امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
گپ و گفت مامانهای 1401
ترگل اصلا دخالت نکن تو روابط خواهرا بذار هر کاری دوست دارن بکنن اون یکی قل هم باید دفاع از خودشو کم کم یاد بگیره و میگیره هم.
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، Rose، Targol، youtab
پاسخ
خخخخ 
والا اینجا کسی رو پیدا نکردم گول بخوره 
ی دوست دانشجوییم اصفهان شاید اونو گول بزنم  Big Grin
ترگل والا میگن دخالت نکنین ولی کلا شخصیت بچه ها با هم فرق میکنه و از همین سنین مشخصه 
پسر من شخصیتش کلا اروم و مهربونه 
ب کسی آسیب نمیزنه تو بازی از همون کوچیکی 
ولی ی دوستی داریم دخترش هم سن پسرمه و اینا از نوزادی باهم بزرگ شدن و هم بازی هستن 
اون شخصیت قلدری داره 
والا ما تا جایی ک میشد مواظب بودیم ک آسیب نزنه بهش الان ک بزرگ شدن خیلی بهتر شدن 
ولی مدتها دغدغه من بود ک چطور ب پسرم دفاع از خودش رو یادش بدم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، Targol، youtab
پاسخ
اخه الهام مثلا چنگ میزنه به موهاش. یا جوری میکشه لباسشو که بچه با کله میخوره زمین. نمیشه بی تفاوت باشم Sad چه دفاع از خودی وقتی انقد کوچولو و طفلکیه Sad
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، Almam، nona، youtab، کتایون خانم
پاسخ
ترگل هیچی نمیشه نترس ( البته بیرون گود ایستادم میگم لنگش کن) ولی چون خواهرم دوقلوی دختر داشت دیدم همینکارو میکرد بزرگ که شدن یطوری پشت هم بودن و هستن که نگو از اول مادرش دخالت نکرد بزرگتر که شد یکم خواست دخالت کنه خودشون نذاشتن. یبار تو اناق دست یکی ازین قلا شکست پنج سالش بود مامانش هرچی اصرار اصرار که چی شده لو ندادن یه سال بعد برای من تعریف کردن که داشتیم بازی میکردم آبجی پاشو یهو دراز کرد من افتادم جفتشونم میخندیدن Smile هنوزم هیچیشونو بروز نمیدن قهر و دعوا و … بین خودشونه.
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، Targol، youtab، کتایون خانم
پاسخ
الهام بیا منو گول بزن...بچه ها زو میندازم پیش باباشون می یام...
فاطمه هستم
Heart
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • nona، youtab
پاسخ
ای جااانم ترگلی خدا نگدارشون باشه 
منم خوندم نباید دخالت کرد چون اون که در حقش ظلم میشه یاد میگیره یکی حامیشه و متکی بار میاد البته به قول نونا ما بیرون گودیم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • nona، Targol
پاسخ
اي جانم ترگل جان حست رو ميفهمم براي مادر سخته ببينه دخترش كه ظريف تره بخوره زمين يا قلدري كنه
من نميتونم بگم چكار كن چكار نكن چون واقعا نميدونم اگه جاي تو بودم ميتونستم تحمل كنم يا نه
البته من يه چيزي شبيه اين رو توي رفتار پسرم با آقاي بِل ميبينم
البته پسر من مثلا ميخواد محبت كنه ولي طفلك پدر بل درمياد
مثلا پسرم داره چهاردستوپا ميره بل مياد از كنارش رد بشه ، يهو پسرم ذوق ميكنه ميخواد بگيرتش يه جيغ از گلوش با شادي ميكشه يهو پاي گربه ي طفلك رو ميگيره ، گربه ي بيچاره فقط ميخواد در بره و وحشت ميكنه
دلم براش ميسوزه چون خيلي مظلومه و اصلا چنگ انداختن و گاز گرفتن رو انجام نميده فقط ميخواد در بره
بهش ميگم پيشي رو نازي كن ، پسرمم ناز ميكنه ولي يهو از كنترل خارج ميشه و يه دسته از پشماشو ميكشه
از دستش مجبور شديم گربه ي بيچاره رو كچل كنيم

بچه ها دكمه ي تشكر رو زدن توي اين نسخه ي جديد سايت واقعا حوصله سر بره ببخشيد تشكر نميكنم پاي پستاتون
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Almam، nona، Targol، youtab
پاسخ
خیلی آقایی میکنه لیانه واقعا Smile
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Almam، youtab
پاسخ
ای جااانم لیانه جون, خدا حفظش کنه قند عسلتو 
...
پسر منم سگ خ ش رو ببینه کلی میحش میشه بعد کم کم میره سمتش اما اون خیلی به پسرم حسودی میکنه مخصوصا وقتی خ ش بغل کنه پسرمو, خب زیاد نمیبینن هم همو دو هفته ای یه بارشاید 
اما پسرم خیلی تمایل به دوستی نشون میده 
حالا دلخوشی منم اینه خ ش دقیفا اخرای تیر دخترش دنیا میاد که پیرم یکسالش شده و اون یکی خ ش هم انشالا مشکلی پیش نیاد ابان باز باهم همبازی میشن خیلی بهتر میشه اوضاع البته امیدوارم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • liyane، آنیدا
پاسخ
یوتاب جون الان هفته دهه؟ ایشالا هفته ۱۵ رو رد کنه بخش عمده احتمال سقط رو رد کرده
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • liyane، youtab
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 23 مهمان