ارسالها: 3,962
موضوعها: 0
تشکر Received: 9,992 in 2,583 posts
تشکر Given: 21,346
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
11,818
نداجان الان میخواستم بیام همین سوال رو ازت بپرسم..
من چهارماهگی که بردمش بهداشت۶۵۰۰بود.دیروز با خودم بردمش رو ترازو۶۷۰۰بود.
ندا تو پسرت خوابش چطوره؟؟من پسرم دیوونه م کرده اصلا نمیخوابه مگه رو پام باشه،شکمش هم هردو روز کار میکنه،دفعه قبل بردمش دکتر گفت اشکال نداره ولی اگه زور میزنه و کار نمیکنه شیاف گلیسرین داد گفت بذار.حالا پسرم اذیته معلومه ولی میترسم عادت کنه به همین شیاف ه ...موندم چکار کنم
فاطمه هستم
ارسالها: 1,251
موضوعها: 0
تشکر Received: 6,784 in 1,210 posts
تشکر Given: 4,526
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
6,938
۱۴۰۰/۱۱/۲۱، ۱۱:۵۹ عصر
(آخرین ویرایش: ۱۴۰۰/۱۱/۲۲، ۱۲:۱۳ صبح، توسط Nedaa28.)
بهداشت لباساش مثل همین تو خونه بود؟
ترازو ما نمیدونم چرا قاطی کرده هر بار یه عدد نشون میده
ولی فکر کنم ۳۵۰ اینا اضافه کرده ، که کمه !!
فاطمه جان من کمکی شروع نکردم فک کنم به خاطر فرنی اینا باشه یبوستش ، باز بچه ها تجربه دارن بگن چیکار کنی
والا ما همچنان از ۸:۳۰ خاموشی میزنیم و مراسم لالایی و پوشک و راه بردن داریم که تا ۹:۳۰ طول میکشه بخوابه ولی هر دو ساعت دقیق بیدار میشه شیر میخوره میخوابه ، صبحا هم از ۵ اینطورا دیگه کلا سینه تو دهنشه تا ۸ که کامل بیدار بشه
خودم احتمال میدم سیر نمیشه ، الان دو شبه از ۳ تا ۵ کامل چشماش بااازه و هی خودشو میکوبه اینور اونور
روزا هم باید کنارش دراز بکشم تا بخوابه نیم ساعت مثلا
پسر من فقط با راه بردن شیر میخوره و میخوابه
فاطمه جان من حس میکنم این هفته پسرم به صورت خودجوش خواب روزش رو هم خیییلی کم کرده و دیگه سر دو ساعت اصلا خوابالو نیست و میتونه ۳ ، ۴ ساعت راحت بیدار بمونه
ارسالها: 1,530
موضوعها: 0
تشکر Received: 5,626 in 1,212 posts
تشکر Given: 1,388
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
6,224
ندا جون من این ماه دکتر نبردم
چکاپ داشت ولی از ترس امیکرون نبردم و دکترش ویزیت آنلاین هم میکنه ویزیت آنلاین گزفتم سوالامو پرسیدم
وزنشم خودم خونه گرفتم فک میکنم 300 تا 400 گرم اضافه کرده ک دکترش گفت خوبه و طبیعیه
خواب هم ک جیزی نمیگم و سکوت میکنم 
چرا با راه بردن شیر میخوره؟ خیلی سخته ک  جور دیگه نمیخوره؟
ارسالها: 5,223
موضوعها: 278
تشکر Received: 22,296 in 4,717 posts
تشکر Given: 14,824
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
24,870
۱۴۰۰/۱۱/۲۲، ۰۱:۵۸ صبح
(آخرین ویرایش: ۱۴۰۰/۱۱/۲۲، ۰۲:۰۴ صبح، توسط Rose.)
عاطفه جان بغلی شدن اصلا تا دو سالگی معنایی نداره و هر موقع میخواد باید بغل بشه... اینو قدیمیا میگفتن که از سر خودشون باز کنن، ده تا ده تا میاوردن نمی تونستن هی بچه به بغل باشن یا باردار بودن یا بچه زیر یه سال داشتن... حتی برای همین سفت و محکم قنداق می کردن، تریاک میدادن تا بچه آروم باشه بتونن به کاراشون برسن... ولی ماها همین یه دونه ها رو هم به زور میاریم و بزرگ می کنیم... بچه چند ماهه هیچی جز بغل مامانش نمیخواد که... اون اولا اصلا من نمیذاشتم به گریه و اینها بخواد برسه ولی خب کولیک و ریفلاکس داشت و خیلی وقتا بغل هم جوابگو نبود واقعا... ولی من دوتا آغوشی داشتم، با چادر حتی می بستمش و کار می کردم... هر چی بیشتر الان در تماس با شما یا نگهدار اصلیش باشه، در آینده احساس امنیت بیشتری خواهد داشت و زودتر مستقل میشه و راحت تر میشی تا بچه ای که این دو سه سال اول رو توجه نکردی و امنیتش تامین نشده و دچار تله ی طردشدگی و بی ارزشی و اینها شده...
کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید جفری یانگ طرحواره ها رو برررسی کرده و بر میگرده به ریشه های تله ها اشاره می کنه که تقریبا تمامش مرتبط با مادر و رفتار مادر و در دسترس بودن مادره... الان بوکاپو خلاصه ی رایگانشو هم برای این هفته یعنی تا فردا گذاشته می تونی گوش بدی...
ولی د مورد بغل کردن کتابهای مختلف فرزندپروری تاکید دارن که نیاز به آغوش بچه باید حتما در لحظه تامین بشه... بچه ی چند ده روزه کوچیکتر از اینه که به بغلی شدنش بخوایم فکر کنیم... بغلش کن بذار باهات امنیت داشته باشه...
بعدش یه مدت استراحت های کوتاه خواهی داشت، بعد دوباره از ۶ تا ۱۸ ماهگی نباید ازش دور بشی... بغل هر موقع خواست بهش بدی و... بعد به مرور بزرگتر که میشه خودش با خودش بازی می کنه، سرگرم میشه، کمک می کنه و... بارش کم میشه در حدی که خودت دلت تنگ میشه برای روزایی که توی بغلت جا میشد...
من تقریبا بعد ۶ ماه بود که میذاشتمش توی کریر و باهاش شکلک و اینا درمیاوردم و کارام رو می کردم یا کنار دستشویی و... می بردم که ببیندم... حدود ۸ ماهگی هم که میگرفت به دیوار و دور خونه می چرخید دیگه به هر جایی که میخواست می رسید... فقط باید جلو چشم می بودم یا صدام باشه یا خیلی کوتاه و سریع به کارم برسم...
خلاصه که برای فکر کردن به بغلی شدن خیلی کوچولوئه، فکرشو نکن
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
ارسالها: 7,835
موضوعها: 7
تشکر Received: 20,218 in 5,384 posts
تشکر Given: 8,760
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
24,701
رز عزیز،خوشحالم که دوباره نوشته هات رو توی سایت میبینم ♡انشالله همیشه سلامت باشی
گوش کن! نبض دلم زمزمه اش با تو یکیست ♥︎
ارسالها: 332
موضوعها: 0
تشکر Received: 1,963 in 335 posts
تشکر Given: 1,004
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
1,963
بچه ها شما بچه هاتون چندماهه بودن حس کردید دارن دندون درمیارن؟ من پسرم همش دوس داره یه چیز به لثه هاش بکشه اب دهنشم خیلی میاد یعنی دندون درمیاره؟ اخه خیلی زوده هنوز
ارسالها: 3,962
موضوعها: 0
تشکر Received: 9,992 in 2,583 posts
تشکر Given: 21,346
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
11,818
سحرجان پسر منم همش دوست داره چیزی رو بکشه لثه ش،اب دهنش هم می یاد.تازه رفته تو۶ماه!ولی هنوز زوده تا یکی دوماه همین روند هست تا دربیاد دندونش
فاطمه هستم
ارسالها: 8,455
موضوعها: 1
تشکر Received: 30,666 in 6,991 posts
تشکر Given: 20,214
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
35,283
بچه ها دندون درآوردن یهویی نیست ممکنه پروسش دو تا سه ماه طول بمشه و کلا عمما از ۶ تا نه ماهگی دیگه درمیارن برای همین حالتا رو ممکنه از چهارماهگی هم ببینید دختر من که از اوایل سه ماهگی شروع کرد بعد یک ماهم درآورد اولی دومی رو بعد سه ماه سومی رو اما مثلا الان دو ماهه بنظرم میخواد آسیابش دربیاد تمام خالتا رو داره دردم داره اما هنوز خبری نیست.
آره رز جن خیلی خوبه دوباره فرصت مردی بیایی بنویسی
ارسالها: 4,457
موضوعها: 1
تشکر Received: 9,629 in 3,202 posts
تشکر Given: 3,566
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
13,743
سلام بچه ها
یه سوال خارج از بحث...مثلا وقتی شما میگین بچه من تو سه ماهگی راه رفت منظورتون سه ماه تموم و اواسط چهار ماهگیه مثلا؟ فرضا سه ماه کامل و ۱۰ روز؟ یا این که توی ماه سه منظورتونه به این معنی که دو ماه کامل و ۲۰ روز مثلا؟
ارسالها: 8,455
موضوعها: 1
تشکر Received: 30,666 in 6,991 posts
تشکر Given: 20,214
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
35,283
من منظورم شروع ماهه مثلا دو ماه و خورده ایو میگم سه ماه. اما اکثر بچه ها منظورشون اتمام اون ماهه.
|