امتیاز موضوع:
  • 3 رأی - میانگین امتیازات: 3.33
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
گپ و گفت مامانهای ۱۴۰۰
ممنون بچه ها از توضیحاتتون پس من اولش کسیو نمیبرم فقط همسرم پیشم باشه چون فکر کنم اولاش خیلی کسی لازم نباشه
بعد عصری میگم که همراهم بیاد بیمارستان همسرم بره که واسه کارای فردا خوب استراحت کنه
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، 2015، liyane، mona70، nona، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
سحر بستگی داره من اگه خواهرشوهرم نبود و مدام سینمو ماساژ نمیداد یه قطره شیرم ازش درنمیومد. البته بیمارستان من همسرم احازه موندن نداشت ولی قاعدتا بلد هم نبود

ندا جون خدارو شکر رو فرش بوده عزیزم
برو همون پیج که گفتم گهواره رو‌سفارش بده درسته نواقص داره وای چیز خوبیه
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، 2015، liyane، mona70، Nedaa28، Rose، youtab، سحر بانی، شماره مجازی تیندر
پاسخ
(۱۴۰۰/۸/۵، ۰۱:۱۰ صبح)liyane نوشته است: در راستاي صحبتاتون راجع به آغوشي منم امروز رفتم خريدم
همون مدلي كه رز عزيز پيشنهاد داده بودن
من بيشتر براي منزل پيمايي خريدم
چون بچمو بعد شير بايد نيم ساعت راه ببرم ، ديگه هم داشتم كمر درد ميشدم هم بچه سختش بود توي بغل
قلق پوشيدنشو تنهايي هنوز خيلي وارد نيستم ولي استفاده كردم ديدم چقد خوبه

من هم برای منزل پیمایی میخوام لیانه جان 
شما از کجا گرفتی؟ 
من تو سایت ها قیمت دیدم 800
ولی دو تا سیسمونی فروشی رفتم که حضوری بخرم نداشتن
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • mona70، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
سلام عزیزان
من دخترم از 3 ماهگی دچار اگزما شد و من خودما بستم به رژیم لبنیات گاوی و گوشت گاو.تخم مرغ حبوبات .گوجه بادمجون آجیل و....
خیلی خوراکما محدود میکردم هر روزم هر چی میخوردم مینوشتم
دکترم بردم که گفت خودت باید بفهمی به چه حساسیت داره
کورتون داد که استفاده نکردیم و با رعایت غذا و کرم بالاخره خوب شد و من کم کم به روال قبل برگشتم هر چی میخواستم بخورم با ترس و لرز بود
یه چند وقت رعایت کنید ایشاله برطرف میشه
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، mona70، Nedaa28، nona، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
ندا جان واقعا ناراحت شدم عزیزم. حق داری نگران باشی. به نظرم با دکترش مشورت کن عزیزم. انشالله که چیزی نیست.

بنسای جان دکتر پسرم گفت 5 تا 10 دقیقه نگه داری کافیه.اگر نزد به پهلوی چپ بخوابونش. البته پسر من به خاطر کولیک کلا تو بغله. وقتی میخواد آروغ بزنه مثل کوالا میخوابه رو سینم. که من چون خوشم میاد ازین پوزیشن تا یه ساعت هم نگه میدارمش   Big Grin
خودشم راحت میخوابه اینجوری. چون حالت دمر داره و دل دردش آروم میشه.

(۱۴۰۰/۸/۵، ۱۱:۴۵ صبح)سحر بانی نوشته است: ممنون بچه ها از توضیحاتتون پس من اولش کسیو نمیبرم فقط همسرم پیشم باشه چون فکر کنم اولاش خیلی کسی لازم نباشه
بعد عصری میگم که همراهم بیاد بیمارستان همسرم بره که واسه کارای فردا خوب استراحت کنه

سحر جان تا وقتی سوند داری اصلا لازم نیست کسی باشه. منظورم اینه که همراه کاری نداره برای انجام دادن. 
شوهر من که تا ساعت 11 شب که سوند رو درآوردن داشت جواب پیامای تبریک میداد و کمپوت می‌خورد. 
بعد اینکه مایعات رو شروع کنی و سوند رو درارن هی آدم میخواد بره دستشویی. همراه لازمه.
البته من بچم پیشم نبود.
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، mona70، nona، Rose، youtab، سحر بانی، شماره مجازی تیندر
پاسخ
ندا اگه بعد افتادن بچه بالا بیاره و خوابالود بشه حتما سریع باید بررسی بشه
من همسرم و مامانم از صبح اومدن باهام.همسرم شب رفت و صبح برگشت.تا زمان ترخیص هردو بودن.کلا کسی نبود دیگه که بخواد بیاد جا عوض کنه

بچه پیش خودمون بود یکی از اول باید باشه واسه تعویض و شیردهی کمکت کنه
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، 2015، mona70، nona، Rose، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
نداجون عزیزم چقد سختی کشیدی. انشالله هیچی نشده عزیزم. تماااام حس و حالهات رو درک میکنم.
عزیزم رژیم من لبنیات و مشتقاتش و کنجد و سویا هست. تخم مرغ مشکلی ندارم، گوشت گاو هم همینطور. ماهی کلا دوست ندارم اما چند باری خوردم رگه ندیدم. من شیرخشک مخصوص این آلرژی رو به عنوان کمکی میدم (نئوکیت). سهمیه‌ای هست.
به من گفت میتونی الان کم‌کم کنجد رو به رژیم غذاییت برگردونی ببینی چی میشه. اما من خودم میگم حالا کنجد که واجب نیست. نمیخورم. سویا هم که کلا مصرف نمیکردم.
شیرینی زبان هم عموما با کره گیاهی درست میکنن یا روغن جامد. من منع مصرف تخم مرغ نداشتم. البته من از قنادی پرسیدم گفت شیر و کره حیوانی نداره. میخوای تو هم از همونجایی که میخرید بپرس.
غذا هم ببین کلی غذا و خورشت با مرغ هست. انواع خورشت‌ها با گوشت گوسفند درست کن. بیشتر مخلفات کنار غذا حذف میشه. مثلا تموم مشکل من صبحانه است که مربا و عسل با گردو، عدسی، کره بادوم زمینی و اینجور چیزها رو میخورم.
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، 2015، liyane، mona70، Nedaa28، nona، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
ممنونم نونا جانم
قربونت ترگل جانم
پسر من خداروشکر تب اینا هم نکرد و خالش خوبه
ندا جااااانم خیلی اعصابم خورد شد خوندم
هرکاری که باعث بشه خیالت راحت بشه انجام بده به نظرم عزیزم
انشالا که چیزی نیست و به خیر گذشته فدات شم
سحر جانم منم کیسه آبم حدود ۱۱پاره شد با همسرم رفتیم بیمارستان بعد م ش و خ ش اومدن تا ۷صبح
بعد تازه من خوابیدم اونا رفتن مامانم حدود ۱۲اومد شبم موند

من همین مدل آغوشی رو از عبدول آباد خریدم 600 همون موقع سیسمونی
البته هنوژ نمیدونم تقلبیه یا نه
عکس نمیتونم اینجا بذارم اما لینک پیدا میکنم میذارم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، 2015، liyane، mona70، nona، Sisi، Targol، شماره مجازی تیندر
پاسخ
ندا جان درکت میکنم که چقدر نگرانی. واسه پسر من هم همچین اتفاقی افتاد. البته بزرگتر بود. ۳.۵ ماهه که بود یه شب تو حموم سرش محکم خورد به شیر آب. یک جییییغی میزد. من هم اون طرف داشتم جیغ میزدم و گریه میکردم. خیلی حالم بد شده بود. نزدیک بود از حال برم. طفلک بچه ام خیلی گریه کرد. همون شبش بردیمش بیمارستان که چک بشه. دکتر مردمکاشو چک کرد و یه سری کارا که ببینه عکس العملش خوبه یا نه. که خداروشکر همه چی خوب بود. فقط گفت تا ۴۸ ساعت خیلی مواظبش باشیم. مردمکاش باید هم اندازه باشن. اگه فرق کردن سایزاشون ، بچه خوابالود بود یا شیر کم خورد ببرینش بیمارستان. که همه چی ختم به خیر شد. حتما الان که ۴۸ ساعت گذشته و موردی نبوده خداروشکر برای شما هم همه چی اوکیه. ولی اگه باز نگرانی ببرش پیش دکترش. دکتر که بگه خوبه خوبه خیالت هم راحت میشه.
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، liyane، mona70، Nedaa28، nona، Rose، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
ندا جان خیلی ناراحت شدم از اتفاقی که برای کوچولوتون افتاده انشالله چیزی نیست نگران نباش پیش دکتر که ببری کاملا چک میکنه و خیالت راحت میشه
راجع به رژیم هم رژیم من خیلی سخت بود نمیدونم مال شما تا چه حدیه اما من چیزهایی که میخوردم میگم که ازشون ایده بگیری
میدونم رژیم اونم برای کسی که شیر میده تازه زایمان کرده چقدر سخته اما با دید مثبت بهش نگاه کن تا راحت تر بگذره به عنوان ی موهبت بهش نگاه کن من اوایل چون فقط گوشت مرغ باید میخوردم ی دیگ مرغ و بی حوصله میپختم و هر وعده همونو با برنج میخوردم ک کلی گریه میکردم چون خیلی بهم فشار میومد اما بعد ی مدت تصمیم گرفتم به عنوان ی شانس بهش نگاه کنم و غذاهای جدید رو امتحان کنم
گلم من صبحانه انواع حلوا کاچی انواع مرباهای خونگی مثل هویج به البالو میخوردم زرده تخم مرغ هم اجازه داشتم بخورم ی روزایی سرخ میکردم ی روزایی اب پر با خمیر جادویی انواع نان های مخصوص صبحانه میپختم حتی برای کنار چایی هم درست میکردم وعده هامم گوشت مرغ رو چرخ میکردم با ی کم دنبه و تمام غذاهارو درست میکردم حتی کوفته ماکارونی استانبولی لوبیا پلو کوبیده مرغ یا کوکو هامو فقط زرده میزدم .خورشت قورمه و قیمه هم با سینه تیکه کوچک میپختم میوه هم فقط سیب و موز مجاز بود با هویج من چون پسرمم نفخ شدید داشت تا شش ماهگی حبوباتم نخوردم اما اگه پسرت خیلی اذیت نیست حبوبات رو ۴۸ساعت خیس کن بعد بجوشون و استفاده کن من با این که رژیمم خیلی سخت بود اما هیج وقت نبود که ندونم چی بپزم ولی خوب واقعا دلم برای پنیر و ماست و شیرینی لک میزد حتی گریه هم میکردم اما بلاخره گذشت انشالله پسر شماهم زودتر خوب بشه گلم خوبیش اینه اگه کاملا رعایت کنی دورش خیلی زود میگذره اما اگه پشت گوش بندازی خدای نکرده ممکنه بعدا خود بچه تو بزرگسالی دچار الرژی بشه
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود...
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • liyane، mona70، Nedaa28، nona، Rose، Targol، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 12 مهمان