۱۴۰۰/۳/۱۴، ۱۲:۴۶ عصر
خانم های شاغل بیاید از برنامه ریزی هاتون بگید و به بقیه کمک کنید

برنامه ریزی خانم های شاغل
|
۱۴۰۰/۳/۱۴، ۱۲:۴۶ عصر
خانم های شاغل بیاید از برنامه ریزی هاتون بگید و به بقیه کمک کنید
![]()
۱۴۰۰/۵/۲۱، ۰۱:۳۵ عصر
(۱۴۰۰/۵/۲۰، ۰۷:۵۲ عصر)*آنشرلی* نوشته است: سلام دوستان؛ سلام عزیزم من قبل بچه هر شب برنامه ی فردام رو می نوشتم و میدونستم چه کاری باید انجام بدم و روز بعد هم انجام میدادم... برای یه سری کارهای روتین هم جا انداختن عادته که مهمه... مسیر رسیدن به اون هدف رو ساده کنی نصف بیشتر مسیر رو رفتی... مثلا من یکی در میون نخ دندون میکشیدم... عشقی... ولی با توجه به مطلبی که رسیدن به یه کار رو اگه ساده کنیم، رسیدن بهش راحت میشه، اومدم نخ دندون رو گذاشتم کنار مسواک!!!!!! همین!!!! و 2 ساله که جز زمانهایی که بیمارستان بودم، نخ دندون کشیدم... یا لاینتر یا کتاب خوندن وووو... باید جوری باشه که انتخاب و انجام اون کار (مثلا کتاب خوندن) راحت تر از انتخاب و انجام کاری باشه که براش برنامه نداریم (مثلا گشتن اینستا)... اما الان که بچه هست همین که شب زنده بمونم هنر کردم... فقط به نیازهای اولیه و پایه ای می رسم (نیاز به بقا)... بیش از اون تعطیله بخصوص الان که همسر کرونا گرفته و قرنطینه ایم... تفریح هم که خیلی وقته تعطیله... تفریح در حد اینکه بتونم یه فیلم رو خیلی هنر کنم، طی یک هفته ببینم شده... ![]() ![]() ![]()
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم ![]() • (کژال)، *آنشرلی*، artatam، mona70، youtab، سِودا،
۱۴۰۰/۵/۲۱، ۰۱:۵۳ عصر
(آخرین ویرایش: ۱۴۰۰/۵/۲۱، ۰۱:۵۸ عصر، توسط نسیمه جااان.)
رز جان منم مث شما دارم برنامه ی روز بعدم رو مینویسم، در طی روز اکثر موارد رو انجام میدم مگر اینکه اتفاقی بیافته که کنسل بشه
من در روز ۷ ساعت درگیر کارم،خوابم زیاده متاسفانه شاید ۱۰ ساعت بخوابم از کل شبانه روز میمونه ۷ساعت دیگه یک ساعتش برای ورزش حدود ۱ ساعت و نیم برای تمیزی خونه هر روز یه قسمت شاید ۱ ساعت هم آشپزی وقت ببره بقیه تایمم ماله خودمه،حالا یا فیلم میبینم یا میرم خرید یا گاهی پیاده روی،گاهی کتاب
گوش کن! نبض دلم زمزمه اش با تو یکیست ♥︎
۱۴۰۰/۵/۲۱، ۱۱:۴۳ عصر
خدایی خانوم های خانه دار چه جوری وقت می گذرونن?من اصلا از تو خونه موندن خوشم نمیاد
الان بخاطر این وضع کرونا دیگه خونه دار و غیر خونه دار نداریم، همه ادما تو این شرایط زمان زیادی تو خونه هستن دیگه.
