۱۴۰۱/۷/۲۰، ۱۱:۰۲ صبح
وای دخترها..
من دیروز در نهایت خستگی رسیدم خونه.. خسته خسته.. اما بهوای اینکه دو سه ساعت با امیر و مامانم باشم نمیشد مستقیم برم تو رختخواب! یه دوش گرفتم و دیگه نا نداشتم نفس بکشم..
بعد شروع کردم فتوچینی آبکش کردن با سس قارچ و اسفناج یه سالاد خوری گود پر از ماکارانی!
بعد هم از اسنپ برای خودم بستنی گرفتم و خوردم!
از شب تا صبح تو خواب سنگین بودم.. الانم کماکان هیچ انرژی ندارم و رییسم متنظر نشسته یک گزارش مفصل و براش نهایی کنم و ارسال کنم.. دلم میخواد کل میز و صندلی رو بخورم.
من دیروز در نهایت خستگی رسیدم خونه.. خسته خسته.. اما بهوای اینکه دو سه ساعت با امیر و مامانم باشم نمیشد مستقیم برم تو رختخواب! یه دوش گرفتم و دیگه نا نداشتم نفس بکشم..
بعد شروع کردم فتوچینی آبکش کردن با سس قارچ و اسفناج یه سالاد خوری گود پر از ماکارانی!
بعد هم از اسنپ برای خودم بستنی گرفتم و خوردم!
از شب تا صبح تو خواب سنگین بودم.. الانم کماکان هیچ انرژی ندارم و رییسم متنظر نشسته یک گزارش مفصل و براش نهایی کنم و ارسال کنم.. دلم میخواد کل میز و صندلی رو بخورم.