گپ خانم های باردار 1401

[نسیمه جااان]

رخشید من یه بار رفتم زایشگاه همین بیمارستان خودمون
دوتا پا داشتم ،دوتا قرض گرفتم فرار کردم
ببخشید ببخشید، سگ صاحب خودشو پیدا نمی‌کرد
یکی جیغ میزد ،یکی خوابیده بود nstبهش وصل بود
۱۰ تا مریض بستری بعد عمل داشت
نوزادا ،ونگ ونگ گریه میکردن
رزیدنتا جیغ میزدن خاااانوم زوووور بزن زور بزن

[رخشید]

وووی اره امام داعونه یادم نبود نروووو
فک کنم شبی ۸۰ ۹۰ تا زایمان انجام میشه لود مریض بالاست

[نسیمه جااان]

افتضاحه
ولی اگه کارم ب سز کشید ،حتما میرم همینجا
همه بچه ها آشنان،هوام رو دارن
خانواده هم با فراغ بال میتونن برن و بیان ،حال کنن
هتله براشون
همکارای خودم ک اینجا سز شدن ،مثلا اول وقت ک عمل شدن ،توریکاوری موندن تا ساعت ۱۰ ۱۱ شب ،بعد مستقیم ترخیص شدن اگه مشکلی نداشتن
اصلا نرفتن بخش

[nona]

ااا چه جالب. نمیدونستم آقاحسینی بارداری های نرمال رو هم قبول میکنه.

منم نرمال بودم دیگه ماهور چرا نکنه

---

ااا  پس میخورم
نمیدونم چرا حس میکنم کلسیم هروززیاده! شدم مثلرمردم از خودم نظریه در میکنم 
اتفاقا از همونجا خریدم ، اره پریناتال و آهن و مکمل کلسیم و منیزیم و ... بهم داده
از اون طرف آسپرین،  اموکسی سیلین، شیاف، آمپول....
حسابی گیج شدم ...

نه اصلا زیاد نیست بعدم میدونی دیگه بین اهن و کلسیمت باید ۱۲ ساعت فاصله بیفته تازه تا دو ماه بعد زتیمان اهن و کلسیمو باید بخوری همچنان

[رخشید]

اره نسیمه حتما برو همونجا که میشناسنت هواتو بیشتر دارن

---

نونا تو از دکتر سختگیر تری خودش گفت ۸ ساعت گپ اکی هست

[**ماهور**]

نه آخه نونا تو از قبل مریضش بودی و اگه اشتباه نکنم یک یا دو دوره هم امپول برات تجویز کرد.رخشید چون از قبل مریضش نبوده و وسط بارداریش رفته تعجب کردم.
آخه خیلیم شلوغه اونجا، معمولا خود خانم های باردار که مشکل و ریسک بارداری بالا نداشته باشن هم خودشون حال ندارن برن اونجا توی اون همه شلوغی میرن یه جای خلوت تر. تو ذهنم اینجوری بود که یا اونایی که مریضش بودن از قبل میرن پیشش یا اونایی که بارداری پر خطر دارن.
بازم خوبه که وسط بارداری مریض میپذیره.

[nona]

اره نسیمه حتما برو همونجا که میشناسنت هواتو بیشتر دارن

---

نونا تو از دکتر سختگیر تری خودش گفت ۸ ساعت گپ اکی هست 

رخشید ا هست ساعته ؟ پس من استباه کردم تو ذهنم ۱۲ ساعت بود

---

نه آخه نونا تو از قبل مریضش بودی و اگه اشتباه نکنم یک یا دو دوره هم امپول برات تجویز کرد.رخشید چون از قبل مریضش نبوده و وسط بارداریش رفته تعجب کردم.
آخه خیلیم شلوغه اونجا، معمولا خود خانم های باردار که مشکل و ریسک بارداری بالا نداشته باشن هم خودشون حال ندارن برن اونجا توی اون همه شلوغی میرن یه جای خلوت تر. تو ذهنم اینجوری بود که یا اونایی که مریضش بودن از قبل میرن پیشش یا اونایی که بارداری پر خطر دارن.
بازم خوبه که وسط بارداری مریض میپذیره.

نه مریضش نبودم هیچوقت فقط خواهرم برام نوبت فوری گرفت گفت چون وقت بد و دیر میدن
من  قرص و امپول ازادسازی رو به درخواست خودم گرفتم گفتم خواهرم بهشون بگه چون حوصله ندارم همون اول بگیرم الکیم بهش گفتم سه ماهه اقدام کردم نشده که راضیشون کنم وگرنه با توجه به ذخیرم خواهرم و دکتر گفته بودن شش ماه اقدام کن بعد دیگه خداقلش سه ماه
فقط مریضای طبیعی معطلیشون بیشتره اونجا دیگه چون اول ای وی افیا رو میلیین و چند قلوها رو

---

ماهور کلا برای بالای ۳۵ سال بهتره تحت نظرفلوشیپ بود حتی بی مشکل

[رخشید]

ماهور وسط بارداری نرفتم که ۸ هفته بودم رفتم پیشش
نونا اتفاقا اول باردارهارو میبینه بعد بقیه
یعنی من هر دفعه میرم به خانم رحمانی میگم میشه باردارهارو زودتر بفرستین سریع اسمم میگه...

بعد راضیم که رفتم چون سرکلاژ شدم و خودش انجام داد خیالم راحت شد کلا ...

[nona]

رخشید اول باردارای ای وی افی بعد باردارای چند قلو بعد باردارای دو قلو اخرش باردار عادی
زمان من اینطوری بود

[رخشید]

نه نونا من بچه خوبیم با مهربونی میفرستنم داخل البته بعد اینکه کارت میکشم میرم تو اتاق بغل میشینم تا فشار و وزنم بگیرن دکتر هم اومده ...
فقط اون دفعه چون اکو و انومالی داشتم خیلی طول کشید البته مشفق خیلی دیر اومد همیشه ۱ اونجا بود اون روز ۲.۳۰،۳ اومد ...