امتیاز موضوع:
  • 3 رأی - میانگین امتیازات: 3.33
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
مدیریت هزینه ها
#1
از بهمن ماه 1398 دنیا درگیر کرونا شد...
از اون موقع خیلی ها به مشکلات مختلفی من جمله مشکلات اقتصادی خوردن...
توی این مدت شما چطور هزینه هاتون رو کنترل کردید؟
آیا راهی برای کنترل هزینه ها در این شرایط اقتصادی ایران و شرایط کرونا به ذهنتون می رسه؟
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Almam، Seti69، youtab، سِودا، شماره مجازی تیندر
پاسخ
#2
من از روش پاکت معجزه ها دیدم Big Grin
اول یکی دوماه باید هزینه ها نوشته و دسته بندی بشه، مثلا پس انداز، اقساط و قبوض، سلامت، تفریح، ضروری، بچه، نامترقبه (تولدها و مراسمات، عروسی، سالگردها، تعمیر ماشین)
حقوقتون رو که گرفتید دسته بندی می کنید و توی پاکت (یا کارت بانکی) میریزید... حدودا 2-3 ماهی طول می کشه تا دستتون بیاد چی به چیه... ولی بعدش دیگه خیلی همه چیز روی روال میفته... این روشی بود که توی میسیز میزل، یهودی ها هم استفاده می کردن Wink در کل مهمه که بدونید چی و چقدر خرج می کنید...

دیگه اینکه همه ی پولتون توی یه حساب نباشه... یعنی یه حساب کوچیک برای مخارج روزمره داشته باشید، و یه حساب پس انداز که قرار نیست بهش دست بزنید و لازمه که کارت نداشته باشه و برای برداشت پول باید برید بانک...

دیگه اینکه همه ی پولتون رو خرج نکنید... نذارید به صفر برسید...

به حراجی ها دقت کنید... آخر فصل ها تایم خوبی برای خرید سال بعده (یعنی 6 ماه آینده)... اگه سعی کنید مد براتون مهم نباشه (من با خیلی از چیزایی که مد میشه اصلا راحت نیستم... مثلا باز گذاشتن مو توی تابستون و زمستون... لباس های براق که بزرگ نشونم میده... مثل یه سر یکفش ها که ترند میشه...) اگه مینیمال باشید، می دونید منظورم چیه Heart

خرید عمده از مراکز عمده فروشی رو یاد بگیرید، مثلا توی تهران مولوی برای بهداشتی خوبه، شوش برای ظرف و ظروف، امین حضور برای لوازم خانگی برقی، نمایندگی های فروش معمولا بهترین قیمت لوازم رو دارن...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، Hami99، Seti69، سِودا، شماره مجازی تیندر، نسیم64، پری سیما
پاسخ
#3
به جز بحث افزایش درآمد، یک روش دیگه که می تونه باعث بشه ما سرمایه جمع کنیم، سرمایه گذاری هوشمندانه اس... توی کشور ما وام گرفتن هم خیلی خوب جواب میده... اگرچه سودها بالاست اما چون به سرعت پولمون بی ارزش میشه، روش خوبی برای جمع کردن پول و به یه کاری زدن هست...

از بهترین وام ها هم وام های خونگیه...
اگه دارید که خوشابحالتون و نیازی به توضیح مزایای این کار نیست... چون واقعا اگر به برکت اعتقاد داشته باشید، پول های با برکتی هستن چون سود ندارن و قرض الحسنه محسوب میشن...

اما اگه دور و برتون از این وام ها ندارید، بازم اشکال نداره، اگه دور و برتون آدمهای معتبر و خوش قول دارید میتونید براحتی یه صندوق بزنید و با پول های کوچیکی که هیچ جا حساب نمیشه (برای یکی 100 تومن زیاده برای یکی 2 تومن... عددش مهم نیست... اونی که سرمایه ی بیشتری داره، با تعداد بیشتر و سهم های بیشتر شرکت کنه اصلا ایراد نداره... فقط شروع کنید بعد از یه مدت واقعا چند برابر میشه بودجه ی وامها)، می تونید هر چند ماه یکبار، یه پولی بگیرید و باهاش سرمایه گذاری کنید...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، Hami99، Nedaa28، Seti69، سِودا، شماره مجازی تیندر، نسیم64، پری سیما
پاسخ
#4
الان که داشتم یه پست غذایی درست می کردم، به این نتیجه رسیدم درباره ی فواید مالی خوب غذا خوردن هم بیام و بگم...
شاید خیلیامون حواسمون نباشه با انتخاب های بد چه آسیبی به خودمون می زنیم...

