بیاید باهم خونه مون رو تمیز کنیم

[Rose]

چه عالی میس شین جون
بیاید توی تاپیک یلدا از برنامه های یلدایی بگید ایده بگیریم درست کنیم برای فردا یکم حالمون شاید خوب شد...

[miss shin]

چشم رز جان
البته چیز خاصی نیست میخوام ی کم پف پفی و پفک خونگی برای پسرم درست کنم با رنگ قرمز که یلدایی هم بشه خخخخ

[youtab]

خب منم اومدم
آفرین بهت مامان هلیا
...
عدسی صبحانه رپ از دیشب گذاشتم و صبح روشنش کردم
به امور صبحگاهی پسری رسیدم
گونی جدید برنج و از بالکن اوردم و ریختمش تو سطل
ناهار گذاشتم
لباسای شسته رو بلاخره تا کردم اما جابجاییش مونده
به همسرم گفتم احتمالا یه ۳-۴ ساعتی باید به مامانت زحمت بدیم واسه نگهداری پسری من خونه رو دسته گل کنم و کلی خرید داریم انجام بدیم
چون هم هفته دیگه واکسن داره هم غذاش شروع میشه نمیخوام فکرم اینور اونور خونه بچرخه

---

مامان هلیا بیا سه مدل شربتتو بذار دستوراشو درست کنیم دختر جان

[Rose]

تا الان لباسا رو شستم
دسر تمومه
مواد کیک آماده س
گاز تمیز شده

الان در حال انجام کارم

برای بعد از بیدار شدن پسری هم:
درست کردن شام
ظرفا
آماده کردن کیک
درست کردن پف فیل
جاروی خونه
حمام

تا ساعت 7.18 دقیقه:
بالایی ها انجام شد...
مونده لاک زدن دست و پا با تنها لاکی که دارم یعنی قرمزززززززززززززززز (اگه خراب نشده باشه )
دم کردن دمنوش سیب و لبو و دارچین زعفرونی
مرتب کردن خونه
چیدن لوازم یلدا
فاینال تاچ های کیک و دسر و اینها

[2015]

وای بچه ها چقدر فعالین...دمتون گرم خدا قوت

[Targol]

من هی تصمیم میگیرم کدبانو‌ شم. هی به این نتیجه میرسم اخه چراا باید از استراحتم بزنم برای تمیزی خونه)

[Rose]

من تا الان یه ساعت قبل از بیدار شدن پسری کار کردم
بعدش ظرفا رو شستم و گاز رو تمیز کردم
یه سری لباس شستم
خونه رو مرتب کردم
برای پسرم خمیر رنگی درست کردم
پادکست گوش دادم
کمی با پسرم بازی کردم

کارایی که تا ظهر باید انجام بدم:
خبر گرفتن از دوستم
نهار
جارو کردن خونه
ورزش
حموم


برای عصر به بعد هم همسر باید گوشت بخره و من بشورم و قطعه کنم بره توی فریزر تا فردا چرخ کنیم
یه کت و یه پتو رو بدیم خشک شویی
دو تا کارگاه 2-6 هست میخوام شرکت کنم درباره ی طرحواره که جدیدا خیلی برام مهم شده

فردا هم که تعطیله چرخ کردن گوشت، فرستادن پدر و پسر به خانه بازی و کار کردن من........................

[Nedaa28]

جمعه من ساعت ۷ بیدار شدم صبحونه خودم آماده کردم
واسه همسر ناهار و صبحونه و میان وعده پک کردم که ببره
آبگوشت گذاشتم
با پسر جان حسابی بازی کردم از ۱۱ تصمیم گرفتم جارو برقی بکشم
هر ۱ متری که کشیدم پسر جان یا گریه کرد یا بیدار شد یا گشنه اش شد
بالاخره ساعت ۵ عصر جاروبرقی کشیدن تموم شد
آشپزخونه رو به گردگیری سطحی کردم
خریدارو با همسر جابجا و ضدعفونی کردیم
و تا ۱۱ با پسری سر و کله زدیم تا بخوابه و جفتمون بیهوش شدیم
خسته نباشم واقعا 

[Targol]

من‌ به خاطر فعالیت‌های مادرهای این تاپیک تصمیم گرفتم یکم به خونه زندگیم برسم
فعلا از شستن و کف مالی کابینت‌ها شروع کردم. از یه گوشه (سخت‌ترین گوشه، بغل گاز که چربه) شروع کردم دارم روزی دو سه تا رو تمیز میکنم تا آشپزخونه تموم شه. تازه اونم فقط در و صفحه کابینت )

[نسیمه جااان]

ترگل جان ،خیلی عالیه که با وجود دو تافسقلی ت ،انرژی داری به خونه هم برسی
موفق باشی دوستم
امیدوارم بچه هاهمکاری کنن باهات یواش یواش یه خونه تکونی کنی اصن

---

خب دیروز من تازه از ساعت ۸ و نیم شب شروع کردم به کار کردن
اول ظرف های ناهار رو شستم ،بعد یه کیک پختم واسه صبحونه ،همزمان مرغم
رو گذاشتم بپزه
خونه رو سطحی تمیز کرم ،جاروبرقی زدم
لباس کارهای خودم و پیراهن های همسر رو اتو کشیدم
برنج رو آبکش کردم و میذارم ظهر دم بکشه
سس مرغم رو آماده کردم و ۲ مرحله دیگه م ظرف شستم
اخر سر کانتر رو دستمال کشیدم و دستمال های کثیف رو شستم و پهن کردم و تمام