۱۴۰۰/۱۱/۹، ۰۹:۳۹ عصر
(آخرین ویرایش: ۱۴۰۰/۱۱/۹، ۰۹:۴۰ عصر، توسط جوجه خوشگله.)
ذ
دنیا جون خیلی قشنگ نوشتی دلم غنج رفت برات، اتفاقا می خواستم بیام بگم یه عکس بذار از خودت تا حالا که ما چند ساله تو این سايتيم من شما رو ندیدم. اومدم دیدم عکس گذاشتی چه تله پاتی ای دارم من !
برا اینکه اسپم نشه منم حدود یک کیلو و نیم کم حالا نمی دونم اثر پیاده روی های هر روزمه یا اتفاقی بوده!انشاء... که ادامه داشته باشه.
Donya نوشته است:آخ آخ من نگم براتون که دیگه پنجشبنه عصری بعد از نه وعده سوپ کدو و کرفس و شوید و گوحه فرنگی داشتم به پروردگار خودم میرسیدم.. عصبانی هم بودم که وزنم تغییری نکرده و هنوز 58 و روی ترازو ندیدم.. همش نیم کیلو بالاتر از 58 بودم..
خلاصه که وحشی شدم اول یک پروتیین بار مانی رو بلعیدم.. عصرهم بیدار شدم گفتم امیر بلند شو بریم کافه آراکو حالا بیخبر که امشب فوتبال ایران عراقه... خلاصه رفتیم کافه یه مشت بچه دبیرستانی سیگار سیگار... اما من بی توجه به همه منوی کتوژنیک و گرفتم جلومو یه گراتن گوشت بادمجون سفارش دادم..
خلاصه عین خرس غذامو ملچ مولوچ میخوردم.. امیر گفت عزیییییزم رژیم.. گفتم عزییییزم گششششششنمه گشنه!
دیشب هم روز مادر رفتیم دیدن مامان امیر، هیچی دیگه یه شلواری که نوی نو بود ولی جایی نشده بود بپوشم چون سایزم نبود قبلا هم که جایی نمیرفتیم بهوای کورونا.. قشششنگ پوشیدمش حال کردم.. البته هنوز زیپش با مصیبت رفت بالا..
هیچی منم بی جنبه! رفتم رو ترازو دیدم با کمال تعجب 58!
با اینکه دیشبش فول شام خورده بودم سبک ترم شده بودم.. دیگه نگم براتون که برا مادرشوهرجان یک جعبه گگگگنده شیرینی خامه ای خریدیم.. خودمم یک رولت و یک نون خامه ایشو خوردم!
خدا قبول کنه از امروز ادامه رژیم..
دنیا جون خیلی قشنگ نوشتی دلم غنج رفت برات، اتفاقا می خواستم بیام بگم یه عکس بذار از خودت تا حالا که ما چند ساله تو این سايتيم من شما رو ندیدم. اومدم دیدم عکس گذاشتی چه تله پاتی ای دارم من !
برا اینکه اسپم نشه منم حدود یک کیلو و نیم کم حالا نمی دونم اثر پیاده روی های هر روزمه یا اتفاقی بوده!انشاء... که ادامه داشته باشه.