آره حیف که توی اع*تص*ابیم
من از اول شلوغیا هم دلم نمیومد بخاطر کشته شده ها شیرینی و اینا بخرم و حتی سالگرد عقدمون رو با کیکی که با پسرم درست کردیم گذروندیم...
ولی بالاخره ما هم با شادی میریم دوباره خرید
ولی شیرینی الهیه 33 یه چیزییییییییههههههه هااااااااااا...
یعنی یه جوریه که آدم معتادش میشه!!! نکنه موادی چیزی بهش میزنن
من ولنجکش رو میرم... خیلی هم از رفتارشون خوشم میاد... آخرین سری پسرم خیلی داشت اذیت می کرد و با اینکه از همه مدل سفارش دادیم، هی می گفت اینو می خوام اونو می خوام (که گرفته بودیم براش دیگه، همسر داشت حساب می کرد که جعبه رو برداریم بریم بیرون بخوریم)... دیگه خلاصه این پسر ما خودشو به زمین و آسمون کوبید... همون حین یک خانمی اومد به من گفت چی می خواد، من براش می خرم... گفتم والا خریدیم، منتظریم همسر حساب کنه تا بگیریم بهش بدیم... اون خانمه هم هی فکر می کرد چون چیزی که پسرم می خواد رو براش نگرفتیم، اینجوری مانور اجرا می کنه (فکر کنم با اون حرکتای پسرم، باورش نمی شد که میگفتم همه مدل رو گرفتم و اینی هم که می خواد توشه
)... از اونور هم خانم حسابدار به همسر گفته بود که این بچه چی می خواد بهش بدید به حساب من
یعنی اینقدر من همدلی دیدم که هیچ جایی ندیده بودم... و خلاصه با مصیبت اومدیم بیرون و دیگه هم تحریم کردم که با او بریم داخل... نمی دونم چرا اینجوری می کنه این بچه............... فکر کنم ملت فکر کردن پول نداریم براش چیزی که می خواد رو بخریم
همسرم تا چند ساعت اعصابش متشنج بود............ هی یادش میومد هی حرص می خورد....................
من از اول شلوغیا هم دلم نمیومد بخاطر کشته شده ها شیرینی و اینا بخرم و حتی سالگرد عقدمون رو با کیکی که با پسرم درست کردیم گذروندیم...
ولی بالاخره ما هم با شادی میریم دوباره خرید

ولی شیرینی الهیه 33 یه چیزییییییییههههههه هااااااااااا...
یعنی یه جوریه که آدم معتادش میشه!!! نکنه موادی چیزی بهش میزنن

من ولنجکش رو میرم... خیلی هم از رفتارشون خوشم میاد... آخرین سری پسرم خیلی داشت اذیت می کرد و با اینکه از همه مدل سفارش دادیم، هی می گفت اینو می خوام اونو می خوام (که گرفته بودیم براش دیگه، همسر داشت حساب می کرد که جعبه رو برداریم بریم بیرون بخوریم)... دیگه خلاصه این پسر ما خودشو به زمین و آسمون کوبید... همون حین یک خانمی اومد به من گفت چی می خواد، من براش می خرم... گفتم والا خریدیم، منتظریم همسر حساب کنه تا بگیریم بهش بدیم... اون خانمه هم هی فکر می کرد چون چیزی که پسرم می خواد رو براش نگرفتیم، اینجوری مانور اجرا می کنه (فکر کنم با اون حرکتای پسرم، باورش نمی شد که میگفتم همه مدل رو گرفتم و اینی هم که می خواد توشه



آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم