گپ و گفت مامانهای 1401

[(کژال)]

مامانا من یه مشکل بزرگ پیدا کردم که دارم سکته میکنم.
پسرم توهم زده
هی یه گوشه خونه رو نگاه میکنه. به شدت میترسه. میاد بغلم و میگه آقا.
یا به یه گوشه خونه یا در اشاره میکنه میگه آقا

دیشبم نخوابید. هی اشاره میکرد به یه جا میگفت آقا.
الان یک ساعته بغل باباشه. هر جا اشاره میکنه میگه آقا باهم میرم میبینن هیچی نیست.
ولی به یه حای دیگه اشاره میکنه.

[Nedaaa28]

کژال تازگی جایی نرفتین که از کسی بترسه؟
همش بغلش کن بازی کنین حواسش پرت باشه ، خونه رو هم تاریک مطلق نکن ، شب پیشش بخواب

[(کژال)]

نه ندا جان. اصلا
الان دو هفتس به خاطر سرماخوردگی از خونه بیرون نرفتیم.
دیشبم پیشش خوابیدم. ولی هر 5 دقیقه بیدار شد.
کلا با چراغ کاری نداره. یعنی طول روز هم مدام این اقارو میبینه.

---

دیگه به جایی رسیدیم خودمم میترسم چشمامو ببندم.

[Nedaaa28]

ببین پسر منم یه دوره از ساعت میترسید هی ساعت نشون میداد میدوید میومد بغلمون یا ما باهم حرف میزدیم مثلا ساعت چند میای؟ یهو جیغ میزد میومد بغلمون
دیگه تو کتاب داستان اینا همش نشونش میدادم
ساعت آوردیم پایین بهش دست زدیم
کم کم از سرش افتاد
شاید این ترساشونم دوره ای باشه

[Mari90]

کژال کلمه آقا را قبلا بلد بود یا تازه یاد گرفته؟
یا شاید قبلا بچه را کسی ترسونده با اسم آقا
بچه ها خیلی حافظه قوی دارن لزوما به دو هفته قبل مربوط نیست.

اگر خیلی میترسه و نمی‌خوابه
هر وقت گفت آقا بگو آقا ، قاقا اورده (یا به به، یا یامی یامی یا هرچیزی) بعد چند تا شکلات تو دستت مخفی کن و برو همونجا بیار بگو آقا اینا را داد و رفت
آقا خدافظی کرد و رفتتت
که هم نترسه هم دیگه این آقا رفته باشه

---

حواسشو پرت کن
یا کلمه آقا شعر بساز و دست بزنید و بخندید
داستان بخون
توهم هم اصلا در سن بچه شما معنا نداره، ذهنتو مشغول نکن.

[شیطون خانم]

مرسی یوتاب جان. بعله آزمایش داد. دکترش گفت سه چساعت ناشتا باشه

[miss shin]

میس شین جان منم دلم گرفت براتون الان که اشتی کردین خوشحال شدم
میدونم چی میگی
میگی اگه بعداز ظهر نمیخوابه حداقل بدقلقی هم نکنه
البته پسر منم شب که 12 میگم از 11 میره تو تخت و با کلی بازیگوشی میخوابه بالاخره
یکی هم بچه ها معمولا تو ماشین خوابشون میگیره
که اونم شاید هر روز مقدور نباشه برات
عصر اگه بد اخلاقی کرد یه بار ببرش حموم شاید اومد بیرون سرحال شد

ممنونم نرگس جان دقیقا شما متوجه حرفم شدی من میگم اکه قراره بخوابه خوب من شرایط رو فراهم میکنم بخوابه اگه هم نمیخواد خوب دیگه بد قلقی نکنه

