امتیاز موضوع:
  • 3 رأی - میانگین امتیازات: 3.33
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
گپ و گفت مامانهای ۱۴۰۰
مامانایی ک شیر مادر میدین نی نی هاتون تو دو ماهگی هر چند ساعت شبا از خواب بیدار میشدن؟ دختر من هر دو ساعت بیدار میشه تا میام بخوابم بیدار میشه Angel
تو طول روزم خیلی وقتا تا میذارم زمین بیدار میشه خل شدم دیگه  Sad
نونا جون مامان چطورن؟نیستی
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • mona70، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
الهام جون تقریبا هر ۳ ساعت بیدار میشد بعد بین دو ماه و نیم تا ۴ ماهگی خوب شد ۵ ساعت میخوابید بعد بیدار میشد.
در طول روزم اره دیگه قلقشو باید یادبگیری وگرنه بیدار میشه.کم کم بهتر میشه
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Elhamgoli، liyane، mona70، nona، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
مرسی شمیم جون و الهام جون طول روز دو‌سه بار در حد یکی دو دقیقه میام کلی میبینم چه خبره میرم
والا اعصابم خورده طفلک عملا منتقل میکنم به این بچه دیگه. باورتون میشه بعد یک هفته نتونستیم مادرم رو راضی کنیم؟!!!! واقعا این حجم از لجبازی رو ازش سراغ نداشتم. یه هفته هست زندگی هممون چه اونایی که اینجاییم چه حتی اونایی که ایران نیستن ریخته بهم
از جوونیشم لجباز بود اما این حد دیگه نوبره. یه بخش داخلی ساده میخواد بستری بشه نه بخش کووید اینهمه الم شنگه به پا کرده. منتظرم خوب شه ایشالا برنامه تلافی دارم.
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، 2015، Almam، Elhamgoli، liyane، Mari90، mona70، Nedaa28، niky، Rose، Sh96.shamim، Targol، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
سلام نونا جان ان‌شاالله که حال مادرتون زودتر خوب خوب بشه
نیاز به بستری دارن یا محض احتیاط میخواین بستری کنین
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، Elhamgoli، liyane، mona70، nona، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
مرسی صنوبر و بن سای جان
بن سای جان یه ماهگی پسرگلت مبارک
نه صنوبر جان محض اختیاط مگه دیوونه شدیم اینهمه حرص و جوش بخوریم
وضعیتش یک قدم از بخرانی هم اونورتره

تو این سه سال اخیر مادرم شش تا عمل داشت که چهارتاش واقعا سنگین بود. همشم خیلی خوب و معقول اومد و بستری شد و تمام. اینبار این ادا اصول نمیدونیم چیه واقعا. یعنی فقط همسرم داره منو کنترل میکنه اون روی خودمو نشون ندم و البته با وجود دخترم نمیتونم اقدامی بکنم اگه این بچه غذا میخورد یا شیشه میگرفت فقط چهار ساعت میتونستم بچه رو‌ بذارم خونه کل این غائله رو ختم کرده بودم مامان با این که بچه آخرم فقط از من حرف شنوی داره اون عملای قبلیشم خودم به سرانجام رسوندم. خواهر برادرام فقط بلدن لوسش کنن و کوتاه بیان. یعنی مدام دارم سناریوی بعد خوب شدنش رو طراحی میکنم تو ذهنم که چجوری تلافی کنم خدا شاهده
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، 2015، Almam، Elhamgoli، liyane، mona70، Nedaa28، Rose، Sh96.shamim، Targol، youtab، ستی‌لیته، شماره مجازی تیندر، ندایا
پاسخ
نونا جان خدا بد نده عزیزم. ایشالا زود حالشون خوب شه Heart
احتمالا مامانت از بستری شدن تو این شرایط کوویدی بیمارستانا ترسیده و داره مقاومت میکنه!

میگه شاید سرما خوردم میرم بیمارستان تبدیل به کووید میشه!! :|
تا به کجا کشد مرا ، مستی بی امان تو Heart
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، liyane، mona70، Nedaa28، nona، Sh96.shamim، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
الهام جان پسر منم دقیقا هر دو ساعت بیداره

نونا جان مادربزرگ منم حاضر بود درد بکشه ولی نیاد بیمارستان ، میگفت شما میخواین من کرونا بگیرم !!! تا صبح ناله میکرد ولی اصلا راضی نمیشد تا دیگه با گریه و دعوا راضیش کردیم
این بحث کووید ترس انداخته تو جون مامان باباها
به نظرم حالا که میگی از شما حرف شنوی داره باهاش با مهربونی حرف بزن ، سن که بالاتر میشه بیشتر محبت میخوان قربونشون برم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، 2015، liyane، mona70، nona، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
آلمام جون کاش علایم سرماخوردگی بود الان مسکلات قلبی و چیزای دیگه اصافه شد
نه اصلا آدم ترسویی نیست اینبار نمیدونم چی شده اصلا
ندا بدبختی تو این مواقع نه من مهربون میتونم بشم ( کلا فازم این نیست) نه مهربونی به مامانم جواب میده، بقیه لوسش کردن و محبت کردن اینطوری شد دیگه
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، 2015، Almam، mona70، Nedaa28، Sh96.shamim، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
عزیزم نوناجون کاملا مشخصه چقد نگرانی و داری اذیت میشی. انشالله حال مامانت هر چه زودتر خوب بشه.
تا ما به سنشون نرسیم نمیتونیم بفهمیم به چه چیزهایی فکر میکنن که اخلاق‌هاشون عوض میشه.
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، 2015، mona70، Nedaa28، nona، Sh96.shamim، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
بچه ها ما رفتیم واکسن دوماهگی پسرم رو زدیم اومدیم
گریه کرد اونجا ولی خب معقول بود و طبیعی
کلا چون همش با دخترم مقایسه میکنمش و دخترم خیلی گریه میکردم و کولیک شدید داشت هرواکنش پسرم قابل تحمل ه و بهش حق میدم Big Grin
الان هم روی پام گذاشتم بلکه بخوابه
فاطمه هستم
Heart
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، mona70، Nedaa28، nona، Sh96.shamim، Targol، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 14 مهمان