ارسالها: 5,223
موضوعها: 278
تشکر Received: 22,296 in 4,717 posts
تشکر Given: 14,824
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
24,870
(۱۴۰۰/۷/۲، ۰۲:۲۴ صبح)(کژال) نوشته است: ما امروز رفتیم دکتر و بعد از سه هفته بالاخره زردی اومد زیر ده و وزن پسرم رفت روی سه کیلو. هورااااااا. واقعا خوشحال شدم
راستی دوستان کولیک از چه سنی خودشو نشون میده؟ پسر منم ممکنه الان کولیک داشته باشه؟
خدا رو شکر
از حدود 10-14 روزگی ممکنه شروع شه...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
ارسالها: 1,458
موضوعها: 0
تشکر Received: 7,277 in 1,312 posts
تشکر Given: 5,338
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
7,886
دوستان تو سن حدود یک ماهگی تایم هایی که نی نی بیداره باید چیکار کنیم؟
منظورم سرگرم کردنشه
البته پسر من بیداره گریه نمیکنه. همینجوری برای خودش در و دیوارو نگاه میکنه
من باید چیکار کنم تو این شرایط که ازم توجه و محبت بگیره؟ الان بغلش میکنم و شعر میخونم. البته هنوز کاملا بی تفاوته
ارسالها: 8,455
موضوعها: 1
تشکر Received: 30,666 in 6,991 posts
تشکر Given: 20,214
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
35,283
دم پسرت گرم که تو یه ماهگی برای خودش مشغوله تو این سن تا دو ماهگی دخترمو دو دقیقه میذاشتم پایین از بغل پرپرم میکرد  همینکارا با حرف زدن و بازی کردن حموم بردن و نوازش و ماساژ تو حموم و حرف زدن چشم تو چشم باهاش و گفتن اینکه چقدر دوسش داری
بجه ها سه شب پشت هم باز امتحان کردم دخترم شب یه 30 سی سی در راه خدا شیرخشک با شیشه بخوره نخورد که نخورد لبا و دهنشو قفل رد یبارم که اتفاقی سر شیشه رو گرفت و دو تا مکید همون یه ذره شیرم با فشار تف کرد بیرون. از دیشب نشستم خودم دارم این آپتامیلا رو میخورم. جالبه اینجا یکی از دوستان گفت خوشمزه نیست دوست همسرمم خونمون بود (پدر مجرده 8 سال پیش خانمش بعد تولد پسرش افسردگی گرفت و هر دو رو گذاشت رفت خارج از کشور ) گفت طعمش خیلی بده و مزه بد میده من خوردم خوشم اومد ولی. الانم قوطیش تو دستمه دارم میخورم.
ارسالها: 1,251
موضوعها: 0
تشکر Received: 6,784 in 1,210 posts
تشکر Given: 4,526
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
6,938
کژال جان ماساژش بده
من پاهاشو با روغن بچه ماساژ میدم هیچی نمیگه فقط نگاه میکنه
پسر من گوشاشو میکنه پاهاشو تو شکمش جمع میکنه ، اینا علیم کولیکه؟
ارسالها: 1,458
موضوعها: 0
تشکر Received: 7,277 in 1,312 posts
تشکر Given: 5,338
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
7,886
نه نونا این همه بی تفاوتی و بی توجهیش نگرانم میکنه. انگار متوجه هیچی نمیشه
کلا تو بغل باشه یا زمین باشه
بغل من باشه یا مامانم یا باباش
خونه ساکت باشه یا شلوغ
کلا هیچ کدوم براش فرقی نداره.
هی به دکترش میگم اونم میگه اکیه. الکی نگرانی.
ارسالها: 5,223
موضوعها: 278
تشکر Received: 22,296 in 4,717 posts
تشکر Given: 14,824
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
24,870
کژال بچه ی شما خب کوچولوتره و زودتر به دنیا اومده...
