امتیاز موضوع:
  • 3 رأی - میانگین امتیازات: 3.33
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
گپ و گفت مامانهای ۱۴۰۰
یوتاب جان و فاطمه جان ممنونم ازتون ❤
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • youtab، خانم فسقلی، شماره مجازی تیندر
پاسخ
اره ندا جان
فاطمه هستم
Heart
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • youtab، خانم فسقلی، شماره مجازی تیندر
پاسخ
دوستان سلام
من یه مشکل بزرگ برام پیش اومده
امروز دو ساعت بچه رو گذاشتم پیش مامانم که برم یه شلوار بخرم. 12 رفتم 2 هم برگشتم بچه رو گرفتم اومدم خونه
حالا سر بچه زخم شده یه خط
بالای پیشونیش
اول فکر کردم خودش ناخن کشیده. ولی خطش ضخیم تره. اصلا نمیدونم دستش به اونجا میرسه یا نه.
نمیدونم چیکار کنم
از مامانم بپرسم بچه جایی خورده یا نه؟
روم نمیشه
مامانم ازین مدلاس که داستان درست میکنه. از طرفی هم این مدت خیلی زحمت مارو کشیده.
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، liyane، nona، youtab، خانم فسقلی، شماره مجازی تیندر
پاسخ
کژال جان تا وقتی بچه زبون باز نکنه از هر کی کمک بگیری و حتی مهد بذاری، پرستار بگیری یا همین مدلی که شما هستید، پیش مادربزرگش باشه، هر بلاااایی سر بچه بیاد نمی فهمی و به قول خودت چیزی بگی هم داستان میشه...
به نظر من کاملا حق شماست که بدونی چی شده و چی نشده... ولی وقتی از کسی کمک میگیری این عوارض رو هم داره... مثل زندگی با خانواده ی همسر که علیرغم فوایدی که داره (اجاره ندادن، پول اب و برق ندادن، خرج غذای مشترک، کمک توی بچه داری، کمتر مهمونداری کردن وووو...) اما همه فقط چیزای بدش رو می بینن (عدم استقلال، زیر نظر بودن رفت و آمدها، دخالت زیاد، وابسته بودن همسر ووو...) با اینکه این یه طیفه... وقتی داریم از یه چیزی استفاده ای می بریم، یه وقتا هم باید چشمامون رو روی اشتباهاشون ببندیم... اگر از یان اشتباهات رو نمی تونیم تحمل کنیم، بهتره که خودمون مسئول کارامون باشیم... چون توی خانواده های ایرانی حتی اگه بگی که مثلا دستتون رو بشورید و بعد به بچه دست بزنید، خودش داستان میشه... چه برسه بحث کردن سر درست مراقبت نکردن... و طبق استانداردهای ما پیش رفتن...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، 2015، Celin، liyane، nona، youtab، خانم فسقلی، شماره مجازی تیندر، مینو
پاسخ
الان به نظر شما ببرمش دکتر؟ یا بی خیال بشم
پسرم حالش خوبه و طبق معمول داره همه تلاششو میکنه که نخوابه.
مامانم خودش خیییییلی حساسه. از من بیشتر
شبی که داکسن دوماهگی زدیم مامانم تا صبح بالاسرش نشست و هر نیم ساعت دمای بدنشو چک کرد. از من بیشتر احساس مسئولیت میکرد
میگم شاید خودش چنگ زده. چون گوشه یکی از ناخوناش تیز سده و رو لپشو کنده. البته خطش باریکه
یا شاید ناخن مامانم خورده.
نمیدونم چیکار کنم
دقیقا حق باشماست. آدمی که خودش بچه شو نگه نداره اینجوری میشه
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، Celin، liyane، Rose، youtab، خانم فسقلی، شماره مجازی تیندر
پاسخ
کژال جان من فکر نمیکنم چیز خاصی باشه که نیاز به دکتر بردن داشته باشه. چون همون طور که میگی زخمه و کبودی نیست. اگه ضربه ای خورده باشه به سرش حتما کبود میشه و ورم میکنه. وقتی کبودی نیست پس در حد زخم سطحیه. به نظر من نیازی به دکتر بردن نیست. بچه های اون سن خیلی دستاشونو تکون میدن و ناخن هاشون هم در کوتاه ترین حالت ممکن هم باز تیزه.
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، 2015، Rose، youtab، خانم فسقلی، شماره مجازی تیندر
پاسخ
(۱۴۰۰/۸/۲۸، ۰۶:۱۶ عصر)(کژال) نوشته است: الان به نظر شما ببرمش دکتر؟ یا بی خیال بشم
پسرم حالش خوبه و طبق معمول داره همه تلاششو میکنه که نخوابه.
مامانم خودش خیییییلی حساسه. از من بیشتر
شبی که داکسن دوماهگی زدیم مامانم تا صبح بالاسرش نشست و هر نیم ساعت دمای بدنشو چک کرد. از من بیشتر احساس مسئولیت میکرد
میگم شاید خودش چنگ زده. چون گوشه یکی از ناخوناش تیز سده و رو لپشو کنده. البته خطش باریکه
یا شاید ناخن مامانم خورده.
نمیدونم چیکار کنم
دقیقا حق باشماست. آدمی که خودش بچه شو نگه نداره اینجوری میشه

اگه زخم سطحیه و جای حساسی نیست، به نظرم لازم نیست...
ولی از مامانت حتما بپرس که چیزی شده؟
بدونه که شما حواست هست و بچه ت رو می شناسی...
اگر هم اتفاق بدی افتاده بود بدونی که باید پیگیری کنی یا نه...

من خیلی رابطه ی خوبی با مامانم ندارم... ولی اگه جای شما بودم، مثلا زنگ می زدم یا می بردمش اونجا و وسط حرفا می گفتم راستی مامان می دونی فلان جاش چی شده؟ هر چی فکر می کنم یادم نمیاد کجا ممکنه خورده باشه... شما یادته چی شده؟ به نظرت ببرمش دکتر؟ خیلی نگران شدم...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، 2015، Celin، youtab، خانم فسقلی، شماره مجازی تیندر
پاسخ
به نام خدا
مامان یک عدد جوجه امروز هیچی شیر نخورده و هیچی نخوابیده و فقط بغل ایستاده مونده بهتون سلام میکنه
البته کلا یه هفته ای هست نا آروم شده
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، 2015، Nedaa28، Rose، Sh96.shamim، Targol، youtab، خانم فسقلی، شماره مجازی تیندر
پاسخ
نونا جون خودت فکر میکنی نی نی ات واسه چی شیر نمیخوره؟ رفلاکس یا بازیگوشی؟
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، Targol، youtab، خانم فسقلی، شماره مجازی تیندر
پاسخ
نونا جان یعنی هیچی شیر نخورده؟یا مثل پسر من ۵,دقیقه میخوره و کافیه براش؟؟
پسرمنم از۶صیح بیدار تا۶عصر شاید جمعا۴ساعت بخوابه اونم هربار۲۰دقیقه
فاطمه هستم
Heart
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Nedaa28، nona، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 14 مهمان