امتیاز موضوع:
  • 3 رأی - میانگین امتیازات: 3.33
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
گپ و گفت مامانهای ۱۴۰۰
بچه ها برا زردی خودتون ب سردی خوردن نبندین
من سر پسرم اخرا همش چیزای خنک خوردم بعد زایمانم تا میومدم ی چی بخورم هی همه میگفتن نه گرمیه اینور بخور زردی نگیره ک هیچ فایده ای هم نداشت و زردی هم گرفت 
الان دیگه همه چی میخورم پناه بر خداانشاله ک نگیره
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، nona، Rose، youtab، سروناز، شماره مجازی تیندر
پاسخ
یوتاب چه حرفه ای کار کردید ایول عمرا من بتونم چنین کار خفنی بکنم Smile
کژال دکتر دختر من از بدو تولد روزی ده بار حداقل گفت قبل هر شیر دادن ترجیحا
پریروز که گفت هرچقدر بریزی بیشتر بهتره بخاطر بحث نفخ
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، Rose، Sh96.shamim، youtab، سروناز، شماره مجازی تیندر
پاسخ
نونا جون ما هم نقریبا مثل یوتاب جون درست کردیم منتها من بلد نیستم خوب
بابام بلده بچه بودیم برامون درس میکرده
ما تو خونه خودمون جایی پیدا نکردیم دوتا مبل بهم از جلو چسبونده بودیم کلی چیز سنگین رو مبللا
زیاد حرکتی نمیکرد همین ک پسرم توش حالت جم و پتو مانند داشت دوسش داشت
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، nona، Rose، Sh96.shamim، youtab، سروناز، شماره مجازی تیندر
پاسخ
مرسی الهام گلی جون خدا باباتونو حفظ کنه
همسر من اصلا ازین کارا بلد نیست منم بلد نیستم Sad خیلی بده. بذارید حداقل تعریفشم بکنم آشپزیش در عوض بیسته کلی پیجای آشپزی فالو میکنه و یاد میگیره و با ذوق میپزه Smile
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، Elhamgoli، Sh96.shamim، youtab، سروناز، شماره مجازی تیندر
پاسخ
من اصلا نفهمیدم یوتاب چی گفت Undecided
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • nona، Sh96.shamim، youtab، سروناز، شماره مجازی تیندر
پاسخ
نونا جون شما که دخترت از اول شیشه و شیرخشک دوس نداشت چجوری سیرش کردی؟
از روز اول شیرت خوب بود و راحت قبول کرد دخترت؟
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • nona، Sh96.shamim، youtab، سروناز، شماره مجازی تیندر
پاسخ
ترگل منم طفلی خیلی کامل توضیح داده بودا از بس شوتم نفهمیدم
مژال جان من سه چهار روز اول شیر نداشتم روز اول اینقدر خودم و دوستم سینمو فشار دادیم دو سه قطره شیر نه یه چیز آبکی اومد گویا آغوز بود اما از هم‌ن لحظه ای که اومدم تو اتاق بچه رو آوردن گذاشتن رو سینم هم دخترم گزسنش بود چسبید به سینه هم من ول کن نبودم در خدی که سوزن آنژیو فرو‌رفته بود تو دستم ( از بس دخترمو نگه داشته بادم حالت خوابیده رو سینه)وقتی کشیدنش ملافه پر خون شد
ولی خب دخترم سیر نمیشد چون جیزی نداشتم کارشناس شیردهی اومد شیر خشک داد اون شب و فردا صبح
ولی بازم اون روز و شبی که بیمارستان بودم هر نیم ساعت یه ساعت بچه رو میذاشتم رو سینه ( نه نوک داشتم نه شیر ) بعد دلم برای دخترم میسوخت تخت بغلیم که تا ظهر بود خانمه شیر میداد به بچش من حسرت میخوردم میکفتم نوزاد اون سیستم ایمنیش میره بالا بچه طفل معصوم من هیچیSmile خلاصه ظهر فردا مرخص شدم قبلش یه شیر خشک آپتامیل گرفتم با قطره چکون رفتم خونه باز تا رسیدم رفتم تو اتاق تلاش کردم برای شیر دادن تا دو ساعت این بین هم یه ۱۵ سی سی شیر خشم به بچه دادیم با قطره چکون
