۱۴۰۱/۱۱/۱۸، ۱۱:۳۹ صبح
هلیا جون دوران عقد بودن ولی رابطه داشتن و دادگاه گفته بود چون باکرگی از بین رفته حتما باید تمکین کنه که دختر حاضر نبود تمکین کنه چون میگفت یه بار عید رفتن مسافرت ساعت دوازده شب پسره درحالت روانی کتکش زده و بیرونش کرده از خونه و تو شهر غریب سرگردون بوده که با بدبختی خودشو رسونده بود تهران و دیگه حاضر نشد بود بره پیش پسر ولی نتونست به دادگاه عدم سلامت روان پسر رو ثابت کنه
واسه مهریه اقدام کرد که در نهایت دید عمرش داره تلف میشه و پسر طلاق بده نیست و 14 تا سکه اول داده بقیه رو قسط بندی کرده و قطره چکونی میده، هرچی گرفته بود برگردوند و جدا شد
واسه مهریه اقدام کرد که در نهایت دید عمرش داره تلف میشه و پسر طلاق بده نیست و 14 تا سکه اول داده بقیه رو قسط بندی کرده و قطره چکونی میده، هرچی گرفته بود برگردوند و جدا شد