ارسالها: 6,736
موضوعها: 0
تشکر Received:
9,547 in 3,761 posts
تشکر Given: 5,949
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
16,123
تینا جان خیلی متاسفم بابت این اتفاق امیدوارم از این مرحله راحت عبور کنی خیلی ناراحت شدم
ارسالها: 2,315
موضوعها: 1
تشکر Received:
5,668 in 1,665 posts
تشکر Given: 9,657
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
6,842
تینا جان خیلی متاسف شدم عزیزم که این اتفاق افتاده، ان شالله راحت بگذره برات...و دوباره چند ماه دیگه یه نی نی سالم خدا تو دلت بذاره❤️❤️
ارسالها: 5,223
موضوعها: 278
تشکر Received:
22,296 in 4,717 posts
تشکر Given: 14,824
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
24,870
تینا جونم خیلی ناراحت شدم عزیزم
دکترت درست میگه... برای خیلیا پیش میاد این اتفاق...
امیدوارم برات راحت بگذره.........
منم نگران لیانه ام که
مریم بلادی شو نبود؟ ویژگی های لکت به چه صورت بود؟ بچه ی اولت رو سز بودی یا طبیعی؟
سعی کن حتما به دکترت بگی و صحبت کنی باهاش، عکس اگه از خونت داری، براش بفرستی...
سعی کن تا دکترت جواب بده، استراحت کامل داشته باشی و فعالیت و اینا نکنی
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
کاربرانی که از این پست تشکر کردنداربرانی که از این پست تشکر کردند
• خانم فسقلی
ارسالها: 613
موضوعها: 0
تشکر Received:
640 in 314 posts
تشکر Given: 392
تاریخ عضویت: تير ۱۴۰۱
اعتبار:
882
۱۴۰۱/۸/۱۹، ۰۱:۴۶ عصر
(آخرین ویرایش: ۱۴۰۱/۸/۱۹، ۰۱:۴۷ عصر، توسط maryam_na.)
نه رز، خوشبختانه بلادی شو نیست. در حد لک بینی و کمه و عذر می خوام رنگشم قهوه ایه و لخته ای طور نیست و یه دفعه ای هم نیومد. هنوزم یکم هست. تو این هفته هم رابطه ای نداشتم که بگم ازونه. هنوز هم شبی یه شیاف پروژسترون میذارم و از دکتر بیمارستان پرسیدم که بیشترش کنم. گفت نه و پروژسترون تو هفته تو نمی دونم چرا هنوزم استفاده می کنی و باعث میشه رحم نرمتر بشه. قرار بود ۳۴ هفته تموم بشه قطعش کنم ولی راستش می ترسم با ماجرای دیشب و باید ببینم دکترم چی میگه. مامام هم فردا میاد خونه چک می کنه. دکتر بیمارستان گفت همون ده روز دیگه که وقتته برو دکترت و اگه دردی داشتی، لک بینیت بیشتر شد یا حرکت بچه کم شد زودی بیا بیمارستان. چشم استراحت می کنم الان هم در حال استراحتم. نمی دونم شاید انقدر اخبار ایرانو نگاه کردم و ویدئوهای دلخراش دیدم ازونه دیگه باید خودمو جمع کنم و نبینم. دخترمم سزارین اورژانسی دنیا اومده. درشت بود و هر کاری کردن نه دهانه رحمم باز می شد و نه بچه اصلا می تونست بیاد تو لگنم. سر دخترم ولی بارداریم خوب بود اصلا لکی چیزی ندیدم و این همه داستان نداشتم. از بیمارستانم حقیقتش می ترسم چون زودی آدمو بستری می کنن و هی تستهای مختلف می گیرن و …
ارسالها: 5,223
موضوعها: 278
تشکر Received:
22,296 in 4,717 posts
تشکر Given: 14,824
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
24,870
۱۴۰۱/۸/۱۹، ۰۱:۵۳ عصر
(آخرین ویرایش: ۱۴۰۱/۸/۱۹، ۰۱:۵۳ عصر، توسط Rose.)
نترس عزیزم اونها بهترین کار ممکن رو می کنن
بچه حرکتش چطوره؟
آفرین استراحت کن تا می تونی
اخبار ایران رو هم پیگیری نکن، الان بدنیا اومدن صحیح و سالم پسرت، رسالت شماست... اخبار ایران برای ما هم شوک آوره، شما که بارداری دیگه خیلی برات حتما سنگینه... ول کن، بالاخره یه چیزی میشه... به وظیفه ی اصلی الانت که بدنیا اومدن پسرت در صحت و سلامت کامل هست فکر کن و بقیه رو همه رو از ذهنت بیرون کن عزیزم... نور بر تاریکی همیشه پیروزه... اینو مطمئن باش... الانم ایران در حال زایمانه، من مطمئنم که پیروزیم

قول میدم بهت
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
کاربرانی که از این پست تشکر کردنداربرانی که از این پست تشکر کردند
• خانم فسقلی
ارسالها: 5,223
موضوعها: 278
تشکر Received:
22,296 in 4,717 posts
تشکر Given: 14,824
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
24,870
اااا لیانه اومدی
بیا ببینیم چی شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
کاربرانی که از این پست تشکر کردنداربرانی که از این پست تشکر کردند
• خانم فسقلی
ارسالها: 6,736
موضوعها: 0
تشکر Received:
9,547 in 3,761 posts
تشکر Given: 5,949
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
16,123
رز من یه سوال بپرسم بعد پاک میکنم
صندوق پیام های من پر شده و وقتی همه پیامها رو تیک میزنم و گزینه حذف ، هیچ کدوم پاک نمیشن
میتونی منو راهنمایی کنی
کاربرانی که از این پست تشکر کردنداربرانی که از این پست تشکر کردند
• خانم فسقلی
ارسالها: 2,744
موضوعها: 2
تشکر Received:
9,079 in 2,141 posts
تشکر Given: 5,129
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
11,097
سلام دوستاي گلم
من ديشب كارم به بيمارستان كشيد
بچه رو انداختم
ولي الان انگار از يه طوفان برگشتم
بدنم خالي كرده
نا ندارم حرف بزنم
افتادم توي جا
حالا بعدا تعريف ميكنم
گروه رو نخوندم فقط اسم تينا جون رو ديدم كه همه ابراز تاسف كردن
عزيزم من نميدونم چي شده چون نخوندم ولي اميدوارم بتوني باهاش كنار بياي
من كه خيلي بي انرژي شدم دستام ميلرزه
ارسالها: 8,455
موضوعها: 1
تشکر Received:
30,666 in 6,991 posts
تشکر Given: 20,214
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
35,283
لیانه جون ایشالا زود سرحال بشی عزیزم
کاربرانی که از این پست تشکر کردنداربرانی که از این پست تشکر کردند
• liyane، خانم فسقلی