ارسالها: 5,223
موضوعها: 278
تشکر Received: 22,296 in 4,717 posts
تشکر Given: 14,824
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
24,870
بچه ها اگه از ۶ ماه گذشتید، دیگه تا حداقل ۱۸ ماهگی سعی کنید تنها جایی نذاریدشون... مگه اینکه دائم پیش هم بوده باشن و بچه اون فرد رو عضو دائمی بدونه... الان بچه فقط یک تا نهایت دوتا مراقب اصلی رو می شناسه و بقیه براش اصلا مهم نیستن و مراقب اصلی رو نبینه انگار دیگه هیچکسی رو نداره که مراقب و محافظش باشه و احساس امنیتش خدشه دار میشه... این مساله روی عزت نفس، اعتمادش به بقیه، استقلالش و خیلی چیزا تاثیر داره...
یوتاب جان عادت کن با بچه کارهات رو انجام بدی یا بگی بیان توی خونه کمکت کنن یا اگه مشکلی نداری با بچه بازی کنن تا شما کارهات رو بکنی، یا بیان کمکت که سه تایی برید خرید وووو...
این دوره ی اضطراب جدایی سخت و مهمه... در موردش مطالعه کنید کمک کننده اس...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
ارسالها: 10,766
موضوعها: 9
تشکر Received: 29,091 in 7,959 posts
تشکر Given: 44,430
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
33,760
ممنونم رز جان
اره اینم راه حل خوبیه, خیلی در موردش خوندم اما فکر میکردم خیلی دیر نشده ۷ماهو ۲۱روزشه اما اشتباه کردم واقعابچم خیلی اذیت شد طفلی بمیرم براش
ارسالها: 10,766
موضوعها: 9
تشکر Received: 29,091 in 7,959 posts
تشکر Given: 44,430
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
33,760
یا خدا بن سای جون من امیدم به۱۸ ماه بود, اما باز اونموقع بزرگتره شاید چند دقیقه بشینه یه جا یا مشغول بازی بشه تا منم به زندگیم برسم, خدا توان بده بهمون واقعا
ارسالها: 5,223
موضوعها: 278
تشکر Received: 22,296 in 4,717 posts
تشکر Given: 14,824
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
24,870
(۱۴۰۰/۱۱/۲۵، ۰۸:۱۷ عصر)youtab نوشته است: ممنونم رز جان
اره اینم راه حل خوبیه, خیلی در موردش خوندم اما فکر میکردم خیلی دیر نشده ۷ماهو ۲۱روزشه اما اشتباه کردم واقعابچم خیلی اذیت شد طفلی بمیرم براش
آره آدم تا در موقعیت قرار نگیره متوجه نمیشه وارد برهه ی اضطراب جدایی شده...
حالا چیزی که میگن، گاها میگن مثلا از 5-6 ماه حواستون باشه تاااا 18-20 ماهگی...
بعدش یهو حالت شورشی داره که تست می کنن بدون والد باشن... می فهمن مادر هست... بعد دوباره 24 ماهگی مبارزه برای استقلالشون شروع میشه... و میگن تا 3 ادامه داره... ولی من به 3 هنوز نرسیدم ولی خب خیلی اذیت کننده اس این حجم از استقلال طلبی و خواستن چیزی که در برنامه نیست یا به ضررشه ووو...
بله بونسای جون منم همین نظر رو دارم...
میخواستم بعد از 2 بذارمش مهد
شروع کردم مطالعه
دیدم با توجه به شرایط مهدهامون، بهتره بچه کلامش کامل شده باشه... بتونه خودش غذا بخوره... از پوشک گرفته شده باشه ووو... که تقریبا هیچکدوم تا حداقل 2.5 یا 3 کامل نمیشه...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
ارسالها: 5,223
موضوعها: 278
تشکر Received: 22,296 in 4,717 posts
تشکر Given: 14,824
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
24,870
(۱۴۰۰/۱۱/۲۵، ۰۸:۴۰ عصر)youtab نوشته است: یا خدا بن سای جون من امیدم به۱۸ ماه بود, اما باز اونموقع بزرگتره شاید چند دقیقه بشینه یه جا یا مشغول بازی بشه تا منم به زندگیم برسم, خدا توان بده بهمون واقعا
نه واقعا 18 ماه چیزی نیست که بشه بچه رو جایی گذاشت چون نمی تونه چیزی رو بگه، معلوم نیست چه اتفاقاتی میفته... نمیتونه خواسته هاش رو بگه ووو...
در کل بهتره با خود بچه کار کنی... یاد بگیره خیلی بهتره... کم کم خودش رو شروع می کنه که سرگرم کنه...
بعد کم کم کتاب و اینها دستش بده، با کمکش کارا رو انجام بدید... یا حداقل شما رو ببینه که کارا رو داری می کنی وووو...