اول اینکه دانشمون رو درباره ی تغذیه بالا ببریم... اگه بدونیم که بدنمون چیا نیاز داره و با چی سرپاست، خیلیییی براش ارزش بیشتری قائل میشیم که مثلا پفک و چیپس و کیک های بازاری و این چیزا رو توش نریزیم... چون واقعا فقطططط کالری و چربی دارن... نمک یا شکر اضافه دارن... ولی هیییچ ویتامینی ندارن... کالریشون از چربی و کرب های مضر هست...
حیف بدنمون نیست چیزای بد توش بریزیم؟
شناختمون از تغذیه باعث میشه بدونیم که مثلا ویتامین های محلول در آب چی هستن؟ در چربی چی؟ از چه منابعی میشه اونها رو به طور سالم دریافت کرد؟ و چطور می تونیم بدون واسطه از طبیعت به بدنمون برسونیمشون....
مثلا وقتی این رو بدونیم، برنج رو آبکش نمی کنیم (من توی دستورهای غذایی کشورهای دیگه اصلا این سیستم آبکش کردن رو ندیدم... همون شرق آسیا می بینید چقدر موهاشون خوب و مشکی می مونه تا سالهای بالا؟ چون ویتامین های گروه ب برنج رو با آبکش کردنش دور نمی ریزن... به واقع ما بیشتر از کربوهیدرات برنج، نیازمند ویتامین هاش هستیم... وقتی این رو بدونیم که برنج بدون ویتامینش فقط قنده، حتما حتما در دیدگاهامون تغییر ایجاد میشه...)
نکته ی مهمش هم اینه که بهترین منابع ویتامین و آهن و کلا ریزمغذی ها، همین غذاست نه مولتی ویتامین ها... ما با استفاده ی غذای خوب، مصرف مولتی ویتامین های چندصد هزار تومنی رو هم حذف می کنیم که جذبشون برای بدن کمتر از غذاست... یعنی برای مولتی ویتامین ما هم باید بیشتر هزینه کنیم هم بیشتر مصرفشون کنیم...

نکته ی بعدی خرید هوشمندانه اس...
اول اینکه با شکم پر بریم خرید... و استرس نداشته باشیم... مثلا استرس درس یا شغل و... نداشته باشیم...
من بارها تست کردم... واقعا وقتی گرسنه میرم خرید، نه تنها انتخاب های مضرتر و حاضری تر دارم (مثلا ساندویچ یا الویه آماده هم می گیرم)، بلکه معمولا از گشنگی همونجای دو سه تا پیتزا هم می خریدیم و می خوردیم!!!! درسته همون شام یا نهارمون میشد اما یه تکه نون و چند تا تکه پپرونی (که به واقع معلوم نیست چیه) با کلی پنیر هم شد غذا؟ اگه شکممون سیر بود هم پول الکی پای اینها نمی دادیم، هم انتخاب های سالم تری می داشتم و به جای اونها که می بینی 400-500 تومن فقط هله هوله میشد، چند کیلو گوشت یا ماهی می خریدم و میاوردم خونه و یه چیز سالم و خوشمزه که می دونم توش چیه ازش می ساختم...
تصور من اینه که وقتی گرسنه ایم، یا وقتی مضطربیم و کورتیزول توی خونمون جاریه، بدن ما توی موقعیتیه که درست فکر نمی کنه و دستور میده فقط من رو پر کن!!!! هر چی می تونی بریز توی این شکم (اون پیتزا یا کیک یا کروسان آنی که می خریدیم و می خوردیم) و برای بعدت هم ذخیره کن (پفک و چیپس و کلوچه و بیسکوییت)... بخاطر همین انتخابامون خیلی آسیب رسان میشه وقتی گرسنه یا عصبی بریم خرید...

نکته ی بعدی اینکه هررر چیزی که خواستیم بخریم رو در طول ماه بنویسیم... حتی اگه قراره چیز مضری خریده بشه بنویسیم... تعدادشون رو هم بنویسیم... و شدیدا خودمون رو به خرید از روی لیست مقید کنیم... و یه قراری با خودمون بذاریم... که این سری از چیزای مضر فقط پفک بخرم... بعد جلوش تعداد بزنید... مطمئنا اگه مثلا 10 تا پفک بنویسید خودتون حالتون بد میشه... که مثلا 100 تومن دارید میدید که نه تنها سودی نداره بلکه فقط به بدنتون آسیب میزنه...