---

مامان هایی که بچه بالای ۳ سال دارید توروخدا 

چرا بی کفایت؟ منم خیلیییی وقتا حالت ضعف و تهوع بهم دست میده... من مشکل ریفلاکس هم دارم که دقیقا تا مرز بالا اومدن ادامه پیدا می کنه اما نمیاد که راحت شم فقط عصبی ترم می کنه... 
ببین ساعت 12 برای خواب بچه خیلی دیره میس شین جان... اگه می تونید صبح پدرش ببردش بیرون... یا پدرش که شبا دیر میاد، یا صبح دیر میره سر کار یا ظهرا میاد خونه درسته؟ در هر کدوم از این حالت ها هست یکم توضیح بده، یه برنامه ی خواب برای پسرت تنظیم کن که کمتر اذیت بشی... بچه ای که تا 12 بیداره جون برای مادر نمیذاره...
نمی دونم سن پسرت دقیقا چقدره اما پسر من از 3.5 دیگه خواب ظهر رو حذف کرد... مگه چیییی بشه که بخوابه... و شب ساعت 9 اینطورا شروع می کنیم خوابشو تا 10 دیگه خوابه، خیلی وقتا هم همون 9 فوری خوابش میبره...صبحم از 7-8 بالاسر ما رژه میره...

واقعا اینجوری فقط میشه یه نفسی کشید...

می تایم رو هم حتما شروع کن که یاد بدی... که مامان جان من دارم میرم توی اتاق دراز بکشم، مطالعه کنم، با گوشی کار کنم، لطفا با این اسباب بازیات بازی کن تا من یکم استراحت کنم... من بهش میگم مامان تایم  

توی تایم صبح یا ظهر که همسرت هست، حتما ازش کمک بگیر... 
هر چی هم زودتر پاشه (حتی 6-7 الان پسر من 7-8 بیدار میشه اما ظهر دیگه نمی خوابه)، ظهر زودتر میخوابه... و بهتر که نخوابه و عادت کنه شب زود بخوابه...
نکته ی مهم هم اینکه هر چی بیشتر خسته بشه، بیشتر و زودتر می خوابه، حواست به این هم باشه که بتونی منعطف باشی

حالا باز سن خودش و شرایط کار باباش رو بگو بهتر میشه راهنمایی کرد


رز عزیزم ممنونم ازت بابت دلگرمیت بودنت راه اندازی این سایت همیشه برات انرژی مثبت میفرستم عزیزم
والا شرایط کاری همسرم اینطوریه که صبح ساعت ۹ میره شبا ۱۱ میاد جمعه بله کاملا خونه اس اما روزای دیگه نه حقیقتش من میتونم زودتر بخوابونمش اما ترجیحم اینه همسرم بیاد بعد بخوابه حداقل خواب شبش وظیفه همسرم باشه چون من دیگه اون ساعت ها اصلا توان ندارم دیگه پسرمم خیلی تو خواب بد قلقه با اوج خستگی نیم ساعت طول میکشه بخوابه
اصرارم به خواب نیمروزیش حقیقت بخاطر خودمه بیشتر دلم میخواد حداقل نیم ساعت تو روز بتونم استراحت کنم نه که بخوابم نه حداقل نیم ساعت سر و صدایی نباشه اخه ما کل ۲۴ ساعت کنار همیم طبیعه ایه که دیگه کم بیارم
مشکل دیگه اینه که اگه زود بخوابه مثلا ۱۱ ساعت ۷ بیدار میشه که اوکیه ولی من اون موقع واقعا اوکی نیستم چون شبا زودتر از یک یک و نیم نمیتونم بخوابم موقعی هم که بخوابم حداقل ۳ بار طول شب پسرم بیدارم میکنه برای دستشویی آب یا کابوس اینجوری کم خوابی خیلی بهم فشار میاره از اون طرف پدرش رو هم شب نمیتونه ببینه همسرمم واقعا خسته میشه نمیتونم انتظار داشته باشم ساعت ۷ بیدار شه

حالا نگید برای هر چیزی برهان میاری  ولی واقعا نمیدونم باید چطوری برنامه ریزی کنم

[Rose]

