امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 2
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
گپ خانم های باردار 1401
لیانه جان عزیزم تو دختر قوی هستی و هر تصمیمی بگیری درست ترین تصمیمه
واقعا حق داری شوکه باشی
دوست خوبم خیلی مراقب خودت باش
امیدوارم حال دلت خیلی زود خوب بشه
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • خانم فسقلی
پاسخ
لیانه مهربون. غصه نخور مادر مهربون. تو اتفاقا هیلی مادر خوبی هستی. هر تصمیمی بگیری مطمئن باش خوبه. اینکه میگی خجالت میکشی، خجالت نداره تو با توجه به شرایطت داری تصمیم میگیری. وقتی اوم باید شرمنده باشه که بی فکر کاری انجام میده. دوست قشنگم ناراحت نباش. تو همیشه با مهربونیت و راهنمایی هات اینجا به من لطف کردی. مطمئن باش الان هم هدایت مهربون حواسش بهت هست
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • خانم فسقلی
پاسخ
لیانه جون تو مثل همیشه بهتررررین تصمیم و میگیری ، انقدر خودتو اذیت نکن، کل ماجرا چند روزه تموم میشه،
به قول مینو هر تصمیمی هم بگیری محترمه

مینو جون کجااایی؟ دلم برات تنگ شده
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • خانم فسقلی، مینو
پاسخ
لیانه غصه نخور
بالاخره از این اتفاقا همیشه ممکنه که پیش بیاد...
یکم آروم باش، هنوز وقت زیاد داری و خدا رو شکر زود فهمیدی...
بذار در آرامش تمام جوانب رو بررسی کن و بهترین تصمیم رو بگیر...
ترست، استرست، فشاری که روته کاملا برام قابل درکه... و همه شونم محترمن... فقط اجازه بده این فشار اولیه بخوابه که چه تصمیم بگیری بمونه با نمونه، بعدا حسرتش رو نخوری که کاش بیشتر فکر کرده بودی و زمان داده بودی که آروم شی...
من که می خواستم بچه دار بشم، اینقدر هول کردم وقتی بیبی چک مثبت شد و انگار فوران هیجانات مختلف رو داشتم... شما که ناخواسته اینجور شده، مسلمااااا سطح هیجانات مختلفت خیلی هم بالاتره
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • خانم فسقلی
پاسخ
لیانه جونم خوبی؟بهتری؟بیا یه خبر از خودت بده
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • خانم فسقلی
پاسخ
بچه ها ببخشيد نميتونم تك به تك جواب بدم
راستش از صبح انقد گريه كردم و مضطرب شدم الان بي حال شدم افتادم روي كاناپه، گاهي اوقاتم لرزم ميگيره
قرصا رسيد دستم
فردا ساعت ٨ صبح ميخورم
ولي نميدونم چرا انقد ميترسم، خيلي زياد
ضعف دارم ولي ميل به هيچي ندارم
ياد روزاي وحشتناك بارداريم سر پسرم افتادم
ياد تموم اون روزاي نحس و سخت
الان مامانم اومده
برام مغزيجات اسياب كرد
نميدونم از اضطرابه از چيه حالت تهوع گرفتم
همسرم اومد خونه برام گل صورتي كيك صورتي و عروسك براي مثلا دخترمون خريد
اينارو ديدم گريه م شبيه شيون شد
بچه ها امروز روز گنديه براي من
رز پشيمون بشم؟!
همين الانم عذاب وجدان دارم كه نتونستم امروز مثل هميشه به پسرم برسم
همش بغلش ميكنم بوسش ميكنم
پسرم بايد هميشه براي من يكي يه دونه باقي بمونه
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Rose، آیسان ۹۶، رخشید
پاسخ
لیانه جان کاش یه چیز بخوری یه کم بخوابی
سخته، اما با عشق به پسر کوچولوت زود از این شرایط سخت رها میشی
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • liyane، خانم فسقلی
پاسخ
باور كنيد شايد چيز خاصي هم نباشه شايد دردش خيلي هم سخت نباشه
ولي من دارم مثل سگ ميترسم
اگه بقاياش بمونه بايد كورتاژ بشه
يا آنتي بيوتيك قوي خورده بشه
به هر نوعي از انتي بيوتيك بدنم واكنش بد نشون ميده
همش حس ميكنم دارم يه خواب ترسناك ميبينم
باورم نميشه واقعيته
يكي از دلايلي كه پافشاري كردم از اون خونه مستاجري بلند بشيم و حتما امسال خونه بخريم مال خاطرات بد بارداريم و زايمانم توي اون خونه بود
باورتون نميشه سر بارداري پسرم تمام قسمتاي خونه پلاستيك گذاشته بودم انقد وحشتناك بالا مياووردم كه گاهي نميشد خودمو به دستشويي برسونم
ياد تموم اون لحظه هاي بد ميوفتم
همه اينا باعث شد تا من از اون خونه بيزار بشم
دلم نميخواد نسبت به اينجا هم اين حسو بگيرم
ببخشيد كه اين حرفاي بد رو بهتون ميزنم و حالتونو بد ميكنم
دعا كنيد برام فردا همش دفع بشه
هيچي نمونه
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Celin، Nedaaa28، nona، Rose، sims s، آیسان ۹۶، خانم فسقلی، مینو، نیوشا123، کتایون خانم ۲
پاسخ
عزیزم ماهایی که عوارض دارو میدونیم و میشناسیم همیشه سخت میگیریم
مضطرب نباش دست و‌ صورتت با گلاب بشور و سامیار جان و بغل کن بخواب
تصمیمت هر چی هست محترم

خواهرانه و دوستانه میگم هیچ وقت از *بدبخت * استفاده نکن ، شدیدا من مخالف استفاده این کلماتم قشنگ

واس فردا همون موقع اب میوه شیرین کنارت باشه احساس ضعف کردی بخوری
دوستای گلم لطفا منو با اسم مستعارم آبگینه خطاب کنید.
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • liyane، خانم فسقلی
پاسخ
لیانه جان به چیزای بد فکر نکن
اینم میگذره
دوست من سقط کرد بقایا هم‌نموند
سامیار بچه گناه داره نمیدونه چی شده حال و روزت میفهمه Sad
عاشق رفتار شوهرت شدم فقط
به خودت برس عزیزم
پسر ۱۹ ماه ❤
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • liyane، خانم فسقلی
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 7 مهمان