نکته ی بعدی انتخاب ماده ی با کیفیت تر بجای معادل بی کیفتشه... مثلا ما روغن زیتون رو بخاطر ویتامین هاشه که میخریم، ولی اگه روغن صنعتی ارزونتر باشه ما فقط به بدنمون آسیب زدیم! این روغن خورده نشه بهتره...

نکته ی بعد اینه که به ورزش و تحرک خیلیییی توجه کنیم... ما حتی مفیدترین ماده رو هم بخوریم ولی فعالیت جسمی که ضربان قلبمون رو بالا ببره نداشته باشیم، باز برای بدن آسیب زاست... از نظر جسمی همه مون به اهمیت ورزش کردن آگاهیم ولی از اونور ورزش روحیه رو قوی می کنه، آدم رو خوشگل می کنه چون خونرسانی به همه جا بهتر میشه و چون چربی های خون می سوزن دیگه تشریف نمی برن روی صورت تبدیل به جوش بشن... و این خونرسانی بهتر باعث میشه پوست طراوت و شادابی پیدا کنه، اگه پوستتون سفیده قشنگ یه حالت سرخ و سفید پیدا می کنه بدون جوش! چیزی که خیلیا دنبالشن و کللللللللللللللی برای همین صاف و قشنگ شدن پوست هزینه می کنیم خیلیامون!!! الان خانمایی که توی المپیک بودن رو ببینید!!!! چقدددر خوشگل هستن!!!! انگار از درصد خاصی از جامعه گلچین شدن که خوشگل باشن! اما همین ها اگه ورزش رو بذارن کنار ممکنه شبیه به خیلی از ماها باشن! ورزش روابط آدم رو بیشتر می کنه... بدن رو میاره روی فرم و اندام رو زیبا می کنه... خلاصه که از هزینه برای ورزش هم نترسید... از توی خونه هم میشه شروعش کرد... دمبل هم ندارید با دوتا ظرف عرقیات هم شکل و هم وزن شروع کنید... با یه کش شروع کنید... بعد کم کم پول جمع کنید و برای خودتون لوازم خوشگل بخرید... یا برید باشگاه...

ویزیت های منظم جسمی با دکتر پوست، زنان، اگر مشکل داخلی داریم با متخصص داخلی و انجام سونوهای مرتبط بطور منظم، آزمایش های مرتب کبد، تیروئید و... ویزیت مرتب 6 ماهه با دندون پزشک... همه ی اینها به نظر پرهزینه میان ولی یه دندون اگه از دست بره اولا اینکه هیچی مثل دندون طبیعی نمیشه، ثانیا برای ایمپلت با هزینه های امروز فکر کنم حدود 10 تومن هر 10 سال برای هرررر دندون باید هزینه کنیم... همین صفرا که من عمل کردم 20 میلیون هزینه داشت! و دیگه تا آخر عمرم از خوردن خیلیییی چیزا محرومم... مثل خامه ، تخم مرغ، پیتزا تا کباب های بیرون، کله پاچه، انواع سوخاری وووو... اگه هم بتونم بخورم خیلیییی محدود خواهد بود اونم شاید 6 ماه تا 1 سال دیگه... آیا نمیارزید اگه خوب می خوردم؟ مسلما می ارزید...

---------------------------------------------------------------------------
یه نکته هم بگم... واقعیتش به نظرم شاید هر کسی این مطالبی که گفتم رو درک نکنه... یا حتی وقت نذاره که بخونه...
شخصا تا 30 سالگی خیلی توجهی نمی کردم... اطلاعات رو داشتم اما برام اولویت نبود... که همین انتخاب های ساده چقدر در کل زندگیمون رو تغییر میدن... و همیشه اثر مرکب رو توی انجام کار خوب و درست دیده بودم... اما اثر مرکب توی کارهای بد هم تاثیر نمایی داره... این رو نباید از یاد ببریم...