ولی خود من خونه دارم. صبح که بیدار میشم خونه رو مرتب میکنم، اگه خریدی لازم باشه میرم خرید و میام. ناهار میزارم. اگه روز نظافت باشه نظافت و جارو میکنم. گلا رو آب میدم. دوش میگیرم. قبلا تو خونه ورزش هم میکردم ولی بخاطر کیستم که ترسیدم بترکه مدتیه ورزش نمیکنم، دیگه اینکه کتاب میخونم، زبان میخونم، غروب ها هم با همسر میریم پیاده روی، سر راه هم خریدای سنگین خونه رو میکنیم.وقتیم بیایم خونه بیشتر وقتام باهم یه شام دم دستی و حاضری اماده میکنیم .شبا هم به فیلم و سریال و تی وی میگذره. الانم برنامه ریختم دوباره خیاطی رو شروع کنم، همین امشب وسایلشو آوردم دم دست. اگه حساب کنی میبینی وقت زیاد که نمیارم هیچ تازه کم هم میارم. اگرم کرونا نباشه هم که ادم باشگاه هم میره، کلاس های اموزشی هم میره.خونه ی دوستش هم میره یا با دوستش برنامه ی خرید و کافه رفتن و اینا میچینه، یا با خود همسرش کافه و رستوران یا سینما و ... میره. یا ۲ تا پست بالاتر بنفشه جون گفتن چطوری وقت میگذرونن، انقدر روزشون شلوغ و پر مَشغله هستش که تازه وقت هم کم میارن.
۱۴۰۰/۵/۲۲، ۰۵:۰۴ عصر
بنفشه جون کلا خیلیا فکر میکنن هرکی خونه داره فقط مصرف کنندس و وقتش به بطالت میگذره، یا فکر میکنن مفید زندگی کردن فقط مساویست با شاغل بودن و پول دراوردن. تقصیری هم ندارن، این دقیقا بخشی از تفکریه که ظاهرا اسمش فمینیسته ولی در واقع ضد فمینیسته و حقیقتا تفکر مردسالارنست،تفکر مردایی که در طول تمام تاریخ سعی کردن تو مغز زنها بکنن که شماها که تو خونه هستین هیچ کار خاصی نمیکنین و کارتون بی ارزشه و همش میخورین و میخوابین و متاسفانه خیلی از زنهامون هم اینو پذیرفتن و کارشون رو بی ارزش میدونن. این تفکر دیگه تو ذهن و وجود ماها حک شده تو جونمون رفته. طول میکشه عوض بشه.
![]() • artatam، mona70، Nedaa28، Rose، tinaaa91، ترانه خانوم، سِودا،
جوجه جون از بیرون به نظر میاد زن خونه دار کاری نمیکنه...
ولی واقعا من دوساله خونه نشینم... اون هم با بچه... بدون بچه شااااید بشه یکم به خود رسید و روح و جسم رو در خانه داری ارتقا داد اونم باید پولش باشه وگرنه اگه خانم خونه باشی و قشر معمولی هم باشی، بیشتر زمانت میگذره به رب و ترشی درست کردن، سوسیس و کالباس خونگی، حتی نون و پیتزا هم دیگه توی خونه درست میکنی... بچه که باشه واقعا دیگه حتی به کارهای معمولی هم نمی رسی... تا حددداقل 2 سال که من دیدم و بعد 2 یکم خوابش نظم گرفته، یکم (یکم یعنی مثلا 5 دقیقه) میره خودش سرش با وسیله ای یا کتابی گرمه و من رو نمیخواد... توی روز کلا 3-4 بار گریه و زاری 5 دقیقه ای بیشتر نیست (که همین هم اینقدر صداش بلنده من میخوام بزنم هر چی دم دستمه بشکونم!!!!)... واااای از زمان شیردهی قشنگ از اون اوایل که راحت 7-8 ساعت توی بغلم بود و شیر می خورد این اواخر هم بهانه می کرد و به بهانه ی شیر راحت 3-4 ساعت می چسبید بهم... واقعا واقعا بچه که بیاد وسط قضیه اگه تنها باشی باید قید خیلییییییی چیزا رو بزنی از جسم تا روح... از غذا تا سلامتت... رشته م هم جوری بود روزی میشد تا 30 کیلومتر راه برم و نمونه برداری کنم... با کوهی از نمونه تا 20-30 کیلو... جاهایی که آنتن نبود... بارها دست و چشم و پام آسیب دیده... غارهایی رفتم که هیچ امکاناتی توش نبوده تاریک تاریک و جتی ورودیش 5 متر اختلاف ارتفاع داشتن... ولیییییییییی اونها الان برای من تفریحه و در مقابل بچه داری، جوکی بیش نیست... یعنی حاضرم هر روز اون کارا رو بکنم (خیلی وقتا 5 صبح میرفتم بیرون و 8 - 9 شب میومدم)، ولی دوساعت با بچه تنها نباشم... خیلیییییی آدم مستهلک میشه... بعدم اینکه رایگانه، 24 ساعته اس، همه توقع می کنن و فکر می کنن کاری نمی کنی خودش روحیه ی آدم رو تضعیف می کنه... ولی حداقل خود خانما باید برای این کار ارزش قائل بشن... چون بچه دار شدن شتریه که در خونه ی درصد زیادی از خانمای ایرانی می خوابه... ولی خیلیا فکر می کنن خانمی که توی خونه اس کار مهمی انجام نمی ده... همین کارهای خانم خونه اگه بخواد هزینه پرداخت بشه، مطالعات نشون دادن دو برابر پایه حقوق نون آور خونه باید به افراد مختلف بدن تا کارها فقط انجام شه نه با عشق و علاقه و محبت... فقط از روی وظیفه یکی بیاد آشپزی کنه، یکی خونه رو تمیز کنه، یکی بچه ها رو نگهداره، دایه شیر بده، معلم خصوصی بچه ها رو آموزش بده، راننده بچه ها و خانم رو برسونه به محل موردنظر، یکی خریدها رو انجام بده... وقتی شاغل باشی خیلییییییییییی از مسائل واقعا ساده تر خواهد بود خیلی توقع ها وجود نخواهد داشت، بچه رو بالاخره یه نصف روز یه جایی باید بسپری و همون راحتت می کنه از سر و کله زدن دائمی و فول تایم با بچه... اگه بچه خونه ی مادر یا مادرشوهر بمونه، خیلی وقتا من دیدم که غذا رو هم با بچه می فرستن خونه ی عروس یا دخترشون... براش مربا و رب و اینها درست می کنن و می فرستن... کلا جای پیشرفت خانم شاغل خیلی بازتره... و کمک های مختلفی میگیره حتی اگه حسشون نکنه... اینو منی میگم که 1 ساعت کمک نداشتم به جز بعد از زایمان و جراحی که داشتم... واقعا 2 ساله من تابع بچه ام و تا حالا نشده 2 ساعت بچه جایی باشه و من با همسرم باشم یا برم باشگاه یا حتی خرید... خودم بودم و همسر... و واقعا رسم کشیده شده... ببین من هر شب که می خوابم میگم کاش شب آخر باشه... اینقدر که این سبک زندگی برام سخته... بچه بدون کمک (واقعی نه اینکه هزار نفر باشن و کمک هم بکنن به چشم طرف نیاد... واقعا اگه یکی هست که هفته ای 1 روز میاد بهتون سر میزنه یا ماهی چند بار غذا می فرسته یا اصلا هفته ای 1-2 ساعت بچه رو نگه میداره باید قدرش رو دونست چه برسه بیشتر از اینها... که من دیدم خیلی خانمهای شاغل 6 بچه رو میذاشتن خونه مادرشون، ساعت 3 عصرم میومدن دنبال بچه و بچه ها و ناهار رو میگرفتن و می بردن، باز عصر شام خونه ی مامانه بودن!!!!!!!!!!!!! آخرم می گفتن من تنهام!!!!!!!!!!!!!) اشتباهه محضه... از اونور درآمدی دست خانم شاغل خواهد بود... کنترل بیشتری توی زندگیش خواهد داشت... توزیع قدرت عادلانه تر خواهد بود... ولی خانم خونه دار از خیلی چیزا میگذره و میشینه توی خونه... خلاصه که اگه فکر می کنی کاری برای انجام نیست یه هفته یه بچه بیار و کنارش خونه داری هم بکن می بینی خانما چکار می کنن... الان بنفشه جون خیلی زرنگه... من صبحا که پسرم 7 بیدارم می کنه می خوام خودمو از پنجره بندازم پایین به والله با اینکه قبل بچه میگم 5 صبح بیدار میشدم میرفتم دانشگاه یا سر کار ووو.... یه نکته ی دیگه هم هست که وقتی مادر میشی، دیگه خیلی از بیگاری ها رو انجام نمیدی... مثلا من اساتیدم خیلی ازم کارهای مفتی خواستن... و انجام هم می دادم... ولی الان سعی می کنم زیاد نبیننم که بخوان الکی کار گردنم بندازن... چون وقتم برای پسرم شده... و حتی توی شرایط کاری هم مثلا وقتی پسرم 1 ساله بود پیشنهاد شغل شد که از 8 صبح تا 5 عصر بود، وسططط شهر!!! یعنی 6 باید راه می افتادم، 7 شب می رسیدم!!! میشد زمان خواب پسرم دیگه!!! کل زمان روزش رو از دست میدادم... و چنین شرایط شغلی برای کسی که بچه ی کوچیک، شیرخوار، غیرمهدکودکی بخصوص در این شرایط کرونایی داره امکان پذیر نیست... دوستم با یه همچین شرایطی میره سر کار و 3.5 هم میگیره ولی مجرد شده و حتی پنج شنبه ها هم میره... ولی 3.5 برای شرایط من نوعی پول مهد کودک هم نمیشه! اونم مهدی که نمی دونم سر بچه ی بی زبون چی میارن!!! چی میدن میخوره و چه رفتاری باهاش می کنن چه برسه پرستار بخوام پیدا کنم (که نمیشه)... حتی خیلی خانم های شاغل مجبور شدن استعفا بدن و پویش جهانی براشون به وجود اومده چون اگه بخوان بچه ها رو به جای مدرسه توی خونه پرستار بگیرن باید بیشتر از چیزی که درمیارن خرج پرستار کنن!!! حالا توی ایران خیلی خانواده ها هوای دختراشون و بعضا عروساشون رو دارن و بچه رو نگه میدارن... ولی خارج از کشور یا امثال من که تنهاییم واقعا شرایط سر کار رفتن برامون فراهم نیست... اصلا پرستار حرفه ای در ایران نداریم که بگیم کار خیلی پر درآمدی هم باشه که پول خوبی بهمون بدن و بریم و بتونیم بهترین پرستارم بگیریم، ولی اصلا پرستار حرفه ای آموزش دیده نداریم... توی ایران نگهدار کودک داریم که خیلیاشون از روی ناچاری پرستار کودک شدن... نه از روی آگاهی یا عشق به بچه...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم ![]() • (کژال)، artatam، atefehjjjjjjj، Mari90، nona، youtab، بانوی قصه،
۱۴۰۰/۵/۲۲، ۰۶:۴۹ عصر
من همچین حرفی نزدم خانوم خونه هیچ کاری نمی کنه، مخصوصا اگه مادر باشه. اونم کارهای مخصوص به خانه داری رو داره حالا چه شاغل چه خونه دار . مخصوصا الان که خیلی کارها راحت شده با ماشین یا مثلا ميري سبزی آماده می خری بالاخره وقت زیاد مياره.
![]() • (کژال)، artatam، atefehjjjjjjj، Donya، nona، Rose، youtab، سِودا،
۱۴۰۰/۵/۲۲، ۰۸:۵۳ عصر
نه جوجه جان خیلیا خودشون سبزی می خرن و می شورن و خرد می کنن و استفاده می کنن... همینطور درباره ی گوشت و... شما یه بار اول صبح بری تره بار می بینی هر روز چقدر بار تازه تا سقف مثلا سبزی چیده شده ولی عصر بری هیچی دیگه گیرت نمیاد!!! اکثر خانم های خونه دار حتی با وسائل هم کار کنن اینقدر کار مختلف هست که آدم وقت کم هم میاره... ولی من خودمم وقتی درس و کار داشتم خب سبزی هم آماده خریدم... ولی مثلا موضوعی مثل گوشت همیشه برام مهمه خودم بخرم و خرد کنم و چرخ کنم و سوسیس درست کنم و پیتزاش کنم...
ولی واقعا واقعا اکثر زنان شاغل دور و برم هیچکدوم هیچوقت همت گوشت تا پیتزا رو مثلا نداشتن... البته خونه دارها هم خیلیاشون ندارن ولی خب استانداردها متفاوته... اما واقعا واقعا انجام کار خونه بی حقوق، فول تایم و با نگاه بد جامعه واقعا آزار دهنده اس... اگه دوست داشتید پیج کار خانگی مال نجمه واحدی هست می تونید دنبال کنید که ببینید کار خونه چه استثماریه... چقدر جنسیت زده اس... به واقع زن چرا باید تمام کار منزل رو بدون حقوق انجام بده ولی مرد بره کار معمولا ساده تر و جذاب تر بیرون رو با پول انجام بده؟ اصلا زن شاغل هم نباشه نباید دیدگاه به کار خونگی این باشه که زحمتی نداره... چون رایگانه این دید هستا... هی توجیه میاد که آره الان وسائل کمک کننده زیاده و کار خانم راحته و....... ولی به واقع کار خانم زیاد شده... چون از اول ازدواج که خب مسئولیت مثلا مهمونی باشه خانم تنهایی انجام میده معمولا مگه یه خرید رو آقا منت بذاره کمک کنه... قدیما اولا دختر خونه از همون اوان سالگی کمک مادر بود، پسر خونه کمک پدر بود!!!! وقتی عروس میشد میرفت وردست مادرشوهر، اگه مهمونی بود عروس مهمون بود نه میزبان تک نفره... انتظاری از زیبایی خاصی برای یه خانم نبود فقط همین که اکی بده کافی بود... الان چی؟ بچه ها توی خونه ی مشترک و خونه ی اقوام و کوچه با هزار شکستگی و مشکل جسمی بزرگ میشدن، صداشون هم در میومد تریاک می کردن توی حلقشون... آخرشم 10 سالگی عروسشون می کردن یا می فرستادنشون سر کار!!! نه الان بچه از اول که دنیا میاد این بازی مونته سوری رو بکن، موارد ایمنی رو رعایت کن بچه سالم بزرگ شه... با هر کسی بازی نکنه... پس فردا کلی کلاس میره، باید دائم پیگیر باشی چی شد چی درس گرفتی، مدرسه بره درس هاش رو پیگیری کنی... تا 18 سالگی کنکور بده نصف جون شی، بعد بره دانشگاه ساپورتش کنی، بعد ازدواج کنه تامینش کنی تا او پیشرفت کنه... قدیما اصلا از این پیگیری ها نبود... یه آبدوغی یا خیلی وضعشون وب بود یه آبگوشتی یا خورشتی درست می کردن دور هم هر روز می خوردن... اما الان من دو ساله قیمه و قورمه و امثالهم درست نکردم چون دارم غذاهای جدید تست می کنم... دائم توی فکر بهبود تغذیه هستم، شش ماه تمام که پسرم غذای جامدش شروع شد، داشتم هر روز یه ماده ی جدید تست می کردم... آب میوه ی تازه، جوانه و سویق و 4 مغز و قووتو درست می کردم و می کنم... این تصوری که الان چون وسایل کمکی زیاده، پس کارا راحت تره غلطه... قدیما یه بار توی دو هفته یا یه ماه تنور روشن می کردن و یه روزه کلی نون می پختن و خشک می کردن و همونو یک ماه می خوردن... الان نون تازه روز به روز می خوریم... آیا این یعنی زحمت کم شده؟ نه چون روزی حداقل نیم ساعت باید وقت براش گذاشته بشه... همین الان شما زنگ بزنید شرکت خدماتی، بگی من پول نمی دم یه کارگر بفرستید برام، اگه فحش ندن یه پوزخند می زنن و قطع می کنن... اما زن خونه همه ی این کارها رو با عشق انجام می ده و با عشق دوره ی حاملگی رو می گذرونه و بچه رو به دنیا میاره و بزرگش می کنه آخرم اسمش روشه که خونه دار بود و کاری نکرد و پیشرفت مرد مال خودش بود... نمی فهمن اگه خانم شاغل باشه باید یا کمکی داشته باشن، یا قید بچه دار شدن رو بزنن!!!!! با اینکه هر چقدرم قانون بگه که وظیفه ی زن فقط تمکینه و وظیفه ی کار خونه و بیرون و حتی شیردادن به بچه نداره اما خب خانمهای ایرانی خیلیاشون بدون هیچ چشمداشتی همه ی این کارها رو می کنن، آخرم کسی نه قدرشون رو می دونه نه بخشی از درآمد یا اموال آقا رو میگیرن نه اصلا جامعه اهمیتی میده و هنوز خانم خانه دار یک موجود تن پرور به چشم خیلیا میاد!!!! با این شرایط زندگی، مثلا زنان افغان هم میشه ازشون مثال زد... که حین ازدواج اولا مهریه شون پرداخت میشه کامل... حین ازدواج همسرشون خیلی طلا براشون می خره... خیلیاشون کلی سرمایه به صورت طلا دارن... ولی زن ایرانی این کارها رو می کنه، حقوق انسانیش رو نداره، طلا رو هم نداره!!! یعنی ما دقیقا وسط راه گیر کردیم... نه مثل کشورهای پیشرفته حقوق انسانی مون رو داریم که اگه شرایط خوب نبود طلاق بگیریم و بریم زندگیمون رو از صفر شروع کنیم (چون در قانون تامین مخارج با مرده، خیلی از فرصت های شغلی از خانم ها گرفته میشه و عملا خانم ها رو وابسته به خانواده هاشون می کنه (اول پدر و بعد شوهر)...) نه مثل کشورهای از نظر حقوق انسانی عقبتر مثل همین حتی افغانستان یا کشورهای حاشیه ی خلیج فارس، زن ارزش مادی داره که براش خرج کنن... بشینه خونه و بدون انجام کار پول به حسابش بیاد، یا برای گرفتن همسر دوم مرد بهش لباس و کمربند طلا بده (خودمم حالم بد میشه بهش فکر می کنم ولی واقعیته)... و زن ایرانی منگنه شده که هم مفتی بشوره و بسابه... اگه خواست بره سر کار مرد اجازه ش رو بده و برای این اجازه حق هر رفتاری یا گرفتن درآمد زن رو به خودش بده... بعد زن حامله بشه، زایمان کنه، حتی اسم بچه رو هم خیلی وقتا خانواده ی مرد دخالت می کنن چه برسه فامیل که اصلا نمی تونه روی بچه بذاره... بعدم که در جریانید که بچه مال مرده و درسته سرپرستی بچه توی اون سالهای سخت اولیه با خانمه ولی قیمومیت با مرد و خانواده ش هست... اگه شوهر فوت کنه 1.8 اموال بهش می رسه و هزار و یک بدبختی دیگه... خلاصه توی فرهنگ و قوانین ما زن رو قشنگ پرس کردن... و در ازاش هیچ حقی رو ندادن... برای همینه که زن ایرانی برای پیشرفت به دیگران نیازمنده... کمک لازم داره... البته جوجه جان این فقط بخاطر حرف شما نبودا... کلا درد دل کردم...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم ![]() • (کژال)، artatam، atefehjjjjjjj، Mari90، mona70، nona، youtab،
در تایید صحبتهای رز عزیز و بنسای جان، آقا منی که تا شب قبل زایمان تا ساعت ۱۰ شب سرکار بودم و روزانه راحت ۱۵-۱۷ ساعت کار سنگین فکری و بدنی یجورایی میکردم و همه هم باهام ابراز همدردی میکردن و خودمم فکر میکردم شاخ غول شکوندم واقعا الان در مقابل بچه داری احساس میکنم عشق و حال بود. کارهای روتین خونه نه واقعا وقتی نمیبرد هنوزم نمیبره همون موقع هم که شاغل بودم خودمو همسرم مشارکت میکردیم الانم شب که همسرم میاد غذای شب و فردا نهار رو تو دو سه ساعت حاضر میکنم، تمیزکاری آخر هفته رو هم باهم انجام میدیم خریدارم که همه رو آنلاین انجام میدم روزانه هم بسته به حال دخترم بین ۱ ساعت تا ۶ ساعت ( شب ها بعد از حضور همسرم) کارهای شرکت و اداره رو انجام میدم البته واقعا به قصد تفنن و استراحت یعنی قبل از بچه این آشپزی و کارهای خونه رو خیلی به سختی و کم انجام میدادم اما الان واقعا برام تفریح شده اصلا بچه داری خودش یه شغل سخت تکام وقته.
ازونطرف خانه داری در سطحی که رز جان میگن خودش به تنهایی یه کار سخت و تمام وقته. ترکیب خانه داری تو اون سطح با بچه بنظرم دیگه در حد فاجعه هست. جوجه جون منم منظورم پاسخ به حرف شما نبود پست رز رو خوندم دیدم جانا سخن از زبان ما میگویی هست. ![]() • (کژال)، artatam، atefehjjjjjjj، Mari90، mona70، niky، Rose، Sufii، youtab، ستیلیته، |