لطف داری میس شین جان

ببین اول صبح و بیدار شدن و صبحانه دادن رو بسپر دست همسرت... زمان گذاشتن موقع شب اونم فقط برای خواب، چه کیفیتی داره مگه؟ بعد با این کاری که میگم، مقدار خواب پسرت شاید اصلا بیشتر هم شد!!! بعد گفتم زود بیدار شدن صبحگاهی برای آینده ی بچه هم خیلیییی خوبه... واقعا میگم مدنظر قرارش بده.. انسان جوری آفریده شده که با تاریک شدن هوا بخوابه و هورمون های رشد و ارامش و افزایش دهنده ی کیفیت زندگی آزاد میشه، توی روشنایی هم دنبال فعالیت و اینا...
من این مدل رو پیشنهاد می کنم: همسرت بچه رو 6.5 تا 7 بیدار کنن، دوتایی باهم صبحانه بخورن و برن پارکی جایی، شما بیشتر استراحت کن، ساعت 9 که همسرت بچه رو میده بهت، اولا هم زود بیدار شده هم رفته پارک بازی کرده، حتما یکمی خسته شده (نسبت به اینکه ساعت 9 بیدار بشه و صبح که هم خودش هم حتما باباش، انرژی خوبی دارن، همدیگه رو نمی بینن)، هم اینکه ظهر خیلی زودتر می خوابه، شب هم که باباش بیاد خوابه درسته بچه خوابه ولی خونه توی آرامش رفته دیگه... و شما دو تا اخر شب یکم می تونید چیل کنید و به خودتون برسید و از اونور زودتر هم بخوابید (چون بچه دیگه به حد بهانه گیری و قشقرق نمی رسه که خوابیدن رو بخواد طولانی کنه) و خوابتون منظم و واقعا با کیفیت تر بشه... یعنی 3-4 ساعتت اینطوری آزاد میشه... شب هم که نه برای خود بچه فایده داره که باباش رو فقط موقع خواب و قصه ببینه، باباش هم فقط اعصابش خرد میشه احتمالا چون بچه ها اخر شبا دیگه واقعا بدقلقن...

درباره ی بیدار شدنش من هنوز نفهمیدم پسرت چند سالشه، اما اگه بالای 3 هست، اولا سعی کن اصلاح وضعیت جیش رو انجام بدی که مثلا اخر شب زیاد اب ندی بهش، جاش خیلی خنک نباشه، جوراب بپوشون، بازی ترسناک نکن باهاش یا فیلم ترسناک و اینا نبینه وووو مسائل مرتبط...
اب هم که یادش بده بعد از مسواک و اب خوردن بعدش، تا صبح اب نداریم (واقعا توی این سنین بچه ها خیلی زود متوجه حرف ها و محدودیت هاش میشن)... اینکه هی بیدار بشه کیفیت خواب خودشم بد می کنه و رشد و اخلاقش خراب میشه...

بعد شاید توی طول روز کم آب می خوره که شب آب می خواد و هی جیش میکنه... آب روز رو ببر بالا، شب دیگه یاد بگیره کم باید آب بخوره، رفت توی رخت خواب هم دیگه خبری از آب نیست...

حالا هر کی هم منو ببینه میگه این رز توی هر چیزی نظر میده اشکال نداره، مهم اینه اونی که دنبال راه حل هست، یه گرهی از کارش باز شه، من به این چیزا توجه نمی کنم اگرچه شاید یه وقتا دلم بشکنه ولی به اون انرژی مثبت کارم بیشتر فکر می کنم که مطمئنم جریانش توی زندگیم هست...

راستی اگه بالای 3 هستید، به کارگاه های مادر و کودک، خانه بازی و اینا هم فکر کن... یا حتی مهد ساعتی... چون اینجوری که کل تایم بیداری بچه باهاش تنها باشی و بخصوص رفت و امد و اینها هم نباشه، مستهلک می کنه ادم رو... یعنی من که شدم... دنبال راه های دیگه هم باش... مثلا هر روز برنامه ی خاصی داشته باشید که چه بازی هایی کنید، چی درست کنید ووو...

[مینو]

لذتی که تو زود خوابیدن بچه هست تو هیچ چیز دیگه ای نیست.:/

[youtab]

مینو لذتی که کلا تو خوابیدن بچه هست تو هیچی نیست... 
اینو از مادری بشنوید که حدود 19 ماهه نخوابیده