خوب من اومدم از سفر
بیاید تعریف کنم براتون
ما شنبه حدود ۸/۳۰ از تبریز به سمت آستارا حرکت کردیم ، تو راه برا صبحانه نگه داشتیم که خودمون از خونه برداشته بودیم ، تخم مرغ آبپز و پنیر و خیار و گوجه و نون سنگک و چای و نبات!
بعد صبحانه راه افتادیم ، میخواستیم تا هوا روشنه گردنه حیران رو رد کنیم چون پیچ در پیچه و همیشه مه هست و خطرناکه ، گردنه حیران یه بلال زدیم که خعلی خوشمزه بود و یه چندتا عکس گرفتیم و دوباره راه افتادیم به سمت آستارا...
گردنه حیران
![[تصویر: 20230422_141245_2eo5.jpg]](https://s8.uupload.ir/files/20230422_141245_2eo5.jpg)
![[تصویر: 20230422_143040_9wt.jpg]](https://s8.uupload.ir/files/20230422_143040_9wt.jpg)
![[تصویر: 20230422_144723_vv0d.jpg]](https://s8.uupload.ir/files/20230422_144723_vv0d.jpg)
بچه ها طبیعت گیلان محشره و واقعا آدمو به وجد میاره
![[تصویر: 20230422_154658_105d.jpg]](https://s8.uupload.ir/files/20230422_154658_105d.jpg)
حدودای ظهر ساعت ۴ رسیدیم آستارا ، مامانم برا ناهار کوفته آماده کرده بود ، تو یکی از کوچه های نزدیک بازارچه ساحلی آستارا ماشینو پارک کردیم و نشستیم کنار خیابون رو پله ی چند تا مغازه که بسته بودن :| کوفته هامونو خوردیم
و رفتیم سمت بازارچه تا ساعت ۷ اینا فکر کنم ، بچه ها یه چیزی بگم ، وقتی برا خرید برید منطقه آزاد جلفا یا ماکو جای دیگه اصلااااااا هیچی به چشمتون نمیاد چون همه لوازم اونجا ترکن و جنسا عالیه، البته همه فکر کنم میدونن که بازارچه آستارا معروف به اجناس بنجله
چهارتا آت آشغال گرفتیم و اومدیم. راه افتادیم سمت تالش
از نشان گشتم یه فست فودی پیدا کردم تو تالش که مثلا تعریف کرده بودن ولی پیتزاش داغوووون بود ، خمیرش خشک شده بود و روغنش زیاد بود!!!
ولی آقاهه پیتزاییه گفت مسافرید؟ و جا خواب دارید و اینا، خلاصه تو اسالم زنگ زد به یه نفر و هماهنگ کرد که بریم شبو بمونیم اونجا ، یه سوییت دو خواب بود که اجاره ش ۶۰۰ تومن شد
اینم ویوش
![[تصویر: 20230423_093759_aka1.jpg]](https://s8.uupload.ir/files/20230423_093759_aka1.jpg)
صبح برا صبحونه چیزی برا خوردن نبود و یه موز خوردیم که مامان آورده بود و راه افتادیم که خودمون رو برسونیم بندر انزلی...
بیاید تعریف کنم براتون

ما شنبه حدود ۸/۳۰ از تبریز به سمت آستارا حرکت کردیم ، تو راه برا صبحانه نگه داشتیم که خودمون از خونه برداشته بودیم ، تخم مرغ آبپز و پنیر و خیار و گوجه و نون سنگک و چای و نبات!
بعد صبحانه راه افتادیم ، میخواستیم تا هوا روشنه گردنه حیران رو رد کنیم چون پیچ در پیچه و همیشه مه هست و خطرناکه ، گردنه حیران یه بلال زدیم که خعلی خوشمزه بود و یه چندتا عکس گرفتیم و دوباره راه افتادیم به سمت آستارا...
گردنه حیران
![[تصویر: 20230422_141245_2eo5.jpg]](https://s8.uupload.ir/files/20230422_141245_2eo5.jpg)
![[تصویر: 20230422_143040_9wt.jpg]](https://s8.uupload.ir/files/20230422_143040_9wt.jpg)
![[تصویر: 20230422_144723_vv0d.jpg]](https://s8.uupload.ir/files/20230422_144723_vv0d.jpg)
بچه ها طبیعت گیلان محشره و واقعا آدمو به وجد میاره
![[تصویر: 20230422_154658_105d.jpg]](https://s8.uupload.ir/files/20230422_154658_105d.jpg)
حدودای ظهر ساعت ۴ رسیدیم آستارا ، مامانم برا ناهار کوفته آماده کرده بود ، تو یکی از کوچه های نزدیک بازارچه ساحلی آستارا ماشینو پارک کردیم و نشستیم کنار خیابون رو پله ی چند تا مغازه که بسته بودن :| کوفته هامونو خوردیم


چهارتا آت آشغال گرفتیم و اومدیم. راه افتادیم سمت تالش
از نشان گشتم یه فست فودی پیدا کردم تو تالش که مثلا تعریف کرده بودن ولی پیتزاش داغوووون بود ، خمیرش خشک شده بود و روغنش زیاد بود!!!
ولی آقاهه پیتزاییه گفت مسافرید؟ و جا خواب دارید و اینا، خلاصه تو اسالم زنگ زد به یه نفر و هماهنگ کرد که بریم شبو بمونیم اونجا ، یه سوییت دو خواب بود که اجاره ش ۶۰۰ تومن شد
اینم ویوش
![[تصویر: 20230423_093759_aka1.jpg]](https://s8.uupload.ir/files/20230423_093759_aka1.jpg)
صبح برا صبحونه چیزی برا خوردن نبود و یه موز خوردیم که مامان آورده بود و راه افتادیم که خودمون رو برسونیم بندر انزلی...
تا به کجا کشد مرا ، مستی بی امان تو
