امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 2
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
گپ خانم های باردار 1401
من که ۴ سال دقیقا داشتم با خودم کلنجار میرفتم
دقیقا فقط به خاطر سن بود که مجبور شدم تصمیم بگیرم
البته یه جورایی تو عمل انجام شده قرار گرفتم چون فکر میکردم از اقدام تا بارداری خیلی طول بکشه ولی همون بار اول شد
من بی بی چک مثبت دیدم فقط میپریدم بالا پایین از شدت آماده نبودن Smile
ببین هیییچ وقت همه چیز انقدر رویایی جور نمیشه که آدم بگه خب حالا بشینیم بچه بیاریم
هیچ وقتم ترس و دودلی آدم تموم نمیشه
من مطمئنم اگه بعد ۵ ، ۶ سال بخوام باز بچه دوم بیارم همونجوری تو بلاتکلیفی و ترس هستم
پسر ۱۹ ماه ❤
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • خانم فسقلی، رخشید
پاسخ
رخشید راستش رو بخوای من بخاطر سنم و همینطور فشار اطرافیان و خواسته همسرم اقدام به بارداری کردم ولی همونجور که گفتم چند بار قرص اورژانسی خوردم و چندین بار هم به بهانه واکسن و اینها فاصله انداختیم...هربارم پریود میشدم یه نفس راحت میکشیدم، دفعه اخر که دیگه مثبت شد هم استرس زیادی داشتم مخصوصا اینکه بلافاصله بعدش ویار شروع شد و از کار و زندگی افتادم رسما...اما گذشت و برای من از وقتی که اولین حرکاتشو حس کردم دیگه پذیرفتمش و یواش یواش عاشقش شدم...الانم خیلی از اون نگرانیا هنوز همراهمن ولی خب فعلا سعی میکنم بهشون فکر نکنم و میگم مثلا از بعد دوماهگی فلان کارو میکنم و...
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • خانم فسقلی، رخشید
پاسخ
پس پذیرش خاصی عملا اتفاق نمیفته تبدیل وضعیت میشیم:-))
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Sufii، خانم فسقلی
پاسخ
رخشيد من هم رفته بودم آزمايشات قبل باردارى رو بدم كه ببينم مشكلى دارم يا نه ولى باردار بودم، مطمعن بودم در حد خيلى خيلى كم خطا امكان نداره باردار شم بعد ٥ سال جلوگيرى با ك
الانم كلا حس خاصى ندارم تو مرحله پذيرشم منتظرم ٢ هفته هم بگذره برم صدا قلبشو بشنوم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • nona، Sufii، خانم فسقلی، رخشید
پاسخ
من فک میکنم کسی نتونه ۱۰۰ درصد مطمئن باشه واسه بچه دار شدن ...
یه حالت نسبی هستش
در مورد خودم میتونم بگم من همش دو دل بودم ،همسرم دل رو ب دریا زد و شد ..
و الان هم پذیرفتمش به عنوان کسی ک داره در من رشد میکنه و دوسش دارم
حالا بگذره و بدنیا بیاد ایشالا مطمئنم اینقد شیرین هست ک گولم میزنه و همه ی سختی هاشم ب جون میخرم
گوش کن! نبض دلم زمزمه اش با تو یکیست ♥︎
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • sims s، Sufii، خانم فسقلی، رخشید
پاسخ
وای سیما بارداری؟تبریک میییگم ایشالا به سلامتی بیاد بغلت❤❤❤بابا چه چراغ خاموش همه تون باردار هستید ^_^
تا به کجا کشد مرا ، مستی بی امان تو Heart
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • sims s، خانم فسقلی
پاسخ
آره آلما ٤ هفته هستم، ممنون عزيزم
ايشالا هر وقت بخواى قسمت خودت
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Almam، خانم فسقلی
پاسخ
رخشید بارداری که برای من حتی اگه استراحت مطلق می بودم، خیلی راحت تر از زایمان و خیلیییییییییییییییی راحت تر از بعد تولد می بود...
در حقیقت بارداری و زایمان قسمت قشنگ بچه دار شدنه..........
و بعدشه که آدم سرویس میشه...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • خانم فسقلی، رخشید
پاسخ
(۱۴۰۱/۸/۲۱، ۰۶:۰۱ عصر)رخشید نوشته است: مامانا شما قبل از اقدام به بارداری ، ترسی بابت بارداری داشتین؟
من کلا ادمی هستم همیشه سعی میکنم هرکاری رو به بهترین نحو انجامش بدم ولی نمیدونم چرا نسبت به این موضوع فوبیا دارم
میخوام بدونم مرحله خواستن تا عملی شدن این موضوع فکرتون چقدر درگیر بوده ، اصلا درگیر بوده یا نه

مامانا این سوال اگه امکانش هست جواب بدین 
قبل از بارداری...
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • خانم فسقلی
پاسخ
رخشید من ترس داشتم و خیلی هم دو دل بودم
کلا آدمی هستم که از تغییر فراری ام ولی دیگه دلو زدم به دریا
حتی اولین اقدام ها گریه میکردم
چون شرایط جدید بود
و چون حدود ۶ ماه قبل از اقدام دکتر و سونو و چکاب و اینا را شروع کردم و بعد از اقدام یک سال طول کشید تا باردار بشم دیگه خیلی در انتظار بودم و دوست داشتم زودتر باردار بشم.
دیگه بارداری و زایمان و طفل پروری Smile من هم پر از جریان و چالش و حاشیه بود و هست
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • خانم فسقلی، رخشید
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 10 مهمان