کلا بچه ها هر مدت زمانی که زودتر دنیا بیان، همونقدر هم از بقیه ی بچه ها عقبترن و حتی توی پر کردن فرم های ASQ باید سن پایین تر بررسی بشه... یعنی الان بچه ی شما مثل یه بچه ی فرضا 1 ماهه نخواهد بود و وقتی به زمان زایمانی که برات تعیین شده بود رسیدی، اونموقع بچه رو تازه به دنیا اومده فرض می کنی و میری جلو (نمی دونم چند هفته بود به دنیا اومد ولی همون مقدار باید بگذره تا به سطح بقیه ی بچه ها برسه)... مثلا دو ماه زودتر اومده، تا دو ماهگیش انتظار خاصی نباید داشته باشی و دو ماهگیش تازه میشه شبیه به یه بچه ی تازه به دنیا اومده...
الان به جز ماساژ و آهنگ خوندن و شعر خوندن و اینها، مهمترین بازی می تونه تامی تایم باشه که حتما هم باید تحت نظر یه فرد بزرگسال باشه...
گذاشتن جلوی آیینه، بازی با برگه های سیاه سفید (بچسبونی، بدی دستش و...)، انواع جغجعه های خوش صدا و دادن وسایل به دستش (هر چقدر که می تونه) و کلا نگهداشتن حواسش از بازی های دیگه هست...
حتی یه چشم توی چشم نگاه کردن با بچه براش عالیه... تا می تونی تماس بدنی و تماس با انواع سطوح (دست و پا آزاد باشه که لامسه ش فعال باشه) اینها کارهای ساده ای هستن که خوبه توی متن زندگیتون بیاد...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
ارسالها: 1,458
موضوعها: 0
تشکر Received: 7,277 in 1,312 posts
تشکر Given: 5,338
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
7,886
ممنونم رز عزیز
پسر من باید 14 مهر به دنیا میومد.
35 هفته به دنیا اومد
تامی تایم رو اصصصصصصلا دوس نداره. دمر خوابیدن کلا براش خوشایند نیست. دمر که میزارمش انقد زور میزنه و به خودش فشار میاره که کبود میشه. همش میخواد خودشو ازون وضعیت نجات بده
ارسالها: 8,455
موضوعها: 1
تشکر Received: 30,666 in 6,991 posts
تشکر Given: 20,214
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
35,283
الهام جون بچه ها عاشق آینه ان اوایل براشون عجیبه ولی بعدا عاشقش میشن قشنگ کنجکاوانه نگاه میکنن
کژال جان عادت میکنه دمر بذارش کوتاه تمرینه برای تقویت عضلات دست و مخصوصا گردن
ارسالها: 5,223
موضوعها: 278
تشکر Received: 22,296 in 4,717 posts
تشکر Given: 14,824
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
24,870
(۱۴۰۰/۷/۳، ۰۵:۳۹ عصر)Elham67 نوشته است: وووای یادمه قدیما مامان و مادربزرگم میگفتن بچه رو نبر جلوی ایینه میترسه من تا الانم قبل اینکه رز بگه فکر میکردم همینطوره خخخخ
نه اتفاقا هم دوست دارن و براشون عجیبه هم حواسشون رو تقویت می کنه
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
ارسالها: 5,223
موضوعها: 278
تشکر Received: 22,296 in 4,717 posts
تشکر Given: 14,824
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
24,870
۱۴۰۰/۷/۳، ۰۶:۵۹ عصر
(آخرین ویرایش: ۱۴۰۰/۷/۳، ۰۷:۰۰ عصر، توسط Rose.)
(۱۴۰۰/۷/۳، ۰۵:۵۴ عصر)(کژال) نوشته است: ممنونم رز عزیز
پسر من باید 14 مهر به دنیا میومد.
35 هفته به دنیا اومد
تامی تایم رو اصصصصصصلا دوس نداره. دمر خوابیدن کلا براش خوشایند نیست. دمر که میزارمش انقد زور میزنه و به خودش فشار میاره که کبود میشه. همش میخواد خودشو ازون وضعیت نجات بده
از زمان های خیلی کوتاه شروع کن
خودتم جلوش دراز بکش و صحبت کن و شعر بخون و تشویقش کن و قربون صدقه ش برو...
فوق العاده ر روند تکامل مهمه و همه چیز رو سرعت میده...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
|