تا شب مدام تلاش میکردم اما سینه هام خونین و شقه شقه شد مدام کرم میزدم بچه رو میذاشتم زیر سینه
خدایی دخترم خیلی کمکم کرد مدام تلاش میکرد سینمو بگیره با اینکه هیچی جز خون نبود میک میزد منم با درد وحشتناک سنگرو حفظ کردم روز دوم سوم چهار الب شش بار هر بار ۱۵ سی سی به بچه شیر دادم از روز سوم بین اون خون بلاخره یه قطره شیر سفید دیدم اینقدر ذوق کردم نگو دیگه وقتی اون قطره رو دیدم فهمیدم بلاخره موفق شدم
سریع گالاکتومید هم سفارش دادم آب کله پاچه هم دو سه روز خوردم با جگر. روز چهارم دیگه مشخصا تو سینم شیر اومد و شیر خشک همون مقدار کمم قطع کردم
ولی میگم عامل اصلی پشتکار دخترم بود با اینکه از سبنم هیچی نمیومد یک ساعت میک میزد ازونطرف منم دردو بی خیال شده بودم

کژال دخترم سه چهار روز اول شیر خشک مقدار کم خورد چون نمیشد نخوره. بعد روز چهار تا یک ماه خودم کامل شیر دادم تو یه ماهگی که همسرم بیمار شد و من هیلی خسته و ضعیف بودم سعی کردم بحز سینه کمکی هم بدم چند روز چون احساس میکردم شیرم قوت لازم رو نداره که خب خودمو کشتم دخترم نه با قطره چکون نه با شیشه نه با کاپ با هیچی نخورد
دو سه باز دیگه هم امتحان کردم که دیگه دخترم تا نزدیکش میکردم شیشه یا قطره چکون یا کاپ‌رو با دستش دس میزد و لبشم میبست اصلا احازه ورود یه قطرشم نمیداد و نداد. خودم ازین موضوع ناراحت بودم چون دیدم بچه ها تقریبا همه اینجا کمکیم میدادن میخواستم منم بدم فقط کمی (در حد روزانه 30 سی سی) که مطمئن بشم بابت تغذیش ولی به قول شمیم جان دیگه بچه رو اذیت نکردم بنظر با شیر خودم راضیه دیگه .
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، Rose، Sh96.shamim، youtab، ستی‌لیته، سروناز، شماره مجازی تیندر
پاسخ
دقیقا دخترت همکاری کرده نونا
من با زوووووور پسرمو از خواب بیدار میکنم 2،3 تا میک میزنه خوابش میبره. همونجا زیر سینم میمونه
میره تا یک ساعت دیگه که دوباره بیدار شه 2 تا میک دیگه بزنه
طفلک گریه نمیکنه هااا. خوابش میاد
مجبورم تا بیدار میشه سریع 30 تا شیرخشک درست کنم
منم تو بیمارستان بهم آپتامیل 1 دادن. بعد که برای ویزیت رفتم دکترش عوض کرد آپتامیل پی دی اف داد. گفت اینجوری بهتر وزن میگیره
راستی نی نی ها ماهی چه قدر وزن میگیرن؟
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • nona، Rose، Sh96.shamim، youtab، ستی‌لیته، سروناز، شماره مجازی تیندر
پاسخ
اره ترگل جان و نونا جان توضیحش خیلی خوب نبود
بزنین تو یوتیوب خوبه بهتر راهنمایی میکنه
حداقل ویدیو هم داره
منم چیزی گفتم که به چشم دیدم همسرم دذست کرد وگرنه منم از اینکارا سردر نمیارم Big GrinAt
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، nona، Rose، Sh96.shamim، Targol، سروناز، شماره مجازی تیندر
پاسخ
کژال جان نمیدونم جواب من رو که  برات نوشتم خوندی یا نه .ولی خیلی طبیعیه که پسرت خسته بشه خوابش ببره چون هنوز خیلی کوچولو هست و فکش ضعیفه.ببین ماشالله دختر نونا جان ۴۰ هفته به دنیا اومد نی نی های ما زودتر از موعد اومدن حواست باشه انتظار الکی نداشته باشی و غصه نخوری.از اونطرف یه عامل دیگه که کمک نونا جون بوده خدا رو شکر نداشتن زردی بوده .
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، nona، Rose، Sh96.shamim، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 8 مهمان