امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
گپ و گفت مامانهای 1401
لیدی جان
با گاز استریل و آب ولرم رو به گرم پاک کن.اگه بیشتر از اینه که اینجوری پاک شه ببرش دکتر قطره میده یکی دو روزه خوب میشه.
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • lady
پاسخ
بچه ها سلااام  Heart
نونا جونم
پسر منم از 11 ماهگی شروع کرد سر شونه هامو گاز گرفتن
من خوندم هم از استرس هم بین بچه ها بودن هم خوشحالی و هم گاهی معنای بوسیدن داره
اما من واقعا داغون شده بودم
سرشونه هام سیاه و زرد بود کلا از کبودی
دقیقا هم همین بود
بعد منم کلا بی تفاوت بودم 
دیگه از شونه های استعفا داد رفت سراغ شونه های باباش و وقتی من توی اشپزخونه کار میکردم پاهامو 
وای انگار برق منو اونموقع گرفته یه متر میپریدم هوا
بعد دیگه انقدر بی محلی کردیییم تا اینکه گوش شیطون کر 20 روزیه ترک کرده خودش
جوری شده بود که گاز میگرفتم صدای ذوووق در میاورد و فرار میکرد خخخخ

قربونت بشم کژالی اره بابا ما همش واسه هر مرحله باید حرص بخوریم
منکه اینجوورم
..
نونا جون پسر من همون از اسفند تا فروردین 6تا دندون باهم دراورد بچم داغون شد
بعد دیگه خبری نبود تا اول مرداد که یه دونه دیگه دراومد
الان باز 1هفتس بزاقش خیلی زیاد شده و طبق معمول خوابش افتضاح احتمال دندون میدم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Nedaaa28، nona
پاسخ
یوناب بیا بغلم
ببین دختر منم یهو دو هفته سه هفته ترک میکنه باز یهو انجام میده
چشمش زدم گفتم سینه رو‌گاز نمیگیره دیشب گرفت ولی آروم
یه مدت کلا کبود بودم حداقل الان نیستم مثلا گاز گرفتنش هفته ای شده وگرنه بدبخت بودم
میبینی اینا چرا یهو‌یعالم دندون درمیارن دختر من دیروز فقط یکم ماست و گوجه فرنگی و آلبالو خورده یکم ماکارونی چند قاشق سرلاک اصلا هیچی
صبحم فرنچ تست نخورد یه تیکه بربری خورد فقط

فقطم داره ناله میکنه بمیرم براش
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Nedaaa28، youtab
پاسخ
نونا جونم  Heart Heart Heart
اخ الهی بگردم براش طفلی چقدر اذیت داره میشه
منم چشمش کردم 5دقیقه پیش شونمو گاز گرفت بد هاااا
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • nona
پاسخ
(۱۴۰۱/۶/۲، ۱۰:۳۴ صبح)nona نوشته است: ایدی جان من نمیدونم
ستی من از پایان هفت ماهگی دادم طبق نظر دکترش

لیدی اگر دقیق میگفتی در چه حدیه و چجوریه از همسر خواهرم برات میپرسیدم
اما اگر زیاده چشم باز نمیشه حتما دکترش ببینه

نونا جان بیشتر وقتی از خواب پا می شه هست، می تونه پشماشو باز کنه ولی قی داره. تازگی قیش سبز رنگ شده نگران شدم.

(۱۴۰۱/۶/۲، ۱۱:۰۳ صبح)مینو نوشته است: لیدی جان
با گاز استریل و آب ولرم رو به گرم پاک کن.اگه بیشتر از اینه که اینجوری پاک شه ببرش دکتر قطره میده یکی دو روزه خوب میشه.

مرسی مینو جان از راهنماییت، امروز دو بار با دستمال و چای سرد شده قیشو پاک کردم ببینم چی می شه.
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • nona
پاسخ
سلام مامانا
همه پیاماتونو خوندم. ممنونم از همدردیتون
من اومدم یکم غر بزنم
وای دیگه داغون شدم. تا حالا همچین تبی نداشت بچم. تب مقاوم که فقط با دارو پایین میاد. و روز ها خوبه. شبا وحشتناک میره بالا
پوشکشم باز کردم. شب تا صبح دارم ملافه عوض میکنم و تن شویه میکنم و آب میدم بهش و شیاف میزارم و....
بچه هم کلا ناله میکنه.
یه دقیقه هم زمین نمیمونه. کلا تو بغل. فقطم بغل من. حتی با مامان و بابام هم که همیشه اکی بود هم دیگه نمیره تو بغلشون. دیگه انقد همه جام درد میکنه نمیدونم کجارو ببندم و پیروکسیکام بزنم. همینجوری که رو پامه سرمو تکیه میدم به دیوار و یکم میخوابم.
خونم هم که داغون. وسایلو ریختیم تو خونه جدید. یه ذره خرت و پرت آخر هم که مونده بود و وسایل دم دستی و شکستنی های حساس که میخواستم خودم بعد اسباب کشی با سر فرصت جمع کنم و با یه وانت بفرستیم شوهرم و داداشم جمع کردن. جمع که نه البته. کیسه زباله خریدن و کلا هرچی دم دستشون بوده ریختن توش و بردن اون خونه. امروز یه سر رفتم اونور یکم لباس بیارم دیدم تا دم در همینجوری کیسه کیسه گذاشتن. تو یه کیسه هم مسواک هست هم قاشق و چنگال هم جاکلیدی هم حوله و هم کراوات هم کیلیپس... حداقل تو کارتن نریختن. این همه وسیله بی نظم شستن و جابه جا کردنش واقعا سخته
حالا سومی
پارسال کلی پارچه زمستونی خریدم که برای پاییز کار بزنم. چون زایمان زودرس داشتم برنامه هام به هم ریخت و کارگاه تعطیل شد و... نشد بزنیم
چک های پارچه هم شوهرم داده بود و خودشم پاس کرد. این چند روز باید طرحای اون پارچه هارو میزدم که نمونه بگیریم و... باز هم نمیشه
تا اول مهر باید کارامون آماده بشه که عمرا نمیشه. از استرس اونم دارم میرم. دلمو صابون زده بودم که پول پارچه هارو دادیم و هرچی بمونه رو لباسا سود خودمونه.
امروزم سالگرد ازدواجمونم هست و تا حالا همچین سالگرد ازدواج بی رنگ و بویی نداشتیم.
خلاصه که چی فکر میکردم و چی شد.
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، Celin، nona، youtab، پری سیما
پاسخ
یوتاب جان لحظه ای نباید از این بچه ها تعریفی کرد
کژال خدا قوت واقعا مریضی بچه ها سخته و دردناک برای مادر پدر
منم سرویس شدم امروز جلسه خیلی مهمی داشتم همسرم ماموریت بود مجبور شدم برم خونه خواهرم دو‌ساعت بچه رو نگه دارن من به جلسه انلاین برسم دیگه نگم یسره گریه غر ناله هیچی هم نخورد جز ماست و‌یکم میوه و چند قاشق قیمه ( پنج قاشق خودش) ده خوابوندمش نشوندمش ماشین قشنگ آوردمش خونه آقا ۱ بیدار شد تا الان نخوابیده منم جنازه جنازه دیگه ناامید سدم از خوابش اینجا دارم میپلکم

لیدی جان ببرش دکتر یا دکتر خودش یا چشم پزشک کودکان چیزی نیست شاید عفونت مختصر کرده
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، 2015، lady، youtab
پاسخ
لیدی سرمانخورده بچه ت؟اخه پسر من سری اخر که سرماخورده بود هرروز صبح چشماش قی داشت و تمیز میکردم بعد که حالش بهتر شد اونا هم رفع شدن
فاطمه هستم
Heart
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • lady، nona
پاسخ
الهی بگردم کژالی چقدر خودتو پسرت اذیت دارین میشین عزیز دلم
کاش میشد واقعا کمکی بهت کرد
الهی زودتر بگذره و از اول هفته روزای خ شت شروع بشه عزیزم
... 
واقعا درسته نونا جونم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)
پاسخ
بچه ها لیانه عزیز ی فلاسک غذا معرفی کرد . میشه اگر یادتونه دوباره بگید. مرسی
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 21 مهمان