گپ و گفت مامانهای ۱۴۰۰

[Rose]

اون قرمزیا دو دلیل رو من براش پیدا کردم...
یکی اسهال و این مسائل که تودم دو بار تجربه کردم و به وضوح پیشرفتش رو میدیدم...
یکی هم دکترش گفت کامل خشک کنید که عرق سوز نشه..
یعنی آثار مدفوع و حتی آب اگر روی بدن بچه بمونه، عرق سوز میشه... اگر درست یادم باشه خودش یه نوع قارچه اصلا... ببین اگر می تونی، مثلا بعد از پی پیش و شستن و خشک کردنش، یه زیرانداز ضدآب بنداز و روشو با پارچه بپوشون و کنارش بشین بازی و اینها کن، هر چی بیشتر هوا بخوره بهتره...

ترسیدن از شب همطبیعیه من خودم تا دو سالگی هوا به تاریکی که می رفت عصبی میشدم... هم بحث فشارهای کل روز مطرحه، هم ترس از بیدار شدن شبانه که به آدم فشار میاره...
تا می تونی کمک بگیر عزیزم

[youtab]

مرسی بچه ها, الان تو راهیم جوابش اماده شده فرستاده واتس اپ 
سی بی سی و ایرونش خوبه گزینه سوم ازمایشش فریتین بود که بین ۳۰ تا ۲۰۰ نرمالشه برای پسرم ۴۷ بود 
دیگه نمیدونم داریم میریم, انقدر حرصهای جاتبی دارم میخورم که نمیدونم چیو کجای دلم بذارم, فقط خدا کمک کنه زودتر برگردیم خونه, اگر خدایی نگرده زبونم لال کرونا باشه همین امشب جمع میکنم بریم خونه دیگه پنج روزم از شروع علایم باباش گذشته دیگه

[Rose]

یوتاب جان آز ادرار یا مدفوع ندادن؟
دکتر چه سوالایی پرسید؟
در مورد ادرار چیزی نپرسید؟

[2015]

یوتاب جونم ان شاالله هیچی نیست...
ما اینجا منتظریم و نگران .بی خبر نذارمون
الهی قندعسلت چه اذیت شده

[liyane]

يوتاب عزيزممم
خوب ميدونم چه حالي داري الان
فقط از ته دلم ميخوام علت اين تب هرچي هست زود از بين بره
تو مادر خيلي خوبي هستي
نگراني براي بچه بد درديه

[youtab]

بچه ها فدای محبت همتون, قربونتون بشم که انقدر خوبین, میدونم از دعاهای شما بوده با اون دلای مهربون و پاکتون, قبل دکتر بروفن دادم به دستور دکتر, جواب ازمایشش رو دید گفت خداروشکر یه عفونت جزییه ویروسیه فقط, باباشو گفتم گفت ممکنه اما علایمش خیلی خفیفه, بهش سیتریزین داد و کوریزان, گفت اقصلا نگران نباش, تبش هم ۳۶ شد بلاخره بعد از حدود ۲۴ ساعت,
گفت شیر و غذا است اصرار نکن بذار هرموقع دلش خواست بخوره 
از دیشب تا خالا مردم و زنده شدم, انگار یک ماه بود این یک شبانه روز برام, مرسی که مثل همیشه بودین

---

رز جان نه فقط خون اورژانسی, پرسید مدفوعش چطور و چندبار بوده, ادرارش چه رنگی و تیره یا نارنجی نبوده, پوشکشم چک کرد خودش, ریه شو گوشی گذاشت و ته حلقشو چک کرد و چشما و گوشش رو

[Rose]

خدا رو شکر یوتاب
خیالمون راحت شد
خداقوت واقعا
مریضی بچه خیلی سخته...

[youtab]

آخ لیانه عزیزم 
چقدر احتیاج داشتم یکی بهم بگه حرفتو 
باید وقت کردم یه اعتراف بنویسم وگرنه قطعا داغون و له میشم...

---

ممنونم رز جان 
حاضرم تک تک سلولامو بسوزونن اما بچم دیگه تب نکنه و بیحالی و مرضیشو نبینم...
صورتش کوچولو شده از دیشب تا الان

[ترانه خانوم]

خداروشکر یوتاب جان حال قندعسلت بهتره.
ایشالله همیشه اون صورت نازش پر از خنده باشه

[صنوبر۷۱]

خداروشکر یوتاب جان چه خوب شد خبر دادی ان‌شاالله سالم سالم باشه گل پسرت