امتیاز موضوع:
  • 3 رأی - میانگین امتیازات: 3.33
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
گپ و گفت مامانهای ۱۴۰۰
عجبببببببببببببب!!!!
توی آموزش های جنسی این هست که اصلا از قبلش حواسمون باشه که وسیله ی آماده برای سرگرمیش داشته باشیم که اصلا بچه نخواد دستش رو بزنه... اگه زد حواسش رو پرت می کنیم...
یا با آب زیاد گرم نشورید بچه تحریک نشه...
موقع شستن بچه زود سر و تهش رو هم بیارید و فرز باشید که بچه توجهش به اون قسمت جلب نشه... لفت ندید و با آلت یا باسن ور برید...
اونوقت خواهر همسر شما اینجوری!!!!!!!!!!!
جل الخالق...
فکر کن چه تصویری از خودش و بچه ی بیچاره توی ذهن بقیه ایجاد میشه...
چقدر احتمال آسیب بچه بالا میره...
دلم گرفت برای اون بچه...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • **ماهور**، 2015، Celin، mona70، nona، Sufii، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
وای رز جون باورت نمیشه من چقدر از دست این زن و کلا خانوادش حرص میخورم، بعد هی میگن تو چرا با خانواده شوهرت نمیسازی، دیگه نمیدونن بخاطر همین کاراشونه‌‌
یه کارایی میکنه نگم برات. واسه واکسن یک سالگی بچش، رفته بود خانه بهداشت، بعد از لحظه ی گریه کردن و ضجه زدن بچش عکس گرفته بود گذاشته بود تو اینستا!!!!!!! یکی نیست بهش بگه تو خودت خوشت میاد کسی از گریه کردنت عکس و فیلم بگیره بزاره فضای مجازی؟؟؟؟ نمیدونم چرا نمیفهمن حریم خصوصی بچه به اندازه حریم خصوصی ادم بزرگا مهمه، حتی مهم تره، چون اونا بچه هستن و آسیب پذیر تر و قدرت دفاع کردن از خودشون ندارن
بخدا نمیدونم چرا خدا به این جور ادما بچه میده
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، Celin، mona70، nona، Rose، Sufii، youtab، آیسان ۹۶، شماره مجازی تیندر، نسیمه جااان
پاسخ
وای ماهور حیف اون بچه دلم براش سوخت بخدا Sad عجب آدمیه …
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • **ماهور**، 2015، Celin، mona70، Rose، Sufii، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
۱ ماه اول سعی میکرد شیر بده به بچش. بخدا قسم یه بار به چشم خودم دیدم رو مبل اتاق بغلی نشسته بود که مثلا کسی نباشه، بچش زیر سینش بود بعد داداش بزرگش هم بالا سرش وایساده بود داشت نگاهشون میکرد، کل اون هاله ی قهوه ای و بزرگ سینش بیرون بود!!!! خلاصه که خدا به راه راست هدایتش کنه
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، Celin، mona70، nona، Rose، Sufii، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
عجبااااا
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • **ماهور**، 2015، mona70، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
دیشب دختر بزرگترم مگه گذاشت بخوابم؟! هر یکی دو ساعت نق زد. خیلییی شب بدی بود. خدا بخیر بگذرونه امروزو با این دو تا جغله
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، Celin، mona70، nona، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
ترگل جون خدا قوت
ترگل میگم کمکی نداری؟ واقعا تصور نگهداری دوقلو به تنهایی سخته برام من که دیگه اقصی نقاط کشور سپردم واسه پرستار بلاخره بکی بیاد حداقل چند ماه با خضور خودم کمک بده منم خیالم راحت باشه از الان فکر دومیو میکنم که اگه پرستار نداشته باشم این دخترمم اگه همه چی به خوبی پیش بره اون زمان ۲ سال و چندماهشه قطعا از عهده برنمیام. الان بچه های همینجارو میبینم که چقدر براشون سخته منم که دیگه اون موقع قطعا یک سال دورکاری نمیتونم بکنم یعنی موافقت نمیکنن
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، mona70، youtab، شماره مجازی تیندر، نسیمه جااان
پاسخ
نه نوناجون کمکی ندارم. از جمعه برگشتم تهران و تنهام. راستش سخت که هست مخصوصا به خاطر بدقلقی کوچولوهه تو شیر خوردن که باید خواب باشه و خونه تو سکوت اونم اگه لطف کنه یکم بخوره.
اتفاقا دیروز با دو تا شرکت پرستاری تماس گرفتم ببینم چی میشه. منم آشنا پیدا نکردم دیگه. حالا شروع کنم بین همینا بگردم فعلا شاید تا عید یه پرستار خوب پیدا شد. از بعد عید هم اگه پرستار خوب پیدا نشد فوقش تا ۱ سالگی کج‌ دار و مریز طی میکنیم بعد میذارم مهد.
نوناجون واقعا سخته. یعنی قشنگ بعضی لحظات دلم میخواد بذارمشون خونه و برم Big Grin

راستی نوناجون این ملق زدنه خیلی رو مخمه. دخترم ملق میزنه بعد خسته میشه گریه میکنه. تا دوباره به پشت میخوابونمش بلافاصله ملق میزنه و گریه میکنه. در حالیکه قبلا مثلا یه ساعت هم شده راحت به پشت میخوابید برای خودش سرگرم بود. خوب آدم عاقل، ملق نزن وقتی گریه‌ات میگیرهSad

همین الان دارم به بزرگه شیر میدم شاید دوباره بخوابه. صدای نق و نوق اون میاد چون ملق زده خسته شده :|
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، Celin، mona70، nona، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
وای ترگل همون
دختر من به پشت میخوابونمش بلند میشه خم میشه خم میشه با پیشونی میفته زمین گریه مبکنه حال زیرش زیراندازای نرم گذاشتم ولی بلاخره درد میگیره تا چند وقت پیشم عین دخترت اونوری میشد میخواست بخزه درست نمیتونست میزد زیر گریه
ولی اشکال نداره ترکل بذار کارشو بکنه تو روند تکاملش تاثیر خوب داره

بدون کمکی دو تا همسن سخته واقعا خدا قوت
میخوام ترگل جون از آخر ماه دیگه سوپ و آووکادو و موز بدم به دخترم با سیب و گلابی
ببینم چه میکنه
با این فرنی و حریره که چندان ارتباط برقرار نکرد سرلاکم بخاطر شیرش که اصلا نمیخوره منتظرم هفته بعد ببرمش دکتر اگه اکی بده سرلاکای بدون شیر بخرم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، mona70، Targol، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
ترگل جونم من همیشه ارزوی دوقلو دلشتم
حتی روزی که رفتم واسه چک ساک حاملگی هی به دکتر گفتم یه دونست؟ دیگه نیست؟
اما الان تو همین یه دونه به شدت موندم
خدا بهت توان و قدرت چندین برابر بده خوااااهر
...
بچه ها من چند صفحه قبل پرسیدم فکر کنم تو بحثای دیگه گم شد
...
واکسن شش ماهگی نزدیکه بهمون
بعدش دیگه تا یکسال ندارن دیگه؟
بعد پرونار همپن دو دوز بود؟
و اینکه بعد شش ماه بازم باید ماهیانه ببریم دکتر برای چکاپ درسته؟
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، mona70، nona، Targol، شماره مجازی تیندر
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 12 مهمان