گپ خانم های باردار 1401

[maryam_na]

قربونتون خوبم و بچه هام‌ خوبن. شما خوبین بچه ها؟ امیدوارم که همگیتون سلامت باشین. بچه هاتون و نی نی تو دلیهاتون چطورن؟ البته یک ماه پیش همگی کرونا گرفتیم و دخترم از مهد آورده بود و اون سختترم گرفت و ۲-۳ روز تب داشت و تبش یه روز به ۳۸.۷ اینام رسید بچه ام. دیگه یه مدتم مشغول کلاس ورزش بعد بارداری بودم که تموم شد و الانم هفته ای یه بارم با ایلیان می ریم کلاس مادر و نوزاد. یه مدتم مشغول خونه تکونی بودم اینایی که از بیرون بیان فقط ظاهرو سمبل می کنن و تمام عمق خونه ام کثیف بود، یه چند هفته است هم که نوبتی دوستامونو دعوت می کنم که بارداری رفتیم خونه اشونو نشده بود دعوتشون کنم تو بارداری به خاطر شرایط قشنگ بارداریم. می فهممت نسیمه چی میگی واقعا بعضی بارداریها تحملش سخته، مال منم جالب نبود و خصوصا که به خاطر کم تحرکیمم ۲۵-۲۷ کیلو اضافه کرده بودم و دو کیلو دیگه کم بشم میشم عین قبل بارداری که امیدوارم تا آخر فروردین شر این دو کیلو هم‌ کم بشه. ولی خب آدم وقتی بعدش کوچولوشو بغل می کنه هر روز خدارو شکر می کنه. پسرمم یه خدود دو هفته ایناست خوابش میاد تو طول روز بدقلقی می کنه و خلاصه اینکه خیلی فرصت نمی کنم بیام و فرصتی پیدا کنم یکم فیلم و سریال می بینم و یه ورزشی چیزی می کنم.
راستی صنوبر هم باردار شده به سلامتی؟

---

آخی نونا تو هم شبهام مشغول کاری و فرصت خوابیدنتم کمه سختت میشه. خسته کننده هم هست کل روز یکسره با فسقل بچه سر و کله زدن. من مهمون دارم با اینکه خب کار خونه ام بیشتره راضیترم چون باز بچه امو بازی میدن و یه نفسی می کشم از دستشو اونم پسر خوبی میشه وقتی مهمون داریم چون سرگرمه.

[nona]

خدا قوت مریم جان چه مامان با برنامه ای واقعا آفرین داری
بچه داری ،مهمون، کار خونه و بچه، کلاس ورزش واقعا آفرین…
مریم جون من کارم کمتر شده چون عملا شغل اصلیمو از دست دادم برای همین بهشون کفتم خیلی محدود میتونم کمک کنم در حد شبی سه ساعت کار میکنم

[صنوبر۷۱]

وای نه مریم جون )

تقصیر نوناس

نونا خانم تحویل بگیر

---

مریم جان چقدر خوب کم کردی ماشاالله

[nona]

مریم جون ، صنوبر دروغ میگه
حامله هست دوقلو دختر و پسر
هفته ۱

---

صنوبر اوووووووف بر تو
از شوهرت خجالت بکش شرم کن داره میشه منفی یک ماه

[youtab]

عه سلام مریم جون خوبی؟
نونا جونم کی میری راند دوم پس؟

[nona]

یوتاب باید برم ماه بعد اما یه میائلی پیش اومده فعلا نمیدونم باید چکار کنم برم تو کارش یک سال صبر کنم
نمیدونم واقعا
منتظرم برم با مشاور مشورت کنم

[youtab]

خیر باشه الهی
ای بابا
... 
امروز پارک بودیم یه زوج اومدن با یه بچه نوپای یکساله که داشت با زحمت راه میرفت انگار تازه راه افتاده بود. کالسکشو هل مبداد، خیلی با نمک بود
نیم ساعت گذشت من. یدم بچه هه با باباش میرن سرسره اما مامانه هی خم میشه روی کالسمه و میخنده رد شدم دیدم یه بچه 2،3 ماهه توشه!!!!! وای جا خوردم
یعنی کی باردار شده بعد از اون اولی
یکم گذشت ازم پرسید پسرتون چند وقتشه گفتم نزدیک 22 ماه گفت عه پسر بزرگ من 13 ماهشه کوچیکه 3ماه
اصلا توی شوکم هنوزم خخخخخخ

[nona]

وای یعنی بچه سه ماهش بود رفته بود تو کار دومی؟
من تا پنج ماه خدا ساهده جای سزم بیحس بود و حس بد داشتم

---

ولی خوشبحالش

[youtab]

ننم راستش ته دلم گفتم خوش به حالش تقریبا حکم دوقلو دارن
اگه 3ماهگیه بچم ویده بودمش دونی رو میاوردم خخخخخ

[nona]

اره واقعا اولش وای داره ولی بعدش خوشبحالش داره
یهو تموم میشه پروژه