و کلا بعد از زایمان و فروپاشیدن جسمی، بعد از به دنیا اومدن بچه و 1 سال و نیم مشکل جسمانی و جراحی متعاقب اون به یه نتایجی رسیدم که سلامتی و بدن خودم از همه چیز مهمتره... اگه می خوام بزرگ شدن بچه م رو ببینم... اگه می خوام خودم تربیتش کنم، بخوام عروس و نوه م رو ببینم، باید باید حواسم باشه... باید هوشمندانه تر انتخاب کنم... باید هوشمندانه تر پازل زندگیمون رو درست کنم که هر سه مون سالم عمرمون رو بگذرونیم... فهمیدم دیگه 20 سالم نیست که بتونم 18 ساعت فعالیت داشته باشم... با 4 ساعت خواب کلی هم شارژ باشم... روزی 2 ساعت ورزش داشته باشم... خیلی چیزا تغییر کرده و پذیرفتن این تغییر اولین قدم برای بهبود شرایطه...
حتی فرضا اگه بچه نبود هم، اگه دوست دارم تا روز آخر عمرم با همسرم باشم باید انتخاب های بهتری داشته باشم نه اینکه 50 سالگی زمین گیر بشم... به نظرم بین 20 تا 30 بدن به شدت فول انرژیه... ولی اگه به بدن توجه نکنیم و رهاش کنیم یا چیزای بد بهش بدیم، بعد از 30 و برای بعضیا که ژنشون خوبه Smile بعد از 40، دیگه بدن افت رو آغاز می کنه... و ماییم که باید حواسمون به بدنمون باشه...
یادمه توی نوجوانی که کتابهایی درباره ی سلامتی زنان می خوندم، همگی تاکید داشتن که اگه هیچوقت هم ورزش قدرتی انجام ندادیم، دیگه از 30 سالگی باید این کار رو شروع کرد... الان می فهمم چرا...

خلاصه که سرمایه گذاری روی خود، اصلا چیز بدی نیست... و سرمایه گذاری که توی ذهن منه آسیب زدن به مو با رنگ و دکلره، به پوست با تتو و آرایش، آسیب زدن به بدن با خوردن غذای بیرون و این چیزها نیست... به این فکر کنیم که اگر ما زود از پا بیفتیم، بچه مون توی دورانی که اوج سن پیشرفته و اوج نیازش به ما بعنوان یک انسان سالم و قدرتمند رو داره، ما زمین گیر بشیم او شاید گوشه ای از ذهنش همیشه درگیر سلامت ما باشه... شاید بعضیا بچه رو جوری تربیت کنن که عصای دست باشه و یعنی بچه پاسوز والدین بشه!!!! و این یعنی عقب موندنش توی جامعه... یعنی ادامه دار بودن تفکر عصای دست بودن بچه... یعنی نوه ی من هم پاسوز این تفکر بشه... ما خیلی کارهایی که الان می کنیم، قراره نوه هامون نتیجه ش رو ببینن... این حرف ها رو الان من می فهمم... انتخاب بد غذایی من و عدم فعالیت ورزشی من، یعنی وقتی بچه م باید می دوید، بخاطر ما توقف کرد و عقب افتاد... نباید با نرسیدن به خودمون یا اشتباهی رسیدن به خود (همون زنگ و دکلره و غذای بد و تتو وووو...) باعث بشیم نسل های آینده مون هم آسیب ببینن... شما ببینید توی همین سایت چقدر از بچه ها از فرهنگ عصای دست پروری والدین همسر دارن آسیب می بینن... اگه این والدین خودشون رفع کننده ی نیازهاشون باشن، اگه تنشون سالم باشه، خیلیییی از این مشکلات پیش نمیاد خب... اگه تفکر عصای دست بودن بچه ها رو نداشته باشن و توقعشون رو پایین بیارن و بدونن خودشون مسئول شادی، سلامتی و زندگی خودشون هستن زندگی بچه هاشون متشنج نمیشه دیگه...

ببخشید خیلی شد...
ولی نکات مهمی بود که خواستم اینجا باشه که بحث سرمایه گذاری فقط روی مادیات نیست... روی جسم و معنویات و فکر کردن به نسل های آینده مون هم هست Smile

تن همگی سلامت باشه
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • *كيانا*، B and I، Elham67، Hami99، Mari90، nona، Ri Ra، Seti69، آیسان، بانوی جنوبی، بانوی قصه، شبنم، شماره مجازی تیندر، نرگس، نسیمه جااان، پری سیما
پاسخ
#5
در راستای صحبت های دقیق و درست رز جان، من هر وقت که برای خرید بخواهیم بریم بیرون حتما توی خونه عصرونه میخوریم و میریم یا اگر وقت نباشه آجیل و میوه برمی‌دارم که وقتی داریم تو فروشگاه خرید میکنم فقط چیزایی را بخرم که نیاز دارم نه به خاطر گرسنگی چیپس و کیک و این چیزایی چاق کننده و بیخود Smile
اصلا به چشم نمیاد ولی یه بسته پفیلا و کیک و این چیزا حداقل ۵٠ هزار تومان میشه. که میشه یک کیلو سینه مرغ بخری
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، **ماهور**، *كيانا*، B and I، Elham67، Hami99، nona، Rose، Seti69، آیسان، شماره مجازی تیندر، نسیمه جااان، پری سیما
پاسخ
#6
قلک ایده جالبی بود ممنون حامی
ولی بچه ها من با نوشتن هزینه ها هیچ وقت راحت نبودم حس خوبی بهم نمیده. احساس میکنم محدود میشم. برای همین هر وقت هم نوشتم دو هفته بیشتر ادامه ندادم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، Elham67، Hami99، nona، Rose، Seti69، شماره مجازی تیندر، پری سیما
پاسخ
#7
آفرین قلک هم ایده ی خیلی خوبیه
من توی یکی از پیج های اینستا دیده بودم...

ولی من چون خودم اگه پولی کنار بذارم، دست بهش نمی زنم، قلک نخریدم و توی پاکت سیو می کنم...

و یه کار دیگه که کردم اینه که برای پسرم پول میذاریم توی حساب به این صورت که یه قراری داریم که تمام کادوهای تولدش، عید یا مناسبت های مختلف که به ما یا خودش کادو داده میشه، سود سهام خودمون و خودش که به حساب ها می ریزن، یا اگه وسیله ای رو میذاریم برای فروش و فروخته میشه، پول تمام اینها رو به حساب خودش میریزیم... و با همین خرده ریزه ها، الان از عید تا حالا فکر کنم 15-16 تومن توی حسابشه و یه ربع هم تونستیم برای تولدش بخریم (ما برای تولدش هم قرار گذاشتیم که به تعداد سال های تولدش براش سکه بگیریم... متاسفانه هم جراحی من پیش اومد و پول دوتا سکه خرج اون شد، و دستمون تنگ شد و نشد دوتا سکه رو بخریم و از باباش قول گرفتم که حتما انجامش بدیم و قرضیه به دوشمون... البته دارم فکر می کنم اگه طلای دست دو بخرم، خیلی حس بهتری خواهم داشت تا اینکه بخواد بصورت سکه بیفته یه گوشه ی خونه) و می خوام تبدیلش کنم به طلا یا برای خودش سرمایه گذاری کنیم (بیت و بورس و فارکس)...

ما چون خونه نداریم و دغدغه ی خونه و مهاجرت رو همزمان دارم، تمرکز و هدفم روی خونه یا مهاجرته... و برای همین خیلی ریخت و پاش نمی کنم... واقعا هم خیلی چیزا به ذات برام اهمیت ندارن و مثلا غصه نمی خورم وای فلان مدته لباس نخریدم، آرایشگاه نرفتم، کفش نخریدم (واقعا هر موقع نیاز دارم میرم خرید... یا مینیمال خرید می کنم که مثلا یه کفش مهمونی که میگیرم با لباس هام ست باشه و بتونم مدتها استفاده کنم نه اینکه سالم سالم بخوام بذارمش کنار یا رد کنم بره)، رستوران نرفتم وووو... ترجیحم اینه اول خونه بخریم و بعد کلا دکوراسیونش رو طبق سلیقه م بخرم، یا کلا از ایران بریم و از صفر بیایم بالا که هر دوش لازمه که با فکر فراوون خرج کنم و همش فکر می کنم اگه 1 سال دیگه، 2 سال دیگه، بخوام از ایران برم این پول خرج کردن فایده ای نداره و باید بذارمشون و برم... منظورم اینه که اول بدونید که هدفتون از خرج نکردن این پول چی هست؟ و دائم توی ذهنتون باشه... دائم موقع خرید به هدفتون فکر کنید... ممکنه هدف خیلی بزرگی هم باشه ولی همین خرج های کوچیک هم یه جا دستمون رو میگیره و واقعا من به اثر مرکب ایمان آوردم... مثلا من هیچوقت این پول هایی که اینجوری جمع می کنم رو خرج وسیله نمی کنم و سرمایه می کنمش... درسته نسبت به خیلیا واقعا اینها عددی نیست و حقوق دو هفته ی خیلیاست، ولی من خودم که شاغل نیستم، همسرمم دست تنها هم کار می کنه هم توی بچه و خونه کمک می کنه... فعلا توانمون در همین حد بوده... ولی همیشه سعی می کنم به آینده ی روشنی فکرکنم که پول داشتن چقدر می تونه زیباترش کنه... به لذت لحظه ای خرج کردن اون پول زیاد فکر نمی کنم...

