ستی جان خدا به مامانت سلامتی بده
این کاهش اعتماد به نفس طبیعیه... چون آدمها با انجام کارها و به دست آوردن موفقیته که اعتماد به نفسشون بالا میره... و خانم باردار و بعدش بچه که میاد، چون بچه دست و بال آدم رو می بنده، طبیعیه که آدم اعتماد به نفسش کم شه... فکر کنم همه ی ما این حس رو تجربه کردیم... من حتی حس می کردم دیگه توی رشته م هیچ ارزشی ندارم و هیچی یادم نیست... و 10 سال مطالعه و تلاش همه ش پودر شده... ولی اینطور نبود... فقط بخاطر دوری از میادینه

مامان شما هم ببین وظیفه نداره... اگه آدم کمک داشته باشه عاااالیه... ولی همش لطفه و آدم انتظاری که داره بخاطر هم جنس بودن و اینکه طرف این مسیر رو رفته انتظار داره... و اینکه اولین تجربه ی آدمه و آدم نگرانه... ولی نگران نباش...
اگر مامانت می تونه کار هم کنه، به نظرم هر روز یا حتی شده هفته ای 2 بار یکی بیاد کمکت خوب میشه... اگه پرستار معتمد نمیشناسی، الان که وقت داری یکی پیدا کن...
منم 3 روز کلا خواهر همسرم کمکمون بود... دو روز بعدشم مامان همسر که چیزی هم بلد نبود برگشت شهرشون... 7 روزگی هم همسرم برگشت سر کار ولی نزدیک بود و هر موقع زنگ میزدم خودشو می رسوند... خانواده م هم تا حالا بچه م رو اصلا ندیدن... ولی خب این سطح از تنهایی و کمک نداشتن که حتی مثلا یکی رو داشته باشی برات خرید کنه، غذای گرم بپزه و... آسیب میزنه... بخصوص از 10 روزگی ما کولیکمون شروع شد و پیر شدم سرش...
اما اگه بتونی یکی رو بگیری که برات یکی دو روز یکبار یکی دو ساعت بهت سر بزنه، کارات رو بکنه، غذای تازه و گرم برات درست کنه، تا مثلا 2-3 ماهگی خوبه و خیلی عالی می تونی این روزا رو بگذرونی... اگه جایی داری که بتونی مهمونی بری... اگه کسی حتی هفته ای 4-5 ساعت می تونی مهمون خودمونی داشته باشی یا بچه رو بگیری بری باهاش بیرون باز خوبه... روحیه ت باز میشه...
من هیچکدوم رو نداشتم و تا 8 ماهگیش فقط یه دورهمی با دوستام داشتم و تمام دوستی هام بعد از بچه پوکید (اونایی که باهاشون ارتباط داشتم حتی ازدواج نکرده بودن چه برسه بچه... اونهایی هم که بچه داشتن (همدوره ای های کارشناسی)، همه شهرهای متفاوت بودیم...)... ولی چند تا دوست داشته باشی خوبه...
در کل شدنش میشه، ولی کار سنگینیه.... بخصوص کولیک و ریفلاکس که اضافه بشه بچه فقط میخواد بغل باشه... ما تا 7 ماهگی واقعا یه ربع یه بار بیدار میشد علیرغم تمام آموزشهای خواب و... ولی اگه بچه ی آرومی باشه، مشکلی نداشته باشه میشه یه کاریش کرد... سخته ولی شدنیه...
خیلی خیلی حواست به تکمیل فریزرت باشه و حتی ادویه هات رو آماده کن برای تقویت... برای گداخته، کاچی، بارهنگ و... تا میشه غذاها فقط در حد انداختن توی قابلمه آماده باشن

فریزرت رو کامل کن و هر چی میتونی توش مرتب بذار...
مثلا انواع گوشت های مناسب و ایمن (گوسفند، مرغ، بوقلمون) مرتب، مزه دار شده، چرخ شده همه رو آماده کن...
من حتی مواد و ادویه ی قرص کمر، گداخته و کاچی و اینها هم خودم درست می کردم و مواد رو فریز کرده بودم و...
چند تا غذای خوب ایمن بدون نفخ و مشکل ریفلاکسی پیدا کن و لیست درست کن... غذاهایی که روزای اول میشه بخوری...
گوشت توی شیشه برای زمان زایمان عالیه، برای بعدشم خوبه... گوشت قرمز برای بعد از عمل معمولا خوبه چون خاصیت درمانی داره و گوشت رو با گوشت التیام میدیم... خیلی قوتش خوبه... می تونی چندین شیشه درست کنی و کنسرو کنی و نگهداری...
سوپ جو (انواع مثلا هویجی، نخودفرنگی، شلغم وووو... با جو دوسر پرک که خاصیت داره)
هویج پلو
انواع کباب ها
استامبولی
لوبیا پلو
کباب تابه ای
انواع مایه های ماکارونی
عصاره گوشت برای خورش و غذاهای مختلف
گوشت های مزه دار شده برای خورش مثلا یا اینکه بذاری مثلا با پیاز و سیب زمینی و هویج و شلغم و اینها بپزه خودش یه غذای دو وعده ای راحته...
کلیییی پیاز داغ یا پیاز خشک شده برای انواع غذاها...
موادی که بخصوص برای چند روز اول بعد از زایمان لازمت میشه ولی اگه مشکل نداشته باشی، بعدتر هم می تونی استفاده کنی... مثلا صبحانه به جای مواد بی انرژی و سرد (بخصوص که هوا هم سرده)، مواد غذایی گرم و مقوی بخوری...:
مواد گداخته
خرماهای مختلف مثل کبکاب که راحت و سریع قندتو بیاره بالا، پیارم که بتونی توی فضای آزاد راحت نگهداری، آجیل و... بخصوص گردو و فندق و نارگیل یا نداشتی پودر نارگیل...
آردهای مناسب کاچی، رنگینک و اینها رو تفت بده آماده نگهدار...
کرم یا کره ی پسته، ارده، بادوم زمینی و... حلواشکری،
ادویه هایی مثل زعفرون، دارچین، زردچوبه، زیره سبز، بابونه، اگر دخترداری رازیانه... اینا رو در حجم مناسب داشته باش...
روغن سیاهدونه برای ماساژ احتمالی کولیک
موادی مثل ارده، شیره خرما، شیره انگور، عسل، پودر سنجد، پودر جوانه گندم، جو دوسر پرک...
اینا چیزاییه که به ذهنم رسید. امیدوارم برات مفید باشه عزیزم

اصلا هم نگران نباش... مطمئن باش زنده می مونی... بخاطر بچه ت هم که شده مجبوری که قوی باشی ستی جون...