ارسالها: 8,455
موضوعها: 1
تشکر Received:
30,666 in 6,991 posts
تشکر Given: 20,214
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
35,283
۱۴۰۱/۲/۲۰، ۰۱:۱۳ صبح
(آخرین ویرایش: ۱۴۰۱/۲/۲۰، ۰۱:۱۴ صبح، توسط nona.)
والا بخدا الان نونشو پافشو میندازه زمین برمیداره دوباره میذاره دهنش نمیگیرم ازش میذارم بخوره قبلا عین ببر شیرجه میزدم ازش میگرفتم
تازه به فکر افتادم بخارشو بگیرم حداقل کفمو همیشه تمیز نگه دارم
کاربرانی که از این پست تشکر کردنداربرانی که از این پست تشکر کردند
• 2015، Celin
ارسالها: 1,458
موضوعها: 0
تشکر Received:
7,277 in 1,312 posts
تشکر Given: 5,338
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
7,886
۱۴۰۱/۲/۲۰، ۰۱:۱۵ صبح
(آخرین ویرایش: ۱۴۰۱/۲/۲۰، ۰۱:۱۸ صبح، توسط (کژال).)
سلین من نه دکترو نه بهداشت این فرم رو بهم ندادن.
چند ماه خودم با شوهرم دانلود کردیم چک کردیم دیدیم اکی هست. دیگه بی خیال شدیم
نونا یه دلیلی که خیالت راحته اینه که موهاتو کوتاه کردی. من که همش این موهای درازم تو دست و پای بچس.
همش هم ریخته هاااا
نمیدونم این چهار تا تارو واسه چی بلند نگه داشتم.
من ملافه میندازم هنوز. پسرم میره گوشه ملافه رو پیدا میکنه میخوره
کاربرانی که از این پست تشکر کردنداربرانی که از این پست تشکر کردند
• 2015، Nedaa28، nona
ارسالها: 1,251
موضوعها: 0
تشکر Received:
6,784 in 1,210 posts
تشکر Given: 4,526
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
6,938
پسر من هنوز سرعتش کمه ، یه چیزی نشونه میگیره تا میاد سینه خیز خودشو بهش برسونه گرفتمش
خونه خودمون رو یه فرش انداختم که حداقل ما نریم روش هی اسباب بازیاشو پرت میکنه آلوده نشن
ولی عملا بی فایده اس واسه دلخوشیمه
کاربرانی که از این پست تشکر کردنداربرانی که از این پست تشکر کردند
• 2015، nona
ارسالها: 2,744
موضوعها: 2
تشکر Received:
9,079 in 2,141 posts
تشکر Given: 5,129
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
11,097
نونا جون پسر منم اصلا يه جا بند نيست همه جا ميره
كلا هم عاشق آشپزخونه ست و جاي سيب زميني پياز اگه هر روز جاروبرقي نزنم كل خونه شده پوست پياز
ماشين لباسشويي كه ديگه كم مونده بره توش بشينه
اتاق خوابا
سرويس ها
كلا يه جا بند نميشه
راستي من امشب دكتر بودم
بهم گفت بايد بين ٥٠٠ تا ٧٥٠ سي سي شير بخوره
غذا هم ديگه تمام غذاهاي سفره رو بهش بخورون كه ديگه بعد يكسالگي فقط از غذاي خودتون بخوره
علت بي قراري شبانه رو هم گفت از دندونه
گفت هر وقت ديدي كه ديگه از بي خوابي عنان از كف دادي يه سي سي استامينوفن بده
گفت جاي بچه رو جدا كردي؟ گفتم بله ولي خودم پايين تختش ميخوابم
گفت اين پيك دندون تموم شد كم كم شروع كن به جدا خوابيدن توي اتاق خودتون
گفت بعد يكسالگي ديگه بچه بايد هر شب جدا از والدين توي يه اتاق ديگه بخوابه
راستي نونا جون
ممنون بابت معرفي پاف گربر
براي پسرم خريدم و بهش ياد دادم چه طوري خودش بخوره
خيلي خوشش اومد
راستي طعم وانيلي داشت و ميوه اي من ميوه اي خريدم
کاربرانی که از این پست تشکر کردنداربرانی که از این پست تشکر کردند
• 2015، nona
ارسالها: 1,458
موضوعها: 0
تشکر Received:
7,277 in 1,312 posts
تشکر Given: 5,338
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
7,886
نونا دخترت فکر کنم به مرحله چهار دست و پا رفتن رسیده. پسر من هنوز سینه خیز میره.
از محدوده یه فرش 9 متری خارج نمیشه.
البته روزی 500 بار از زیر مبل ها میکشمش بیرون. ولی چون خودم زیر مبل نمیرم مو نیست اونجا
من روفرشی پهن کردم. خودمون روش نمیریم. چند تا دارم. هرشب عوض میکنم برای صبح تمیز میندازم.
کاربرانی که از این پست تشکر کردنداربرانی که از این پست تشکر کردند
• 2015، liyane، nona
ارسالها: 8,455
موضوعها: 1
تشکر Received:
30,666 in 6,991 posts
تشکر Given: 20,214
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
35,283
۱۴۰۱/۲/۲۰، ۰۲:۰۶ صبح
(آخرین ویرایش: ۱۴۰۱/۲/۲۰، ۰۲:۰۸ صبح، توسط nona.)
اره کژال پسر شما و ندا کوچولوترن از دخترم، پسر لیانه جان فاصلش کمه با دختر من اصلا یجا بند نمیشن که ظرف واقعا کمتر از ده ثانیه قشنگ تق تق کنان یه مسیر چند متری رو بدو بدو طی میکنن
قربونت لیانه پافاش خوبه منم میوه ای گرفتم اما دیروز اسنک موز و خامه گربر مدل چرخی رو گرفتم خیلی گنده و ضخیم و سفته بچه اصلا نمیتونه گازش بزنه
کژال ولی کلا مشخصه پسرت آرومه از همون اولم آروم بود خدارو شکر دختر من از هفت ماهگی هشت ماهگی غلت زنان و سینه خیز از رو بالشای اطرافش میومد بالا چند متر جابجا میکرد خودشو میرسوند به اطراف ولی دیگه وارد اشپزخونه نمیشد یا پله بالا نمیرفت
کاربرانی که از این پست تشکر کردنداربرانی که از این پست تشکر کردند
• 2015
ارسالها: 1,458
موضوعها: 0
تشکر Received:
7,277 in 1,312 posts
تشکر Given: 5,338
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
7,886
اره نونا. پسر من کلا تنبله.
البته دکترش میگه به خاطر وزنش هم هست که حال نداره تکون بخوره.
ولی من وقتی حرفای مامانارو درباره بچه هاشون میخونم میبینم چه قددددددر زندگی و اینده ادم ها به روحیات و ذاتشون بستگی داره.
یادمه یه بار ترگل تو اعترافش نوشته بود دختر کوچیکش بدون کمک از هر مانعی رد میشه. یه جا بخواد بره هیچی جلودارش نیست. از کسی کمک نمیخواد. یه بار عروسکشو نتونسته بود برداره، گریه کرده بود ترگل ذوق کرده بود.
این دقیییییقا برعکس روحیه پسر منه. اسباب بازیش از دستش میفته، میبینه کجا افتاده هاااا، دستشم میرسه، ولی برنمیداره. گریه میکنه تا من برم بدم بهش. حالا کیلیپس من اگر رو زمین باشه عین فشنگ خودشو میرسونه بهش. یا برای نشستن. وقتی حواسش نیست و چیزجالبی جلوشه راحت تا یه ربع هم بدون کمک میشینه. اما زمانی که هوشیاره سریع خودشو لیز بده جلو که بخوابه