با مهمترین غلطی که یکی از کاربران به کرّات مرتکبش میشه شروع میکنیم:
«بقل» اشتباه است. کلمهی درست «بغل» است.
معنی بغل کردن: در آغوش گرفتن
مثال: من پسرم را بغل میکنم.
معنی دوم بغل: پهلو، کنار
مثال: در یخچال را باز کردم و ظرف لازانیا را بغل سالاد اندونزی گذاشتم.
درس دوم:
ه کسره
http://khabgard.com/1327/هکسره/
برگرفته از متن آقای خوابگرد:
برایم پیام فرستاد که «چه آفتابه درخشانی!» پرسیدم «مگه آفتابه گرفتید؟ از این آفتابه مسیهای دکوری؟» جواب داد «خاک تو سره بیذوقت کنن، آفتابه چیه!» برایش یک عدد زبانِ دراز با چشمک فرستادم و نوشتم «مجید دلبندم، خودت به جای آفتاب درخشان نوشتی آفتابه درخشان. در ضمن سرِ من هم تهش ه نداره.» جواب داد «دسته بابات درد نکنه با این پسر بزرگ کردنش. اصلاً برو گم شو!»
غلطهای هکسره رو هر وقت مرتکب بشین اینجا مینویسم. الان حضور ذهن ندارم. بقیه هم میتونن همکاری کنن که به کمک هم سطح سوادمون رو بالا ببریم.
«بقل» اشتباه است. کلمهی درست «بغل» است.
معنی بغل کردن: در آغوش گرفتن
مثال: من پسرم را بغل میکنم.
معنی دوم بغل: پهلو، کنار
مثال: در یخچال را باز کردم و ظرف لازانیا را بغل سالاد اندونزی گذاشتم.
درس دوم:
ه کسره
http://khabgard.com/1327/هکسره/
برگرفته از متن آقای خوابگرد:
برایم پیام فرستاد که «چه آفتابه درخشانی!» پرسیدم «مگه آفتابه گرفتید؟ از این آفتابه مسیهای دکوری؟» جواب داد «خاک تو سره بیذوقت کنن، آفتابه چیه!» برایش یک عدد زبانِ دراز با چشمک فرستادم و نوشتم «مجید دلبندم، خودت به جای آفتاب درخشان نوشتی آفتابه درخشان. در ضمن سرِ من هم تهش ه نداره.» جواب داد «دسته بابات درد نکنه با این پسر بزرگ کردنش. اصلاً برو گم شو!»
غلطهای هکسره رو هر وقت مرتکب بشین اینجا مینویسم. الان حضور ذهن ندارم. بقیه هم میتونن همکاری کنن که به کمک هم سطح سوادمون رو بالا ببریم.