گپ و گفت مامانهای 1401

[Celin]

صنوبر جان زودتر دست به کار شو که با نینی دوتایی غذای خوشمزه بخورید
تکی حال نمیده

[Rose]

آره واقعا خیلی زود هم یاد می گیرن... هر چی هم زودتر چیزی رو یاد بگیرن، سرعت یادگیریه بالاتره!!!! ادم تعجب می کنه که بچه با صرف دیدن اینقدر یاد میگیره!!!

گذشته از اینکه همیشه چیز مایع و پوره دادن اصلا و ابدا خوب نیست... حالا نه مثل این روش که کلا رد میکنه و خب برای ایرانی ها خیلی سخت میشه، ولی هر چه سریعتر بهتره که بچه با بافت های مختلف و اینا آشنا بشه... یکی از دلایلی که اینقدر مشکلات حسی و کمی هم کلامی داره زیاد میشه همینه... قدیما از همون اول از غذای خودشون به بچه هم میدادن... و با تغییر رویه ی علمی، یه عده اومدن کلا می بینی تا 1 سال هیچ غذای بافت داری ندادن!!! باز این شرایط داره ادامه پیدا میکنه انگار و تا سنین بالاتر بچه ی بیچاره فقط پوره و اینا می خوره!!!... و می بینیم بچه ی 4-5 ساله اصلا توان تکلم نداره بنده ی خدا... یا نمی تونه بافتی رو تحمل کنه و حتی دونه ی برنج نمی خوره... اینا مشکلات تکامل هستش دیگه... من نظرم روی پیشگیریه... بعلاوه ی مهیا کردن محیط و سپردن بقیه ش به هوش ذاتی انسانی...

[Rose]

ساغر جون مبارک باشه قدم نی نی ت ،بسلامتی
منم اطلاعاتی ندارم متاسفانه

ماهرخ ،چرا زردی خوبه ک بگیره؟ تاحالا نشنیدم همچین حرفی

چون اگر نگیرن بعد ۴۰ روز یا بعضیا بعد ۱۰ روز ۲۰ روز میگیرن اون یکی شدید
نمیدونم یادم نیست سر دخترم دکترش میگفت اصطلاح پزشکیش یادم رفته
هرچه زودترم بگیرن بهتر که همون اول تشخیص داده بشه و زودتر پی پی کنه و جیش دفع بشه از بدنش اون مواد

نه اصلا اینجور نیستش ماهرخ...
هیچ الزامی نداره بچه ای که زردی نداره، بعدا بگیره... 
پسر منم اصلا نداشت و نگرفت...
مساله ی زردی یه نقص کوچیکی هست که با گذشت زمان حل میشه... 
اونایی که توی روزای پایین میگیرن، در واقع زردیشون بخاطر کم شیر خوردنه که به نوعی، نمای زردی داره و بهش میگن زردی فیزیولوژیک... 
اونایی که توی روزای بالاتر خودشو نشون میده، اون نقصه هست که تازه داره خودش رو نشون میده که همون زردی واقعی هست و بهش میگن زردی پاتولوژیک... 

کلا بچه بهتره از اول تا می تونه بخوره و بیلی روبین رو خارج کنه... که جذب بدن نشه دوباره... حالا هر مدل زردی که باشه...

[Rose]

رز دختر من امروز اصلا توجه نکرد به ماکارونی ها
چطوری توجهش جلب کنم؟ فقط اومد لیوان اب برداشت خورد بقیه اش ریخت

اگه توی صندلی نمیشینه، یکم کارت سخته، باید تا می تونی براش حرف بزنی یا اگه شعر می تونی بگی... که توجهش جلب بشه... یا بنشونی کنار خودت اگه میشینه و ببینه که غذا می خوری...
برای همین که توی سن کمتر می تونن توی صندلی بشینن BLW قابل اجراست... وقتی راه بیفتن دیگه زیاد نمیشه مانور داد... تلاش خیلی بیشتری هم می خواد دیگه
توی این سن، می تونی بزنی سر چنگال که براش جذاب باشه... کم کم یاد می گیره که استفاده کنه از چنگال...
من 4 تا چنگال کودک که داشتم رو میاوردم، اکثرا گوشتای ماکارونی رو میزدم سرشون و میرفتم دنبال کارم... باز میومدم میزدم سر چنگال و می رفتم... در این حین چون کوچیک بود و توی صندلی می موند، خودشم از پاستاها می خورد... 

دیگه باید تلاش و آزمون و خطا بکنی... ممکنه راهی که الان عمل می کنه دو روز دیگه منقضی بشه   و برعکس 

[Nedaaa28]

بنسای یکی دو ساعت بیشتر طول نمیکشه که
من باشم میذارم دوتایی برن البته دهن همسر محترم سرویستون خواهد شد با عرض معذرت

[صنوبر۷۱]

آفرین صنوبر جان بپز این غذاها مفیده واست خوبه
دست بردار از شکلات و سرلاک خوردن
( خودم شیشه فرمند دو رنگ دستمه الان )

نووش جان

رز با اون نیزه‌ت باعث شدی چای امشبو با نصف تعداد مورد علاقه‌م قند به پایان برسونم هم لجم میگیره هم ممنونم ازت )

[Targol]

یکی باید برای رز نیزه دست بگیره که پایان نامه شو بنویسه

[Rose]

آفرین صنوبر جان بپز این غذاها مفیده واست خوبه
دست بردار از شکلات و سرلاک خوردن
( خودم شیشه فرمند دو رنگ دستمه الان )

نووش جان

رز با اون نیزه‌ت باعث شدی چای امشبو با نصف تعداد مورد علاقه‌م قند به پایان برسونم هم لجم میگیره هم ممنونم ازت )

خب خوبه عمل کرد لاقل  خواهش می کنم

[Rose]

یکی باید برای رز نیزه دست بگیره که پایان نامه شو بنویسه

یا ابررررفرض 

من همین آتنا رو بذارم بک گراند گوشی خودش کمک می کنه، دلم قیجی ویجی میره که نکنم این کارو

[شیطون خانم]

بنسای جان من باشم همسرم دوست داشته باشه ببره میفرستم. به قول بچه ها زمان طولانی که نیست زود برمیگرده. ی خوبی هم که داره پدر محترم متوجه میشه شما چقدر نگه داری بچه براتون سخته و بیشتر قدر میدونه. آنا بنسای من حای شما باشم برای اینکه نه پدر و نه پسر اذیت هم نشن، همون اطراف کافه ای جایی میرم که هر موقع پسرم خیلی بی قرار بود برن پیششون یا پسرم بگیرم ببرم با خودم. مثلا پاساژی اون اطراف یا جایی شبیه این که پسرت هم اذیت نشه