امتیاز موضوع:
  • 3 رأی - میانگین امتیازات: 3.33
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
گپ و گفت مامانهای ۱۴۰۰
ستی جان اصلا ناراحت نباش
خوبه شوهرت هست
فقط حمام کردنش بار اول شاید سختت باشه که کلیپ ببین ذهنت آماده باشه
برای تعویض به نظرم با پنبه و آبگرم تمیزش کن اول، که تو بغل و زیر شیر آب نخوای زیاد نگهش داری بهت فشار بیاد
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، nona، Rose، Seti69، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
ستی جان خدا به مامانت سلامتی بده

این کاهش اعتماد به نفس طبیعیه... چون آدمها با انجام کارها و به دست آوردن موفقیته که اعتماد به نفسشون بالا میره... و خانم باردار و بعدش بچه که میاد، چون بچه دست و بال آدم رو می بنده، طبیعیه که آدم اعتماد به نفسش کم شه... فکر کنم همه ی ما این حس رو تجربه کردیم... من حتی حس می کردم دیگه توی رشته م هیچ ارزشی ندارم و هیچی یادم نیست... و 10 سال مطالعه و تلاش همه ش پودر شده... ولی اینطور نبود... فقط بخاطر دوری از میادینه Smile
مامان شما هم ببین وظیفه نداره... اگه آدم کمک داشته باشه عاااالیه... ولی همش لطفه و آدم انتظاری که داره بخاطر هم جنس بودن و اینکه طرف این مسیر رو رفته انتظار داره... و اینکه اولین تجربه ی آدمه و آدم نگرانه... ولی نگران نباش...
اگر مامانت می تونه کار هم کنه، به نظرم هر روز یا حتی شده هفته ای 2 بار یکی بیاد کمکت خوب میشه... اگه پرستار معتمد نمیشناسی، الان که وقت داری یکی پیدا کن...

منم 3 روز کلا خواهر همسرم کمکمون بود... دو روز بعدشم مامان همسر که چیزی هم بلد نبود برگشت شهرشون... 7 روزگی هم همسرم برگشت سر کار ولی نزدیک بود و هر موقع زنگ میزدم خودشو می رسوند... خانواده م هم تا حالا بچه م رو اصلا ندیدن... ولی خب این سطح از تنهایی و کمک نداشتن که حتی مثلا یکی رو داشته باشی برات خرید کنه، غذای گرم بپزه و... آسیب میزنه... بخصوص از 10 روزگی ما کولیکمون شروع شد و پیر شدم سرش...
اما اگه بتونی یکی رو بگیری که برات یکی دو روز یکبار یکی دو ساعت بهت سر بزنه، کارات رو بکنه، غذای تازه و گرم برات درست کنه، تا مثلا 2-3 ماهگی خوبه و خیلی عالی می تونی این روزا رو بگذرونی... اگه جایی داری که بتونی مهمونی بری... اگه کسی حتی هفته ای 4-5 ساعت می تونی مهمون خودمونی داشته باشی یا بچه رو بگیری بری باهاش بیرون باز خوبه... روحیه ت باز میشه...
من هیچکدوم رو نداشتم و تا 8 ماهگیش فقط یه دورهمی با دوستام داشتم و تمام دوستی هام بعد از بچه پوکید (اونایی که باهاشون ارتباط داشتم حتی ازدواج نکرده بودن چه برسه بچه... اونهایی هم که بچه داشتن (همدوره ای های کارشناسی)، همه شهرهای متفاوت بودیم...)... ولی چند تا دوست داشته باشی خوبه...

در کل شدنش میشه، ولی کار سنگینیه.... بخصوص کولیک و ریفلاکس که اضافه بشه بچه فقط میخواد بغل باشه... ما تا 7 ماهگی واقعا یه ربع یه بار بیدار میشد علیرغم تمام آموزشهای خواب و... ولی اگه بچه ی آرومی باشه، مشکلی نداشته باشه میشه یه کاریش کرد... سخته ولی شدنیه...
خیلی خیلی حواست به تکمیل فریزرت باشه و حتی ادویه هات رو آماده کن برای تقویت... برای گداخته، کاچی، بارهنگ و... تا میشه غذاها فقط در حد انداختن توی قابلمه آماده باشن Smile
فریزرت رو کامل کن و هر چی میتونی توش مرتب بذار...
مثلا انواع گوشت های مناسب و ایمن (گوسفند، مرغ، بوقلمون) مرتب، مزه دار شده، چرخ شده همه رو آماده کن...
من حتی مواد و ادویه ی قرص کمر، گداخته و کاچی و اینها هم خودم درست می کردم و مواد رو فریز کرده بودم و...
چند تا غذای خوب ایمن بدون نفخ و مشکل ریفلاکسی پیدا کن و لیست درست کن... غذاهایی که روزای اول میشه بخوری...

گوشت توی شیشه برای زمان زایمان عالیه، برای بعدشم خوبه... گوشت قرمز برای بعد از عمل معمولا خوبه چون خاصیت درمانی داره و گوشت رو با گوشت التیام میدیم... خیلی قوتش خوبه... می تونی چندین شیشه درست کنی و کنسرو کنی و نگهداری...
سوپ جو (انواع مثلا هویجی، نخودفرنگی، شلغم وووو... با جو دوسر پرک که خاصیت داره)
هویج پلو
انواع کباب ها
استامبولی
لوبیا پلو
کباب تابه ای
انواع مایه های ماکارونی
عصاره گوشت برای خورش و غذاهای مختلف
گوشت های مزه دار شده برای خورش مثلا یا اینکه بذاری مثلا با پیاز و سیب زمینی و هویج و شلغم و اینها بپزه خودش یه غذای دو وعده ای راحته...
کلیییی پیاز داغ یا پیاز خشک شده برای انواع غذاها...

موادی که بخصوص برای چند روز اول بعد از زایمان لازمت میشه ولی اگه مشکل نداشته باشی، بعدتر هم می تونی استفاده کنی... مثلا صبحانه به جای مواد بی انرژی و سرد (بخصوص که هوا هم سرده)، مواد غذایی گرم و مقوی بخوری...:
مواد گداخته
خرماهای مختلف مثل کبکاب که راحت و سریع قندتو بیاره بالا، پیارم که بتونی توی فضای آزاد راحت نگهداری، آجیل و... بخصوص گردو و فندق و نارگیل یا نداشتی پودر نارگیل...
آردهای مناسب کاچی، رنگینک و اینها رو تفت بده آماده نگهدار...
کرم یا کره ی پسته، ارده، بادوم زمینی و... حلواشکری،


ادویه هایی مثل زعفرون، دارچین، زردچوبه، زیره سبز، بابونه، اگر دخترداری رازیانه... اینا رو در حجم مناسب داشته باش...
روغن سیاهدونه برای ماساژ احتمالی کولیک
موادی مثل ارده، شیره خرما، شیره انگور، عسل، پودر سنجد، پودر جوانه گندم، جو دوسر پرک...

اینا چیزاییه که به ذهنم رسید. امیدوارم برات مفید باشه عزیزم Smile
اصلا هم نگران نباش... مطمئن باش زنده می مونی... بخاطر بچه ت هم که شده مجبوری که قوی باشی ستی جون...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، nona، Seti69، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
خیلی کامل رز توضیح داد
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، Rose، Seti69، شماره مجازی تیندر
پاسخ
ممنون بچه‌ها
خيلی گلین
پس الان وقت بذارم فریزر پر کنم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • nona، Rose، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
تا دو سال بده باباشم عوضش کنه از دو سال ببعد میگن دختر پسر ترجیحا با همجنسشون حموم برن یا تعویض شن. اگر هم امکانش مباشه با لباس پوشیده توسط غیر همجنسش
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، 2015، Rose، Seti69، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
خب باید بهش یاد بدی خانم فسقلی
بعضی از اقایونم این شگردشونه بد و کثیف کار انجام بدن خانم بی خیالشون شه
بعضی هاشونم واقعا بلد نیستن که با کمی آموزش بهتر از خانمم کار انجام میدن

فکر میکنی راحتتری باباشم مشارکت بده حتما
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، 2015، Rose، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
ستی جان گفتنی هارو بچه ها بسیاااار عالی گفتن
فقط خواستم بگم منم کلا تنها بودم
یعمی زایمانم که یهویی شد از ۱۲ شب تا ۷ صبح م ش و خ ش کوچیکم پیشم بودن تو این تایم من حدود ۳زایمان کردم و تا بیام بخش ۵صبح بود ساعت ۷هم خوابیدم که اونا هم رفتن
مامانمم ساعت حدود۱اینا اومد
بچه من ان ای سی یو بود خودم یه بار بار کمک مامانم بلند شدم برای دستشویی بعدش دیگه خودم پاشدم کلا و تچ راهرو راه رفتم چون مبدونستم تنهام و باید سرپاشم زود
مرخص که شدم اومدم خونه م ش که بنده خدا چیزی خیلی یادش نبود منم روم نمیشد بگم این خوبه اون خوبه
همین هرچی درست میکرد منم میخپردم
تا پسرم مرخص شد
برپیمش خونمون
منو همسرم بعد م ش و خ ش کوچیکم اومدن اما فقط خودم همه کاراشو کردیم
شبم رفتن تو اتاق ما خوابیدن منم تو اتاق پسرم رو زمین چون هنوز سرویس خواب و هیچیش نیومده بود
من غافلگیر شدم از زایمان زودرسم و تازه میخپاستم کلیپ ببینم که نشده بود
اما در کمال ناباوری و بسباااار عجیب اولین بار خودم خیلی خوب و درست عوضش کردم!!!
بعدا کلیپشو دیدم دیدم درست بوده
خلاصه شب اول رو خودم با نور ریز هالوژن راهرو گذروندم و پسرمو راست و ریست کردم
شب دومم همینطور دیگه همه رفتن و منو همسرم موندیم و یه نوزاد ۳۴ هفته ای ۲/۵ کیلویی کوچولو
بی تجربه و تنها
بعد رفت به خاطر زردیش بیمارستان باز دو شب و خودم موندم پیشش تنها
اونجا کلی مادر و م ش و خواهر میموندن جای مادر نوزادا 
من بازم خودم بودم
همسرم میومد غذا میاورد یا یه بار اومد من سپردم بچه رو به پرستار رفتیم غذا خوردیم 
اومدم هم باز خونه و باز خودمون سه تا بوذیم
در کمال ناباوری و بسیااار عجیب از پسش بر اومدم تنهایی
 اینجا بچه ها خیلی بهم کمک کردن
خونواده منم هنوز پسرمو ندیدن‌و احتمالا دیگه هرگز نبینن
ازشون سوال کن و ببین چه دلسوزانه بهت جواب میدن
ببین زنده که میمونی هیچ خیلیم خوووب از پسش بر میای
ازه تو مادره مهرلون و عزیزت هست خداروشکر و میتونی کلی حنی تلفنی ازش راهنمایی بگیری
نشالا سلامت باشن طفلی خب نه که نخواد به قول خودت ضعیف شده بنده خدا
اتفاقا جوری محکم و قوی باش که ایشونم انرژی بگیرن
میتونی مادر زیییبااا و قوی
اصلا شک نکن
ماهم هر کمکی از دستمون بربیاد هستیم
حتی در حد دو تا گوش برای غر زدنات عزیز دلم
تو فقط به خودتو همسرت و روحیتون برس و خونتو آماده کن

اهان حمام هم بعد ۱۰ روز منو همسرم دوتایی بردیمش
بی تجربه و بزرگتر
کلیپم باز یادمون نبود ببینیم باز بعدش دیدیم  Big Grin

مهمترین چیز به نظرم اینه که لدونی چند روز اول تا میتونی بهش شیر بده حالا چه از خودت چه شیر خشک
به خاطر زردی
هرچی بیشتر شیر بخوره و دفع کنه زردی نمیگیره یا در حد خیلی خفیف دوراز جونش
من اینو واقعا نمیدونستم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، 2015، Nedaa28، nona، Rose، Seti69، Sisi، آیسان ۹۶، شماره مجازی تیندر
پاسخ
خانم فسقلی جان خب اینطوری نمیشه که
بچه بلاخره پدر داره بعنی چی علاقه ای نشون نمیده تنهایی تولید مثل نکردی که… از اول رعایت نمیکرد بهداشت رو یا جدیدا بعد از بحثاتون؟ اگه قدیمیه که بهش آموزش بده
اگه جدیده به این فکر کن وقتی ایشون اینقدر به حرف مادرشه که با حرفشون کمک رو قطع کرده شاید این هم جزو بازیهاشونه خودت بذاری با بچه بری
خلاصه که به نظرم تمام وظایف بچه رو به عهده نباید بگیری درست نیست نه برای خودت نه اون بچه طفل معصوم.
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، 2015، Rose، Seti69، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
ایشالا همتون خیر ببینین از زندگیتون
اینجوری بی قضاوت آدمو راهنمایی میکنین
تو دنیای واقعی بخوای بگی تنهام هزارتا حرف و حدیث درمیاد

راستی به همسرمم گفتم که مامان شاید بخاطر حالش نتونه بیاد یا کم بیا بیشترش به عهده ی خودمونه، گفت اصلا ازش انتظار ندارم من با اون حالش بیاد، دل گرمم کرد، گفت خودم هستم نگران نباش فوقش بیشتر مرخصی میگیرم
بچه ها مامانمو دعا کنین توروخدا اگه یادتون بود، نه بحاطر اینکه بیاد کمکم، فقط خوب بشه،بدونم سالمه حتی اگه خونه من نیا
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، 2015، Elham67، mona70، Nedaa28، niky، nona، Rose، youtab، خانم فسقلی، شماره مجازی تیندر، مینو
پاسخ
ایشالا ستی جان سلامتی کاملشون رو خیلی زود بدست میارند، خدا بزرگه

بن سای من هفته پیش رفتم قشنگ بود خیلی ولی دخترم خیلی خال و حوصله نداشت
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، Elhamgoli، mona70، Seti69، youtab، خانم فسقلی، شماره مجازی تیندر
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 8 مهمان