ببینید هدف خودتون چیه... (هدف دیگران نه، هدف خودتون... هدف هاتون رو از دیگران نگیرید... به درون خودتون نگاه کنید و هدف رو پیدا کنید، رسالتتون رو پیدا کنید، سبک زندگیتون رو درک کنید... هدف اگه ماااال خودتون نباشه وسطش کم میارید)
اگه می خواید طلا بخرید...
می خواید برید یه سفر خاص...
مثل ما می خواید خونه بخرید...
این رو هر شب هر شب توی ذهنتون داشته باشید، اونوقت می بینید پول کنار گذاشتن خیلی راحت تر میشه...

اینم شانس ماست که در حد نیاز به بقا باید خواسته داشته باشیم دیگه... ولی مطمئنا با تلاش و مداومت، روز به روز پیشرفت می کنیم Heart

من فقط برای خوردن (خوب و سالم خونگی (خرید خوردنی های خونه) نه رستوران ها Big Grin ) خوب خرج می کنم و اصلا اصلا حساب کتاب نمی کنم توش... و البته اکثر چیزها رو هم خودم درست می کنم... مثلا الان پیتزا 90 تومنه، باید برای اینکه 3 تامون سیر شیم و یه وعده مون بشه، 2 تا رو بخریم چون نازک هم هست... یعنی خود همسرم رو ول کنی راحت یکی و نصفی رو میخوره Smile خلاصه حدود 200 تومن با مالیات بدم برای دوتا پیتزای تنها!!!! خب این رو توی خونه با یه وعده گوشت و چند مدل سبزیجات درست می کنم حالا یا بصورت پیتزا یا پیراشکی یا کیک گوشت... خمیرش حدود نیم ساعت وقت می بره، موادش هم همون حین ور اومدن و اینها تفت میدم و تمام... هم سالمه و همه چیز با بهترین کیفیته (خمیرمایه، گوشت خالص، بهترین پنیرهای بازار ووو...) هم خیلی ارزونتر و با بیشترین گوشت هم دیگه تهش 100 تومن بشه و معمولا هم دو وعده ای درمیاد... بخصوص وقتی بصورت کیکی درستش کنم...

در وهله ی بعد هم کتاب برای پسرم زیاد پول می دادم، که فعلا جلوی خودم رو گرفتم چون دیگه جا نداریم کتاباش رو بذارم و قیمت کتاب هم یه جهش بزرگ کرد و فعلا نمی تونم برای یه جلد کتاب کودک 40-50 تومن بدم... و اکثر کتابای سن خودش تا 2-3 سال آتی رو خریدم به جز کتاب های کار کودک...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، *كيانا*، 2015، Elham67، Hami99، Mari90، nona، Seti69، آیسان، بانوی قصه، شماره مجازی تیندر، پری سیما
پاسخ
#8
واقعا رز جان این بلاتکلیفی خیلی آدم رو اذیت می‌کنه.
ی بلاتکلیفی دیگه ای که من دارم تعارض بین مینیمالیست بودن و خرید وسایل جدید هست
مثلاً هفته پیش میخواستم یک ست سه تکه قابلمه بخرم ولی جلوی خودمو گرفتم با خودم گفتم من که واقعا نیازی به اینا ندارم، الکی جاگیر هستند و باید به فکر یه جایی تو کابینت برای اینا باشم برای همین نخریدم.
خیلی سعی میکنم اول یه وسیله ای که واقعا خراب شده را از چرخه خارج کنم و بعد بخرم
اینجوری خیلی صرفه جویی میشه بچه ها
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • *كيانا*، 2015، Elham67، Hami99، nona، Rose، Seti69، شماره مجازی تیندر، نسیمه جااان، پری سیما
پاسخ
#9
(۱۴۰۰/۵/۳۰، ۱۱:۵۰ صبح)Mari90 نوشته است: قلک ایده جالبی بود ممنون حامی
ولی بچه ها من با نوشتن هزینه ها هیچ وقت راحت نبودم حس خوبی بهم نمیده. احساس میکنم محدود میشم. برای همین هر وقت هم نوشتم دو هفته بیشتر ادامه ندادم

ماری جان هدف از نوشتن هزینه ها همینه دیگه... که محدود بشی و پولت خرج الکی نشه دیگه... و مهمتر از اون تحلیل اون خرج هاست... حداقل 6 ماه تا 1 سال خوبه بنویسی... من این تکنیک رو همراه با روش پاکت برای حدود 2 سال اول زندگیمون استفاده می کردم چون واقعا دستمون تنگ بود و هر دو دانشجو بودیم... و عاشق اون جمع زدن و تحلیل کردنای آخر ماه بودیم... و با همون هم کلی پیشرفت کردیم... همین روش پاکت رو دست کم نگیر، روشیه که یهودیا هم استفاده می کردن Big Grin (البته طبق سریال The Marvelous Mrs. Maisel)... همسرم وقتی این سریال رو میدیدیم کللللی تحسینم کرد!!! کف کرد بنده ی خدا اینقدر که براش جالب بود که من چطور همچین روشی رو که توی فیلم گفته بودن بصورت سریه یاد گرفتم Smile

حتی همین روش پاکت هم برای محدود کردن مخارجه... شما می تونی از ماه اول که خرجهات رو می نویسی، پاکت رو هم شروع کنی ولی اگه یه مدت 3 تا 6 ماهه خرج ها رو بنویسی و تحلیل های لازم رو انجام بدی که هر بخش از زندگیت چقدر خرج داره، توی پاکت به همون مقدار پول میذاری و بقیه رو دست نمی زنی و خود به خود ذخیره میشه...
رسیدن به خودآگاهی در خرج کردن خیلی مهمه... که خرید الکی، احساسی، بدون تحقیق، جوگیرانه، از سبد خرید ما حذف شه... باید الگوهای خرج کردنت رو ببینی و بهشون آگاه بشی تا بتونی بفهمی پولت از کدوم قسمت زندگیت داره نشت می کنه Big Grin

یا مثلا بعضیا رو دور و برم دیدم، نمی تونن پول رو توی دستشون نگهدارن... انگار پوله که توی جیبشون و کیفشونه، داره بالا پایین می پره که وای منو خرج کن، منو خرج کن، اینو بخر اونو بخر Big Grin اصلا به ذهنشون نمیاد که این پول یک ماه زحمت کشیدن خودشون یا همسرشونه... اینهمه سر کار رفتن و هزینه کردن و از هم دور بودن و حتی بچه شون رو ندیدن که در یک لحظه چیزی رو که چشمشون رو گرفته بخرن! ... اینها الگوهای نادرست خرج کردنه... این راهی برای فقیر شدنه... این یعنی من خودم رو لایق پولدار بودن نمی بینم و باید زودتر جیبم رو خالی کنم چون از بچگی توی ذهنم کردن که آدمای پولدار بدن و آدمای بدن که پولدارن... که مثلا از مامانم پولدارتر نباشم، مثلا چون نمی تونم درباره ی درخواست های بقیه نه بگم، همین الان برای خودم خرجش کنم... دلایل این تفکرات زیاده و نیاز به روانکاوی و مطالعه و تعمیق در خود داره... ولی یه آدم نرمال براحتی باید بتونه اگه چیزی رو نمی خواد بخره، نخره و رد شه!! فردی که این مدلیه فوری اولین مغازه هر چیزی رو بخواد میخره حتی اگه نیاز نداشته باشه... حتی اگه قصدش اینهمه خرج کردن نبوده... شاید حتی برای چشم و هم چشمی این کار رو بکنه!!! ولی اون پوله انگار داره به کمرش فشار میاره که من رو زودتر خرج کن Big Grin
بچه ها این حرفای من در مورد کسیه که میخواد خرج نکنه و نمی تونه ها... اگه کسی پول داره و راحت میخره و می پوشه و اینها واقعا نوش جونش، زحمتش رو کشیده خوب هم خرج میکنه... ولی برای کسانی که مثل خود من شرایط کار بیرون فعلا ندارن، برنامه هاشون باهم نمی خونه، درآمد همسر محدود شده، کرونا بهشون آسیب زده ووو... خب شرایطشون یکم متفاوت از کسیه که خوب کار می کنه و درآمد خوب هم داره Heart
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، Elham67، Hami99، شماره مجازی تیندر، پری سیما
پاسخ
#10
(۱۴۰۰/۵/۳۰، ۱۲:۰۷ عصر)Mari90 نوشته است: واقعا رز جان این بلاتکلیفی خیلی آدم رو اذیت می‌کنه.
ی بلاتکلیفی دیگه ای که من دارم تعارض بین مینیمالیست بودن و خرید وسایل جدید هست
مثلاً هفته پیش میخواستم یک ست سه تکه قابلمه بخرم ولی جلوی خودمو گرفتم با خودم گفتم من که واقعا نیازی به اینا ندارم، الکی جاگیر هستند و باید به فکر یه جایی تو کابینت برای اینا باشم برای همین نخریدم.
خیلی سعی میکنم اول یه وسیله ای که واقعا خراب شده را از چرخه خارج کنم و بعد بخرم
اینجوری خیلی صرفه جویی میشه بچه ها

