امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 2
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
گپ خانم های باردار 1401
بچه ها دوتا بچه پشت هم آدمو له میکنه، لهههههه...
اصلا فکر شیر به شیر و اینا نباشید...
زن داغون میشه... بخصوص خود بارداری و شیردهی... بعد بچه اول حقش خیلی ضایع میشه، توی اوج یادگیری و زمان گذاشتن و شکل گرفتن اعتماد بنفس و اینهاست، دومی میاد ترررر میزنه به زندگی... پری اصلا اصلا خودتو سرزنش نکن، الان بچه اولت می فهمه، میدونه خوب و بد چیه، ولی فکر کن دوتا بچه ی پوشکی داشته باشی!!!! وای آدم دیوونه میشه... البته خیلی بهخود بچه هم مرتبطه که ذاتش چطوره اما اگه دوتا پسر عین پسر من باهم باشن، واقعا سه نف نیازه که کنترلشون کنه... امروز بیرون بودیم، یه خانمه با دوتا دخترش نشسته بود داشت بهشون غذا میداد... این دوتا دختر فقط نگاه می کردن، اصلا مقاومت نداشتن... اونوقت پسر من رفته جلوی ماشین ثابت، بعد یهو می پره اونور یارو هول کرد یهو گاز داد یعنی خدا رحممون کرد نرفت زیر ماشین، سه بار لای در برقی موند، شونصد بار بخاطر سرسره بازی کف پاساژ خورد زمین... کلا هم که حساب کردنا با آقاست... اگه حواست نباشه کارت رو بدی فروشنده، دوباااره از فروشنده میگیره میده بهت که بدی بهش تا خودش کارت بکشه ووووو... سر هرررر چیز خوراکی هم که خریدیم به خدا مخ دوتامونو جوید، آی نی می خوام، نی نمیخوام قاشق بده، چرا قاشق زدی، چرا نی در آوردی، چرا مال بابا فرق داره من مال بابا رو میخوام... اصلا تصور اینکه حتی توی این سن حامله هم باشم، به نطرم برام خطر جانی داره!!!! چه برسه زمانی که کوچیکتر بود!!!!
خلاصه شیر به شیر از دورشاید ساده باشه، اما چیزی که من توی دور و برم دیدم این بوده که زندگی تا چند سال داغون میشه و به نظر من زن دیگه از شوکش خارج نمیشه و یه حالت افسردگی توی وجود زن می مونه... چون واقعا پر زحمته مگه یه فکر جدی براش بشه...

الباه من کلا طرفدار تک فرزندی ام... نمی دونم چطور بعضیا چند تا بچه رو هندل می کنن...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • آیسان ۹۶، نسیمه جااان، پری
پاسخ
وای خواهر یکی از دوستای منم دو تا بچه داره.یکیشون کاملا بیش فعاله و تایید شده از نظر پزشکی. اون یکی هم واقعا دست کمی از این یکی نداره.نمیدونم چه جوری بگم چقدرر دلم براش میسوزه.من حتی از شنیدن تعریفای دوستم حالم بد میشه نمیدونم چه جوری تحمل میکنه.حالا کم و بیش کمک داره خیلیم آدم صبوریه نمیدونم چیکار میکنه واقعا.
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Rose، نسیمه جااان، پری
پاسخ
مینو تازه تو دخترت شب تا صلبح میخوابه Big Grin معلومه دارم از حسودی میمیرم؟؟ 

رز تک فرزندی خیلی بده
پسر ۱۹ ماه ❤
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Rose، مینو، پری
پاسخ
منم یادمه سر خواهر آخری،خیلی کمک مامانم میکردیم
من سوم دبستان بودم،خواهرم اول راهنمایی
بچه میخوابوندیم براش ،پوشک عوض میکردیم،غذا می‌دادیم بهش
میذاشت بچه رو پیش ما خودش میرفت بازار
قشنگ از آب و گل در اومده و قابل اعتماد بودیم
گوش کن! نبض دلم زمزمه اش با تو یکیست ♥︎
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Rose، نرگس، پری
پاسخ
آره بچه ی بزرگتر که دختر باشه خیلیییی شرایط متفاوته... ما هم دوتا دختر با 20 ماه فاصله بودیم، دختر سوم 8 سالگی من بدنیا اومد... رسما ما همه کاراش رو می کردیم... به سن مدرسه که رسید دیگه ما خودمون دبیرستانی بودیم و مسئولیتش کامل با ما بود... اگرچه همون اول هم کلی از کارا رو ما می کردیم و اگرچه همون سال معدل 20 من شکست و دیگه معدلم 20 نشد...


ندا به نظرم خیلی بستگی به مدل زندگی و شرایط خانواده داره... به نظرم اگه کسی نمی تونه بیشتر از یه دونه بچه رو ساپورت کنه، آوردن بچه ی بعدی اشتباهه... من شخصا تازه دارم ریکاوری میشم اونم نه با تمام قدرتم... اصلا حافظه م انگار تحلیل رفته و با اینکه خیلی بهتر شده اما به نظر ترمیم ناپذیر میاد و همیشه یه گوشه ی ذهنم پسرمه... حرفاشه، سر و صداشه... و به نظرم هم سبک زندگی در آینده، مثل همین الان ما نیست چه برسه به 20-30 سال پیش که بچه ها پشت هم بودن و هوای هم رو داشتن.. به نظرم بیشتر از خواهر یا برادر، به مهارت زندگی نیاز داره که بتونه خودش گلیمشو از اب بیرون بکشه، بتونه دوست خوب پیدا کنه و دوستی های قوی بسازه... بتونه با خلاقیت راه حل های مناسبی برای مشکلاتش پیدا کنه... ما حتی چند تا بچه هم داشته باشیم از کجا معلوم اینا باهم خوب بشن؟ از کجا معلوم اصلا به سن بالا برسن که بگیم ما نیستیم پشت و پناه هم باشن؟ در کل موارد تایید تک فرزندی برام بیشتر از چند فرزندیه... و اینکه به نظرم در حق بچه ی اول خییلییییی ظلم میشه... در حق بچه های بعد هم حتما یه جفاهایی میشه که من چون بچه ی اول بودم باهاشون آشنا نیستم... و به نظرم برای چند تا بچه دیگه زن کلا از جامعه عقب میفته... فاصله ی 3-4 ساله رو میشه بالاخره به هر ضرب و زوری که شده جبران کرد، اما این فاصله که بشه 10-15 سال یعنی زن دیگه باید فدا بشه یا بچه ها و خونواده رو فدا کنه... البته روحیات ادما هم باهم متفاوته... من ادمی هستم که وقتی یه کاری رو شروع می کنم با تمام توان تا اخرین نفس پاش می مونم... نمی تونم کاری رو نصفه ول کنم... از اونور روحیاتم مادرانه نیست... زنانه نیست... و این حالت ها رو برای زندگیمه که اعمال می کنم وگرنه ذاتا فکر و روحم لذتی از مادر بودن و زن بودن نمی بره... و وقتی توی این حالات هستم، اکثر مواقع انگار اسیرم...
من واقعا با موندن توی خونه اذیت شدم... با لوپ بچه داری خیلییییییییی اذیت شدم... با تنها موندن ها با بچه برای 3 ساااال تمام فوق العاده فوق العادهههههه داغون شدم... تقریبا تمام روابطم رو از دست دادم...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Gitii، mahtakhanoum، Nedaaa28، آیسان ۹۶، نرگس، پری
پاسخ
(۱۴۰۱/۱۱/۱۳، ۱۱:۰۶ عصر)پری نوشته است: وای رز ماشالله چقد شیطونه پسرت خخخخ خدا حفظش کنه
مینوجان و بقیه دوستان من تسلیممممممم Smile
اره میدونم خیلی سخته ولی چیزایی که رزم گفت درسته من اونقدر تایم گذاشتم برا دخترم کلا همه کارم اون بود اکر دومی هم بود که نمیتونستم

اخه منم دلم میخواد برگردم سرکار ولی فاصله که میافته چهارسال دیگه هم اینجوری میگذره عملا دیگه بازنشسته میشم

مرسی عزیزم خدا قندعسل های شما رو هم براتون حفظ کنه  Heart Heart
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • پری
پاسخ
رز واقعا امیدوارم توان شما و همه مامانا زیاد باشه و سالم باشین که بتونین از پس کارا بر بیاین.
این دوستم میگه خواهرش فقط یه کارت به کارت ساده رو میخواست انجام بده اونم با وجود اینکه خونه دوستم بود یعنی تنها نبودن به هیچ وجه نتونست. چون از سرو کولش بالا میرن.یک ثانیه دراز میکشه میان میشینن روش.میخوان برن بیرون دخترش در کوچه رو باز کرده بود تا مامانه برسه بهشون پسرش دویده بود تو کوچه پر رفت و امد گرفته بود خوابیده بود روی زمین.حالا با این حساب فکر کن دخترش که بیش فعاله پیش دبستانی میره و توی تعطیلی مدارس به درسای اونم باید میرسید و کاردستی درست میکرد.بعد مثلا دخترش میخواد شعر حفظ کنه(همون بیش فعاله) خب حفظ که نمیشه هرچند دختر باهوش و خوش زبونیه ها.ولی ساعتها اون شعر رو به شکل داستان تعریف میکنه و توجیه نمیشه که عینشو باید حفظ کنه.مثلا از مدرسه میاد چند ساعت اینارو میشونه براشون شعر میخونه و...
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Rose، نسیمه جااان
پاسخ
بچه ها این فامیل ما که گفتم بچه اول از کوچیکه مراقبت میکنه، پسره بچه اولش.
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • youtab
پاسخ
فقط این دو تا که بچه نمیخوان میان اینجا کامنت میذارن. نمیدونم چرا نمیرید جلو در خونه خودتون بازی کنید
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Rose، youtab
پاسخ
(۱۴۰۱/۱۱/۱۴، ۱۲:۳۸ صبح)Targol نوشته است: فقط این دو تا که بچه نمیخوان میان اینجا کامنت میذارن. نمیدونم چرا نمیرید جلو در خونه خودتون بازی کنید

کدوما Angel
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 7 مهمان