باور کنین روم نمیشه ب مادرشوهرم بگم نگه دار
چون حس میکنم مادرم باید نگهش داره ن اون
اون وظیفه ای نداره
مادرم نداره ها ولی باز با اون باید راحت تر باشم .
مهراسا جان چشم الان چند وقته ک سعی میکنم حرف بزنم درسته بعدش بغض میکنم ولی حرفامو میزنم
فری برد دمت گرم الان ک بچه ۱۸ ماهش شده میگم کاش از مامانم بیشتر کمک میگرفتم بیشتر بهش کار میدادم ک انقد عقب نشینه
ب مامانم میگم نگه دار میگه با من ک وای نمیسته ببر پیش مادرشوهرم
همشم میگه اونا با تو زندگی میکنن روم نمیشه بیام
تو دوران بارداریمم کنارم نبود
شاید اگر مامانم بیشتر حواسش بهم بود منم روم بازتر میشدپشتم گرم‌تر بود اینجا بااینکه همه مهربونن حس میکنم نباید کمک بخوام

مهتا جون باید هدف بزارم پس
از امروز شروع میکنم اول ببینم میتونم بگم ی ساعت بچمو نگه دارن
دخترم ۱۸ماهه شد  Heart
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • خانم فسقلی
پاسخ
عاطفه جان من اصلا موضوع رو نمیدونم چیه
فقط این جمله که « مادرم باید نگه داره» از بیخ و بن اشتباهه
شما و پدر بچه در قبال بچتون مسئول صد در صدید و نه هیچ احد دیگه ای.
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Gitii، Hamiii99، Rose، youtab، خانم فسقلی، رخشید، ستی‌لیته، سِودا، صنوبر۷۱، نسیم64
پاسخ
عاطفه مادر دخترت تو هستی و مسئولیتش با توئه. اما خب میتونی کم و بیش کمک بخوای از مادرشوهرت و مادرت اما توقع ازشون نداشته باش. اگر کمکت کردن لطف کردن اگرم نه که هیچ.
ولی به نظر من در قدم اول اگر مسئولیت کاراتو بپذیری از نقش قربانی بیرون میای و با جسارت بیشتری میتونی کاراتو پیش ببری.
اینجوری وقتی آزمون رو قبول نمیشی فکر نمیکنی خیلی بیچاره و بدشانس بودی یا تواناییت از بقیه کمتر بوده بلکه میدونی تصمیم گرفتی با وجود اینکه از قبل بچه رویای استخدامی رو داشتی بچه دار بشی و شدی و در عوض الان یه دختر داری، اما واقعیتش اونجوری که باید و شاید نمیتونی و نمیرسی که برای درس خوندن وقت بذاری. در نتیجه قبول نشدنت صرفا به عدم تواناییت برنمیگرده بلکه انتخابایی که " خودت" کردی باعث شده شرلیطت فرق کنه و نشه که بشه. در ادامه هم انتخابای خودت میتونه شرایط رو برات جوری تغییر بده که بری سرکار مورد علاقه‌ت.
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • liyane، mahtakhanoum، nona، Rose، Targol، youtab، خانم فسقلی، رخشید، ستی‌لیته، نسیم64
پاسخ
این تاپیک اسمش چرا اینطوریه Smile
ملکه یعنی چی ؟!Smile
البته که متوجهم ملکه یه استعاره هست نه اینکه واقعیت بخوابید ملکه بشید
اما پست دنیا جان توجهمو جلب کرد Smile خواستم بگم اگه جدی جدی دارید ملکه انگلیس و اینا رو الگو قرار میدید بحای مهارت و تنبس و این حرفها اول دنبال یه ولیعهد در انتطار تاج بگردید Smile
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Hamiii99، liyane، Neda28، Paula، Rose، saba، Targol، youtab، خانم فسقلی، دخترانه، رخشید، ستی‌لیته، صنوبر۷۱، فلامینگو
پاسخ
فقط من فکر کردم از ۲ شب تا ۱۱ صبح تایم زیادیه برای خواب و درس؟؟ خوب تا ۷ بخواب ۴ ساعت هم درس بخون دیگه. کارهای دیگه خونه رو تو بیداری بچه و خواب بعدازظهرش انجام بده. مشکلش چیه؟
موهای منم قربونت، همین امروز یه فرم داشتم پر میکردم، نوشته بود رنگ مو؟ خندیدم از خانمه پرسیدم چی بنویسم اخه؟ گفت بنویس جوگندمی دیگه!
انقد نرو تو فاز من بدبختم من فلانم.

وای نونا نمیری Smile) ولیعهد اخه

نونا ولی من الگوی ملکه‌های این تاپیکم. قبلا بهشون گفتم. ولی خوب راه درازه…
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Gitii، Hamiii99، liyane، Neda28، nona، Rose، youtab، رخشید، ستی‌لیته، صنوبر۷۱
پاسخ
عاطفه جون مامان‌بزرگ منم (مادرشوهر مامانم) ماها رو نگه داشت، چون مامانم شاغل بود.
به هر حال بچه ت نوه مادرشوهرته، اگه ببینه مصممی برای کار کردن و پول درآوردن،شاید استقبال کنه.
بعد معلم حق‌التدریس بشی کارت پاره وقت میشه. دو سه روز در هفته هم میری
تایم زیادی نیست اما به نظرم روی اعتماد به نفست تاثیر داره گلم.
Cool
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • liyane، mahtakhanoum، nona، Rose، youtab، خانم فسقلی
پاسخ
والا ترگل
آخه دیدم بر و بچز خیلی شیکن ملکه الیزابت و کیت و لتزیا و این حرفها
من با وضعیت پخشیم تو فضای مجازی الگوم کوکب خانم سبزی فروش محلمون هست Smile
البته که تو ملکه ملکه هایی عزیزم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • liyane، Targol، youtab، رخشید، ستی‌لیته
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: