امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
گپ و گفت مامانهای 1401
سوفی با شیردوش هم بدوشی به خاطر وکیومش معمولا نوک سینه رو یکم بیرونتر میاره و می خوای با اون یکم بیرونتر بیارو بعد شروع کن به پسرت شیر دادن. شیشه و پستونکم اینجا میگن زیر یه ماه ندین بچه ممکنه دیگه سینه نگیره بعدش چون با شیشه سریعتر می تونه شیر بخوره. من اوایل می دوشیدم و بعد یه سرهای مخصوص خیلی ظریفی بود به سر سرنگ وصل می کردی و اون سر شلنگ مانند سریو با چسب ضد آب می چسبوندیم من یا شوهرش به سر انگشت کوچیکمونو میذاشتیم دهن دخترم که بمکه و بعد خیلی یواش یواش با سرنگ شیرو می دادیم تو دهنش. اینجا با این روش می دادن تو بیمارستانو ما هم همین کار رو می کردیم تو خونه تا دخترم راه بیفته.
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Rose، Sufii
پاسخ
سلام بچه ها
شما تو بارداری واکسن آنفولانزا نزدین؟
الان آنفولانزا زیاد شده من میترسم بگیرم
پاسخ
تینا جون یادمه که میشه زد اما توی سن بارداریه شما رو نمیدونم
کاش از دکترت بپرسی بهتره عزیزم
... 
مامانایی که بچه های بزرگتر از من دارید لطفا میاید سوالای منو جواب بدین
مرسی
... 
یکی اینکه پسر من فردا شونزده ماهش تموم میشه 
از کی میتونه حرف گوش کنه و بیشتر بفهمه حرفای مارو
از کی دیگه میشه بهش گفت فلان کارو نکن و اونم نکنه
از کی خطرو متوجه میشه
در واقع از کی دیگه نباید دنبالش بدوییم 
بازم سوال داشتم یادم نمیاد
ممنون میشم اینارو جواب بدین بهم
Heart  پسر دو ساله من  Heart
پاسخ
یوتاب نمیخوام ناراحتت کنم ولی فکر کنم هرگز خخخخ
تو هر سنی شیطنت و خرابکاری همراه بچه هاست حتی حرف نشنوی ولی برای ما از بعد دو نیم سالگی خیلی بهتر شد وقتی پسرم تونست کامل خواسته هاش رو عنوان کنه معنی ناراحتم اخم کردن کار بد رو بفهمه و از سه سالگی خیلی پیشرفت چشمگیر تری داره مثلا تا کار بدی میکنه میگم برو اتاقت از دستت ناراحتم فوری میره یا کافیه به چیز خطرناکی دست بزنه همین که اسمش رو با صدای بلند صدا کنم فوری برمیگرده و دست میکشه اما خوب خیلی وقتا هم لج میکنه و جواب نمیده گاهی ناراحت که میشه اجازه نمیدم به خواستش برسه میگه مادر بره اتاق درم ببنده ازت ناراحتم خخخخ
ولی خوب به نظرم از ۳ به بعد بچه داری خیلی آسون تر و کم چالش تر میشه خواب بهتر میشه خودشون میتونن گرسنگی رو عنوان کنن دستشویی برن حرف شنوی داشته باشند البته که چالش های جدیدی به وجود میاد اما به نظرم سختی هاش کمتر میشه
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود...
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Mari90، Rose، مینو
پاسخ
مرسی میس شین جون که جوابمو دادی واقعا
ادم بدونه یه تایمی رو خب خیلی بهتره
البته میدونم بچه ها خیلی باهم فرق دارن 
اما خب بلاخره یه دوره ای داره همه جی
پسر من هزار ماشالا به حدی شیطونه که منه دردری فقط میخوام خونه باشم و به همه میگم توروخدا هر برنامه میخواین بذارین خونه ما بذارین
من حاضرم هرروز مهمون داری کنم اما خونه اینو اون نیوفتم دنبال بچم
اصلا نمیتونم توصیف کنم میزان شیطنت و فعالیتشو
گاهی میترسم نکنه بیش فعال باشه در این حد
هیچی هم که نمیگه 
اوا خیلی میگه
ماما، بابا، دد و همه جی میگه همه حروفو 
اما منظورش اون چیز یا شخص نیست 
یعنی اگه دیوار نیم درجه شیب داشت قطعا رفته بود بالاش
به شدت هم لجباز شده
دارم تموم میشم قشنگ 
هیچی هم نمیخوره نمیدونم از کجا انرژی میاره
واقعا دارم کم میارم از دستش

پس کمه کمه باید یکسال دیگه بگذره Dodgy
Heart  پسر دو ساله من  Heart
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • miss shin
پاسخ
عزیزم یوتاب جون پسر من ۴ سالشه و تو سن لجبازی
حرف شنوی که خیلی کم
باید باهاش راه بیام تا لج نکنه چون اوضاع بدتر میشه و گریه و لجبازی زیاد ...
حالا زبون هم درآورده برام زبون میریزه
یه نمونه مثال بزنم
تو هفته پیش بهش گفتم مامان، پرده ها را بزن کنار. گفت نه نمی‌زنم گفتم چرا؟!!
گفت چون تو گفتی وگرنه خودم میخواستم بزنم کنار....
من دهنم وا مونده بود از این حرفش
بهش گفتم باشه هر زمانی خودت صلاح میدونی بزن کنار دو ثانیه بعدش رفت کنار زد
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Elham67، Rose، youtab، مینو
پاسخ
الهی قربونش بشم من اخه
Big Grin
وای خدا حفظش کنه برات چقدر عسله  Heart
...
Heart  پسر دو ساله من  Heart
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Mari90
پاسخ
وای مری مردم از خنده. اگر پسر من این حاضر جوابی میداد با روحیه فعلی ام حتما منم لج میکردم تا حالش بگیرم خخخخ امیدوارم تا به شن لجبازی میرسه اصلاح بشم خخخ
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Mari90
پاسخ
فدات یوتابی❤️
البته نمی‌دونم شاید این ویژگی پسر من باشه چون از اول بچه ی سختی بوده و هست اصلا آروم نبوده من یادمه تا شش ماهگی صبح ظهر عصر شب گریه میکرد در حدی که مرد همسایه اومد دم در گفت میخواین برم مادر خانمم بیارم بچه را شاید آروم کنه!
یا پیرزن همسایه دارو گیاهی فرستاد دم خونه که بجوشون بهش بده بخوره می‌گفت بچه پسر نباید زیاد گریه کنه!

اخلاق های خاص خودشو داره
مثلاً دیشب از تو گوجه هایی که خریده بودیم باباش یه کفشدوزک پیدا کرد بهش داد
آقا نیم ساعت بعد گم شد
تا آخر شب گریه میکرد که کجا رفت؟!!!
هر چی بزرگتر میشن مسائلشون هم متفاوت میشه

ولی از این لحاظ که حرف میزنن یا قسمتی که درد می‌کنه را میتونن نشون بدن خوبه

شیطون خانم جون ، منم لجباز بودم و هستم ولی دیگه سپر انداختم خخخ
اصلا اصلا نمیشه با بچه لجبازی کرد
گاهی اوقات همسرم بهم اشاره می‌کنه که کوتاه بیا بچه اس Smile
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Rose
پاسخ
ای وای مری  Tongue
پسر منم قشنگ لجبازه و شیطوووون
اگه به باباش بره که رسما بدبختم از شدت لجبازی و یه دندگی
اگه به نوجوونی منم بره همین اما الان من سالهاست باز خوبم
خدا به خیر کنه

اهان یه سوال دیگمم در مورد جدا کردن جای خوابه
من هنوز نتونستم چون تا صبح 40 بار با نق پا میشه
با چشم بسته نق میزنه تا بخوابه
الان 3تایی توی سالن جا میندازیم میخوابیم
اما خیلی به خدا سختمه
همه تنم درد میکنه دیگه
تختش نو مونده
تخت ماهم کلا بی استفاده رختخوابارو میذارم روش
در مورد اینم کمک کنین لطفا
Blush
Heart  پسر دو ساله من  Heart
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 17 مهمان