امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
گپ و گفت مامانهای 1401
نونا دیگه من شرمندش میشم بهشت میذارم برای باباش Big Grin
والا من دست و کمر ندارم Blush
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • nona، youtab
پاسخ
دوستان انقدر بچه هاتون را بغل نکنید مگه چقدر انرژی داریم ما؟! وای کمر آدم خشک میشه وقتی بغل میکنی
من خودم با آفتابه تو حمام میشستم
آب گرم تو آفتابه میریختم و بعد به پسرم میگفتم بایست و یکم خم میشد میشستمش اگر باباش خونه بود که یکی آب می‌ریخت اون یکی میشست

حوله هم آماده دم در حموم بود خشک میکردم و بعد پوشک
فقط فاصله حمام تا اتاق بغلش میکردم که بعد که یاد گرفت حرف بزنه بهم می‌گفت خودم پا دارم بغلم نکن Smile منم خوشحال خوشحال میگفتم چه عالی که پا داری ماه مامان❤️

اون آبی که اول شیر آب باز می‌کنی تا گرم بشه را تو تشت جمع میکردم و بعد که بچه را پوشک میکردم با همون آب تمام حمام آب میریختم و تشت هم میشستم وتمام
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Celin، nona، Rose، youtab
پاسخ
نونا جان من از ۱۹ ماهگی دیگه نتونستم زیر شیر آب بشورمش هم سنگین بود هم شیطون هر بار میخواستم بشورمش سکته میگردم از دستش ،شیطنت میکرد و بلند بلند میخندید منو حرص بده
همون ۱۹ ماهگی هم نذاشت روزا پوشکش کنم هربار پوشکش کردم خودش باز کرد، جیش رو نشسته تو دستشویی میکرد
قصری نمیشینه !!!
پی پی هم هر وقت داره میگه پوشک بیار ،سرویس ایرانیه میشینه میشورمش جدیدا هم میگه تو پشت در باش خودم بشورم!!!!!
من نگران بودم پاهاش درد بگیره موقع نشستن برای دستشویی
اما قصری رو قبول نمیکرد
تو پوشکش هم میخواست پی پی کنه از ۱۳ ماهگی میرفت تو اتاقش پشت در تو حالت دستشویی کارش رو میکرد منم دیگه سخت نگرفتم برای قصری
کم کم هم باید وارد پروسه از پوشک گرفتن بشیم موندم شب رو چه کار کنم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • nona، Rose، youtab
پاسخ
بچه ها تولد یکسالگی بچتونپ چجوری برگزار کردین؟
۲۹ این ماه تولد دخترمه، نمیدونم چی کنم براش! خیلی دلم میخواست جشن مفصل بگیرم و مهمون زیادی دعوت کنم ولی راستش دل و دماغشو ندارم بعداز دستگیری داداشم هیچی مثه قبل نمیشه برام… یه غمی هست تو دلم که به هیشکی نمیتونم بگم…
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • liyane، nona، Rose، youtab، آیسان ۹۶
پاسخ
پس منم نم نم روش م ش رو پیش بگیرم
راستش من الانم 2ماهی بیشتره کلا با شیر پایین حمام میشورمش
رخشید یعنی با 6تا چشم و 8تا دست و پا باید نگهش داذم یهو نیوفته از بس وول میخوره و خودشو عین ماهی تاب میده
با دست نهم بغلش کنم با دست دهم بشورمش
یعنی میذارمش رو تخت که پوشکش کنم تازه حس میکنم خون اومد تو دستم 
بعد حالا مرحله پوشکه که سر هر پوشک هرچی روی میز توالتم هست رو میدم دستش (هربارم یه جیزی راضیش میکنه ثابت نیست، گاهیم هیچکدوم) تا بذاره اون دوتا چسبو ببندم
بعد بدو دنبالش حالا تا بذاره شلوار پاش کنم... 
... 
ستی جون الهی بگردم برای دلت عزیز دلم
انشالا همیشه خوشی و سلامتی دیگه باشه براتون
ما یه جشن خودمونی در حد همون همیشگیا (م ش و 3تا خ ش و 2 تا شوهراشون) گرفتیم خونه م ش
با میوه و کیک و پفک و پاپ کورن و چیپس
 استند بادکنک و عدد 1 و اینام اجاره کردیم برای عکس که از 1568 تا عکس 1دونه از توش دراومد  Big Grin
Heart  پسر دو ساله من  Heart
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • nona، Seti69، رخشید
پاسخ
قربون مهربونیت یوتاب جانم
منم تو ذهنمه خونه بگیرم
ولی با وجود بچه نمیتونم چندمدل غذا و دسر اینا بذارم، به نظرت بده یه جور چاوکباب از بیرون بگیرم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • youtab
پاسخ
ممنونم آیسان جان
میترسم یه وقت فکرکنن از سر باز کردم
اگه پیشنهادی داری‌خیلی مشتاقم بدونم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Rose، youtab
پاسخ
ستي جان من از بيرون گفتم اومدن خونه رو بادكنك آرايي كردن و استند اووردن و كيك سفارش دادم
دوستامونم دعوت كردم
هفته بعدشم بردم آتليه عكس گرفتم
اصلا غذا از بيرون گرفتن بد نيست خيلي هم خوبه
ميتوني بگي يكي دوتا سيني هم برات فينگرفود درست كنن
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Rose، Seti69، youtab
پاسخ
خیلی ممنون لیانه جان
برای آتلیه کیک نبردی دیگه؟
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • youtab
پاسخ
بچه ها اون روز خونه ی خ ش بودم، دخترش تقریبا ۲ سالشه، خ ش قشنگ بهش گفت بدو بریم پوشکتو عوض کنم، قشنگ خودش از روی مبل که روش نشسته بود اومد پایین دویید تو اتاق که عوض بشه. انقدر باحال بود. در صورتی که یادمه تا چند وقت پیش بخاطر پوشک شدن چه گریه زاری راه مینداخت.
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • nona، Rose، youtab
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 22 مهمان