واقعا سخته ولی مطمئن باش که توانش رو داری عزیزم
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
ارسالها: 306
موضوعها: 0
تشکر Received: 1,323 in 293 posts
تشکر Given: 1,165
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
1,325
یوتاب هرروز باید ببری تا عادت کنه بمونه یکم وگرنه نمیشه باید اونا بیان خونتون.
ولی از ۸ ۹ ماهگی دیگه خودشون بیشتر سرگرم میشن راحتتر میشه.یه چندتا قابلمه و ماهیتابه میدی دستش کلی وقت بازی میکنه.
نونا جون از ۸ ماهگی تا الان فرقی نکرده کلا فکرکنم ۱۰ سری میاد سراغم شیر بخوره البته تا حالا دقت نکردم مثلا الان من دراز بکشم سریع میاد لباسمو میده بالا شیر میخوره.
ارسالها: 1,530
موضوعها: 0
تشکر Received: 5,626 in 1,212 posts
تشکر Given: 1,388
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
6,224
یوتاب جون من از دو ماهگی دخترم هفته ای دو ساعت میرم سرکار
میذارم پیش مادرشوهرم ک قراره سرکار رفتمم پیشش بمونه
4تایی میاییم اینجا نهار میخوریم و مادرشوهرم بازی اینا میکنه و بعد من میخوابونم مبرم
خواب ک نداره زود بیدار مبشه چند بار شده گریه کرده شوهرم اومده ولی الان خیلی بهتر کنار اومده
دیگه شرایط کاری وافعا اجازه 2 سال و 3 سال رو نمیده بچه ها 
البته من پسرم خیلی خوب کنار اومد انشاله دختری هم خوب باشه
ارسالها: 8,455
موضوعها: 1
تشکر Received: 30,666 in 6,991 posts
تشکر Given: 20,214
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
35,283
۱۴۰۰/۱۱/۲۵، ۰۹:۱۹ عصر
(آخرین ویرایش: ۱۴۰۰/۱۱/۲۵، ۰۹:۲۰ عصر، توسط nona.)
اره واقعا اگه قرار باشه دو سال برنگردی به سرکار تو کارای ما حداقل باید شغلتو ببوسی بذاری کنار کلا ، از صنعت و دانش روز و پروژه ها فرسنگها عقب میفتی حداقل سازمانتوباید عوض کنی  من که برمیگردم تهش مقاومتم و همکاری سازمان و شرکتم یکسال دورکاریه و تمام. ولی واقعا گناه دارن طفلیا
شمیم جون دختر من اصلا و ابدا سراغم نمیاد خودم ده بار میذارمش زیر سینه دو دفعه میگیره فقط بقیشو داره در میره، فقط شبا چون طول روز شیر نخورده دو سه بار میخوره
ارسالها: 1,530
موضوعها: 0
تشکر Received: 5,626 in 1,212 posts
تشکر Given: 1,388
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
6,224
دختر منم بازیگوش شذه ی میک میزنه برمبگرده اینور اونور نگاه میکنه
اگه صدای داداششو بشنوه ک هیچی شروع میکنه ب خندیدن کلا بیخیال شیر میشه
ارسالها: 10,766
موضوعها: 9
تشکر Received: 29,091 in 7,959 posts
تشکر Given: 44,430
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
33,760
۱۴۰۰/۱۱/۲۵، ۰۹:۴۱ عصر
(آخرین ویرایش: ۱۴۰۰/۱۱/۲۵، ۰۹:۴۲ عصر، توسط youtab.)
الانم میکنم دقیقا
مثلا دارم تختو صاف میکنم میذارمش تو تخت کنار مادر میگم بیا باهم تختو صاف کنیم, موقع اشپزی جز مواقع خطردار و اینکه نتونم یه دستی کلابغلمه داری اشپزی میکنیم, همه چیو خورد میکنم بعد با خودش نیریزیم تو قلبلمه و تابه و کاسه سالاد مثلا, جارو برقی رو جلو چشمش روشن میکنم هی اوا و عه واینا میگم که نترسه از صداش بعد میکشم دنبال دسته و خود و اینور اونور د یا یه جاهایی بغلش میکنم باهم بکشیم
مرسی عزیرم از امیدواریت
...
متاسفانه یا خوشبختانه شمیم جون و الهام جون همسر من به شدت حساسه رو مخصوضا مرونا حتی لا مامانشم بی تعارف برخورد میکنه یه ذره چیزی ببینه, برای همین زیاد نمیذاره ببریمش میگه خ ش سرکار میره خیلی امن نیست
(۱۴۰۰/۱۱/۲۵، ۰۹:۳۶ عصر)Bonsay نوشته است: دیگه برای همینه که میگن بچه تا ۲ سالگی فقط چند دست لباس میخواد و یک مادر تمام وقت
دقیقا بن سای داشتم ظهر به همسرم شبیه همینو میگفتم
|