امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
تبادل نظر درباره ی متخصصین زنان و زایمان و مامای خصوصی و همراه و بیمارستان ها
#61
بچه ها منم بگم براتون Big Grin
منم راستش اولین بار رفتم پیش آقا حسینی به خاطر اینکه روماتولوژم معتقد بود باید پیش دکتری برم که با بیماریم و داروهام اشنایی کامل داشته باشه
متاسفانه قبلش 3تا دکتر زنان مطرح توی نت رفتم یکیشون کلا اسم داروهامو نمیدونست
یکیشون هم نشست جلوم گوگل کرد ببینه من چمه
اونیکی هم 12 تومن جدا از بیمارستان زیر میزی میگرفت
... 
من بار اول رفتم و راستش خورد تو ذوقم اما برای جواب آزمایشام و سونو و اینا بار دوم رفتم توی اتاق سونو برام توضیح داد حین سونو اخرش که اومدم پایین خیلی باهام مهربون بود بنده خدا فکر کنم حالمو دید دلش سوخت چون گفت باید ای وی اف بشم
... 
راستش من به انرژی ادما خیلی اعتقاد زیادی دارم، بعدش که طبیعی باردار شدم دیگه موندم پیشش، حتی میومدم غر میزدم از دوری راه و شلوغی کلینیک و اخلاقش همسرم میگفت به باسوادیش فکر کن
... 
باز توی اتاق باردارا ادم راحتتره و من گاهی حین معاینه تند تند سوال میپرسیدم خخخ
... 
بعد خ ش بعد از 7 تا سقط و 150 تا دکتری که توی کل ایران رفت خودش گفت میخوام برم دکتر تو خوندم خیلی خوبه
ببین مرد و زن و پیر و جوون و خوش اخلاق و قرتی و تک ویزیتی و... همه چی داشت تو دکتراش
حتی بعضی از دکتراش اونقدر معروف بودن که با بدبختی وقت بعدیشو 3،4 ماه بعد میگرفت
رفت پیش این
من بهش همه جیو گفتم باز رفت و اومد و گفت وای نه من نمیتونم اینجور اخلاقو تحمل کنم
رفت پیش دکتره خ ش وسطی اما وقتی زایمانامونو باهم مقایسه کرد برگشت باز پیش اقا حسینی
... 
اقا حسینی برای زایمان من از ساعت 12 شب که رسیدم بیمارستان انلاین در تماس بودن باهاش تا 2 اومد بیمارستان و 40 دقیقه بعد زایمان کردم، یعنی از وقتی گفتن وضعیت بچه بده و میریم برای زایمان تا برم اتاق عمل نیم ساعت شد وقتی رفتم واقعا فکر میکردم حالا بابد وایسم تا دکتر بیاد چون شنیده بودم دکترا برای زایمان اکثرا تاخیر دارن خیلی
اما رفتم دیدم با لباس سبز جراحی تو اتاق عمل نشسته منتظرمه
این برام یه دمیا بود توی اون شرایط واقعا و اینکه من (ببخشید) 2بار بالا اوردم توی اتاق عمل و لرز شدیدی داشتم، استرسم بی نهایت بود اما اونقدر خوب و مهربون باهام رفتار و برخورد کرد که خدا میدونه
ظرف 5،6 دقیقه بچه دنیا اومد و رفت خودش
فرداشم ویزیتم کرد ساعت 7 صبح و اصلا یکی دیگه شده بود از مهربونی خخخخ
... 
خ ش هم که مرخص شد گفت دم در اتاق عمل دیدتش 
میگفت عاشقش شدم 10 تا دیگه ام بیارم میرم فقط پیش خودش
... 
من علم و سوادش برام خیلی می ارزید 
منم با مانتو جلو باز و گاهی مقنعه چون از سرکار میرفتم گاهی با شال بودم موهامم معلوم بود اما نه اونقدر
به قول بچه ها پلنگ طورارو یه جوریه باهاشون
خب به نظرم هر کسی یه جوره و یه اعتقادی داره دیگه 
اما من به شدت به کارش و علمش و انرژیه خوبش اعتقاد دارم رخشید جون
Heart  پسر دو ساله من  Heart
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Mari90، maryam_na، nona، خانم فسقلی، رخشید
پاسخ


پیام‌های داخل این موضوع
RE: تبادل نظر درباره ی متخصصین زنان و زایمان و مامای خصوصی و همراه و بیمارستان ها - توسط youtab - ۱۴۰۱/۸/۲۳، ۱۱:۲۷ صبح

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: