امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
گپ و گفت مامانهای 1401
بن سای من حتما می فرستمشون برن و کم کم سعی می کنم این رویه عادت بشه Smile
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Bonsai
پاسخ
بن سای احتمالا اینقدر با بچه تنها بودی که لدت های بی بچه یادت رفته...
یه دوبار تنها باشی مغزت نفس بکشه، عشق و حال کنی واسه خودت، دیگه دنبال استقلال بچه میفتی Smile
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Bonsai، youtab
پاسخ
پس اگه واقعا اینجوریه، حتما حتما برنامه بذار که دائم این اتفاقا تکرار بشه...
ما هم همینطور بودیم...
و پسرم خیلی سخت مهد رو قبول کرد و میکنه...
و می رفته یه گوشه و ارتباط نمی گرفته... مشاور می گفت مثل بچه هایی که کتک خوردن!!!!!!!!!!!!!!!! با اینکه ما انگشتمون به این بچه نخورده... و فقط چند بار مثلا داشته میفتاده از پله ای چیزی، از لباسش گرفتیم یا نزدیک بخاری میشده پرتش کردیم عقب (اونم نه مثلا پرت چند متری، پرتی که یه قدم رفته عقب و نشسته)..... خلاصه که هم زجر می کشی که بچه رو خودت بزرگ کنی و کلی وقت و انرژی میذاری و خودتو داغون می کنی، هم بعدا خدای نکرده دچار مشکلات اینچنینی میشه... اصلا ادم ناامید میشه...
اگه بدونی من چقددددر گریه کردم و غصه خوردم که نکنه اوتیسم داره...
ولی مساله با توجه به بررسی های انجام شده، نداشتن مهارت ارتباطی و اضطراب جدایی بوده چون با ما که هست از دیوار راست میره بالا... فوری با همه سلام و علیک می کنه، دوست میشه، خودشو معرفی می کنه و اسم طرف مقابل رو می پرسه ووو...
ولی خلاصه با اینکه خیلی هم دقت کردم که ازم جدا نشه و واقعا از 2 تا 24 ماهگی، حتی 1 ساعت ازم دور نبود و نهایتا با باباش بوده (که مثلا مطمئن باشیم اضطراب جدایی تموم شده، عملم رو هم هی به تعویق مینداختم)... ولی خب برای بچه های دوره ی کرونا خییلیییی انگار این اتفاق میفته... مشکل بعدی هم گفتار هست... اگه خییییلییی ایزوله باشه، گفتارش هم تحت تاثیر قرار می گیره... یه نفر با بچه حرف بزنه اونقدرا تاثیر نداره که توی جمع بچه یاد می گیره...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Bonsai، Gitii، youtab، دانژه
پاسخ
رز گفتم دست مریزاد داری چون واقعا کسی رو ندیدم برای مادری کردن اینقدر آگاهانه پیش بره. انقدر زمان بذاره. داشتم خمیربازی هایی که درست کردی رو نگاه میکردم. تاپیک غذا. وسواست به مواد غذایی مصرفی. انگار حواست بوده تک تک جزییات درست پیش بره. که خوب کنترل این درست بودنه خیلی سخته. تو خیلی خوب از پسش بر اومدی. من یکی که واقعا زاییدم با اینکه اصلا در حد و حدود تو هم رفتار نکردم. خلاصه باید خیلی ممنون خودت باشی و به خودت افتخار کنی..
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Bonsai، Gitii، Rose، youtab، دانژه
پاسخ
(۱۴۰۱/۱۰/۲۱، ۱۲:۴۴ عصر)Targol نوشته است: رز گفتم دست مریزاد داری چون واقعا کسی رو ندیدم برای مادری کردن اینقدر آگانه پیش بره. انقدر زمان بذاره. داشتم خمیربازی هایی که درست کردی رو نگاه میکردم. تاپیک غذا. وسواست به مواد غذایی مصرفی. انگار حواست بوده تک تک جزییات درست پیش بره. که خوب کنترل این درست بودنه خیلی سخته. تو خیلی خوب از پسش بر اومدی. من یکی که واقعا زاییدم با اینکه اصلا در حد و حدود تو هم رفتار نکردم. خلاصه باید خیلی ممنون خودت باشی و به خودت افتخار کنی..

Heart Heart Heart Heart
خیلی لطف داری ترگل جونم  Heart Heart مرسی از نوازشت  Heart Heart
ولی منم خیلیییی جاها همش حس شکست و سرخوردگی دارم... اعتماد بنفسم رو خیلییییی از دست دادم... خیلی جاها زحمت کشیدم و نتیجه ندیدم... که فکر کنم ذات بچه دار شدن همینه... به قول شما به اون پذیرشه رسیدم دیگه... 
ولی شما همین که دو تا بچه رو داری بزرگ می کنی واقعا کار فوق العاده ای داری می کنی... من با همین یه دونه، به خداااا رسیدم... شما مسلما شرایطت چندن برابر سخته (توی دوقلو داری، 2+2 برابر با 4 نیست برابر با 40 هست.....)
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Bonsai، Gitii، mahtakhanoum، Targol، youtab، دانژه، نسیمه جااان
پاسخ
سلام بچه ها، من تو بارداریم سرما خورده بودم و هنوز یه مقدار عذر می خوام ترشحاتش پشت حلقم یه جایی هست. رفتم دکتر و بهم یه شربت سرفه ایو معرفی کرد که نوزاد تازه دنیا اومده هم می تونه ایتفاده کنه. من سرفه ندارم ولی دکتر گفت اثر از بین بردن خلطو داره. اون شربتو داروخونه بغل خونمون نداشته و شوهرم یه شربت سرفه نوزادان با همون مشخصات برام گرفته. من الان به پسرم شیر میدم، دوز مربوط به سن خودمو می تونم بخورم یا نوزاد تازه متولد شده؟ نمی دونم چرا تو دستورالعملش زده استفاده ازش تو‌شیردهی توصیه نمیشه. چطور نوزاد تازه دنیا اومده می تونه استفاده کنه ولی مادرش نه.

راجع به زردی هم ماهرخ جان لزومی نداره که بچه بگیره. به تغذیه مادرم ربطی نداره یا گروه خونش. بعضی بچه ها بدنشون قدرت دفع به موقع بیلی روبینو دارن و زردی نمی گیرن ولی بعضی بچه ها نمی تونن دفعش کنن و زردی می گیرن. خوب شیر خوردن هم معمولا کمک می کنه به دفع سریعتر بیلی روبین. من مثلا به بچه هام همون مرتب شیر خودمو دادن و نگرفتن زردی.
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Rose، youtab، دانژه
پاسخ
سلام. بچه ها فردا صبح پسرم آزمایش یک سالگی داره یادم نیست دکترش گفت ناشتا باشه یا نه. لازمه ناشتا باشه اگر بله چند ساعت ؟
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • youtab
پاسخ
مرسی آیسان جان
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • youtab
پاسخ
ماهرخ گروه خونی مد نظر نیست، RH مدنظره یعنی مثبت یا منفی
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
پاسخ
پسرم از دیروز ابریزش شدید و قی چشم پیدا کرده
نصف شب بیدار شد مژه هاش به هم چسبیده بود از ترشحات چسبناک چشم
با پنبه و اب ولرم تمیز کردم الان اومدیم دکتر ویزیت شیم
خدایی از اول پاییز ما یکی درمیون دکتر بودیم امسال واسه پسرم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Nedaaa28، مینو
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 15 مهمان