بله دقیقا...
مینیمالیسم نیاز به مطالعه داره که آدم بتونه بهش پایبند باشه... درباره ی فست فشن اطلاعات داشته باشه که راحت لباسی که مناسبش نیست رو نخره و آخرم نیفته یه گوشه... کمد کپسولی و اصول خوش تیپی رو یاد بگیره که بتونه با یه تعداد محدود لباس و اکسسوری، تیپ خوبی داشته باشه...
بله دقیقا گذاشتن این قانون که مثلا تا یک یا دو تکه ی قدیمی از یه چیزی رو خارج نکردیم، چیز جدید نخریم خیلی کارآمده... 
مثلا میخوای شال بخری، اول به کمدت نگاه می کنی چی داری، چی نداری، چه تم لباس هایی داری، چه رنگ هایی باهم می خونه، چه رنگ شالی باید بخری، و حالا 1-2 تا از شال هایی که با این تقسیم بندی نمی خونه می فرستیم بیرون و بعد از اون شال جدید رو می خریم...
یا مثل شما فکر کردن به جای اون وسیله که اگه این رو بخرم کجا بذارم؟ کجا بپوشم؟ ارزش این پول رو داره یانه؟
----------------------
یه معضل الان هم به نظرم متاسفانه الان پیج های مختلف اینستا هستن، که درآمدهای واقعا چندین میلیاردی بدون دردسر دارن، شدن الگو و یه حس عقب موندن ایجاد می کنن... اول از همه باید اینها رو آنفالو و بلاک کنیم که نبینیم که بخوایم...
----------------------
یه کار دیگه هم میشه کرد برای حذف خریدهای هیجانی یا احساسی، فکر کردن به اینه که این هزینه پول چند ساعت دور بودن خودمون با همسرمون بوده... اگه همسر تنها شاغل خانواده اس، حساب کنیم حقوقش برای چند ساعت کار ماهانه اس، قیمت هر ساعت همسر به دست میاد... و ببینیم اون وسیله چقدره، و چند ساعت از ما دور بوده و سر کار بوده و ما می خوایم در یک لحظه اون پول رو خرج کنیم... 
مثلا اگه همسر من ماهی 3 تومن حقوقشه و بدون تعطیلی کار کرده، برم بدون تامل، یه مانتوی 1 تومنی که خوشم اومده بخرم، پول کار کردن 10 روزش رو دارم به یه مانتو میدم... پس بقیه ی ماه رو چی بخوریم؟ اصلا این کار درسته؟ فقط هم مانتو نیست... این ماه مانتو هست، ماه دیگه شلواره، بعدش شالم با اینا نمی خونه، ماه بعد کفشم خراب شده یا با تیپم نمی خونه و دوباره از اول... همسر هم بخواد اینجور خرج کنه که هیچی دیگه...
این مثال بود برای تجسم شرایط گفتم... برای خودتون حساب کنید جداگانه
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • B and I، Elham67، Hami99، Mari90، بانوی قصه، شماره مجازی تیندر، پری سیما
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان