ارسالها: 332
موضوعها: 0
تشکر Received:
1,963 in 335 posts
تشکر Given: 1,004
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
1,963
ممنون بچه ها از توضیحاتتون پس من اولش کسیو نمیبرم فقط همسرم پیشم باشه چون فکر کنم اولاش خیلی کسی لازم نباشه
بعد عصری میگم که همراهم بیاد بیمارستان همسرم بره که واسه کارای فردا خوب استراحت کنه
ارسالها: 8,455
موضوعها: 1
تشکر Received:
30,666 in 6,991 posts
تشکر Given: 20,214
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
35,283
۱۴۰۰/۸/۵، ۱۲:۲۵ عصر
(آخرین ویرایش: ۱۴۰۰/۸/۵، ۱۲:۲۶ عصر، توسط nona.)
سحر بستگی داره من اگه خواهرشوهرم نبود و مدام سینمو ماساژ نمیداد یه قطره شیرم ازش درنمیومد. البته بیمارستان من همسرم احازه موندن نداشت ولی قاعدتا بلد هم نبود
ندا جون خدارو شکر رو فرش بوده عزیزم
برو همون پیج که گفتم گهواره روسفارش بده درسته نواقص داره وای چیز خوبیه
ارسالها: 513
موضوعها: 0
تشکر Received:
1,514 in 353 posts
تشکر Given: 372
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
1,758
سلام عزیزان
من دخترم از 3 ماهگی دچار اگزما شد و من خودما بستم به رژیم لبنیات گاوی و گوشت گاو.تخم مرغ حبوبات .گوجه بادمجون آجیل و....
خیلی خوراکما محدود میکردم هر روزم هر چی میخوردم مینوشتم
دکترم بردم که گفت خودت باید بفهمی به چه حساسیت داره
کورتون داد که استفاده نکردیم و با رعایت غذا و کرم بالاخره خوب شد و من کم کم به روال قبل برگشتم هر چی میخواستم بخورم با ترس و لرز بود
یه چند وقت رعایت کنید ایشاله برطرف میشه
ارسالها: 306
موضوعها: 0
تشکر Received:
1,323 in 293 posts
تشکر Given: 1,165
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
1,325
۱۴۰۰/۸/۵، ۰۱:۰۱ عصر
(آخرین ویرایش: ۱۴۰۰/۸/۵، ۰۱:۰۲ عصر، توسط Sh96.shamim.)
ندا اگه بعد افتادن بچه بالا بیاره و خوابالود بشه حتما سریع باید بررسی بشه
من همسرم و مامانم از صبح اومدن باهام.همسرم شب رفت و صبح برگشت.تا زمان ترخیص هردو بودن.کلا کسی نبود دیگه که بخواد بیاد جا عوض کنه
بچه پیش خودمون بود یکی از اول باید باشه واسه تعویض و شیردهی کمکت کنه
ارسالها: 6,679
موضوعها: 0
تشکر Received:
20,561 in 4,948 posts
تشکر Given: 8,673
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
25,418
نداجون عزیزم چقد سختی کشیدی. انشالله هیچی نشده عزیزم. تماااام حس و حالهات رو درک میکنم.
عزیزم رژیم من لبنیات و مشتقاتش و کنجد و سویا هست. تخم مرغ مشکلی ندارم، گوشت گاو هم همینطور. ماهی کلا دوست ندارم اما چند باری خوردم رگه ندیدم. من شیرخشک مخصوص این آلرژی رو به عنوان کمکی میدم (نئوکیت). سهمیهای هست.
به من گفت میتونی الان کمکم کنجد رو به رژیم غذاییت برگردونی ببینی چی میشه. اما من خودم میگم حالا کنجد که واجب نیست. نمیخورم. سویا هم که کلا مصرف نمیکردم.
شیرینی زبان هم عموما با کره گیاهی درست میکنن یا روغن جامد. من منع مصرف تخم مرغ نداشتم. البته من از قنادی پرسیدم گفت شیر و کره حیوانی نداره. میخوای تو هم از همونجایی که میخرید بپرس.
غذا هم ببین کلی غذا و خورشت با مرغ هست. انواع خورشتها با گوشت گوسفند درست کن. بیشتر مخلفات کنار غذا حذف میشه. مثلا تموم مشکل من صبحانه است که مربا و عسل با گردو، عدسی، کره بادوم زمینی و اینجور چیزها رو میخورم.
ارسالها: 10,766
موضوعها: 9
تشکر Received:
29,091 in 7,959 posts
تشکر Given: 44,430
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
33,760
۱۴۰۰/۸/۵، ۰۱:۲۹ عصر
(آخرین ویرایش: ۱۴۰۰/۸/۵، ۰۱:۳۰ عصر، توسط youtab.)
ممنونم نونا جانم
قربونت ترگل جانم
پسر من خداروشکر تب اینا هم نکرد و خالش خوبه
ندا جااااانم خیلی اعصابم خورد شد خوندم
هرکاری که باعث بشه خیالت راحت بشه انجام بده به نظرم عزیزم
انشالا که چیزی نیست و به خیر گذشته فدات شم
سحر جانم منم کیسه آبم حدود ۱۱پاره شد با همسرم رفتیم بیمارستان بعد م ش و خ ش اومدن تا ۷صبح
بعد تازه من خوابیدم اونا رفتن مامانم حدود ۱۲اومد شبم موند
من همین مدل آغوشی رو از عبدول آباد خریدم 600 همون موقع سیسمونی
البته هنوژ نمیدونم تقلبیه یا نه
عکس نمیتونم اینجا بذارم اما لینک پیدا میکنم میذارم
ارسالها: 62
موضوعها: 0
تشکر Received:
461 in 66 posts
تشکر Given: 130
تاریخ عضویت: شهر ۱۴۰۰
اعتبار:
461
۱۴۰۰/۸/۵، ۰۱:۴۸ عصر
(آخرین ویرایش: ۱۴۰۰/۸/۵، ۰۱:۴۹ عصر، توسط Sisi.)
ندا جان درکت میکنم که چقدر نگرانی. واسه پسر من هم همچین اتفاقی افتاد. البته بزرگتر بود. ۳.۵ ماهه که بود یه شب تو حموم سرش محکم خورد به شیر آب. یک جییییغی میزد. من هم اون طرف داشتم جیغ میزدم و گریه میکردم. خیلی حالم بد شده بود. نزدیک بود از حال برم. طفلک بچه ام خیلی گریه کرد. همون شبش بردیمش بیمارستان که چک بشه. دکتر مردمکاشو چک کرد و یه سری کارا که ببینه عکس العملش خوبه یا نه. که خداروشکر همه چی خوب بود. فقط گفت تا ۴۸ ساعت خیلی مواظبش باشیم. مردمکاش باید هم اندازه باشن. اگه فرق کردن سایزاشون ، بچه خوابالود بود یا شیر کم خورد ببرینش بیمارستان. که همه چی ختم به خیر شد. حتما الان که ۴۸ ساعت گذشته و موردی نبوده خداروشکر برای شما هم همه چی اوکیه. ولی اگه باز نگرانی ببرش پیش دکترش. دکتر که بگه خوبه خوبه خیالت هم راحت میشه.
ارسالها: 836
موضوعها: 0
تشکر Received:
2,051 in 551 posts
تشکر Given: 695
تاریخ عضویت: شهر ۱۴۰۰
اعتبار:
2,467
ندا جان خیلی ناراحت شدم از اتفاقی که برای کوچولوتون افتاده انشالله چیزی نیست نگران نباش پیش دکتر که ببری کاملا چک میکنه و خیالت راحت میشه
راجع به رژیم هم رژیم من خیلی سخت بود نمیدونم مال شما تا چه حدیه اما من چیزهایی که میخوردم میگم که ازشون ایده بگیری
میدونم رژیم اونم برای کسی که شیر میده تازه زایمان کرده چقدر سخته اما با دید مثبت بهش نگاه کن تا راحت تر بگذره به عنوان ی موهبت بهش نگاه کن من اوایل چون فقط گوشت مرغ باید میخوردم ی دیگ مرغ و بی حوصله میپختم و هر وعده همونو با برنج میخوردم ک کلی گریه میکردم چون خیلی بهم فشار میومد اما بعد ی مدت تصمیم گرفتم به عنوان ی شانس بهش نگاه کنم و غذاهای جدید رو امتحان کنم
گلم من صبحانه انواع حلوا کاچی انواع مرباهای خونگی مثل هویج به البالو میخوردم زرده تخم مرغ هم اجازه داشتم بخورم ی روزایی سرخ میکردم ی روزایی اب پر با خمیر جادویی انواع نان های مخصوص صبحانه میپختم حتی برای کنار چایی هم درست میکردم وعده هامم گوشت مرغ رو چرخ میکردم با ی کم دنبه و تمام غذاهارو درست میکردم حتی کوفته ماکارونی استانبولی لوبیا پلو کوبیده مرغ یا کوکو هامو فقط زرده میزدم .خورشت قورمه و قیمه هم با سینه تیکه کوچک میپختم میوه هم فقط سیب و موز مجاز بود با هویج من چون پسرمم نفخ شدید داشت تا شش ماهگی حبوباتم نخوردم اما اگه پسرت خیلی اذیت نیست حبوبات رو ۴۸ساعت خیس کن بعد بجوشون و استفاده کن من با این که رژیمم خیلی سخت بود اما هیج وقت نبود که ندونم چی بپزم ولی خوب واقعا دلم برای پنیر و ماست و شیرینی لک میزد حتی گریه هم میکردم اما بلاخره گذشت انشالله پسر شماهم زودتر خوب بشه گلم خوبیش اینه اگه کاملا رعایت کنی دورش خیلی زود میگذره اما اگه پشت گوش بندازی خدای نکرده ممکنه بعدا خود بچه تو بزرگسالی دچار الرژی بشه
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود...