لباسم که عالی بود وارد مجلس شدم تمام نگاه ها برگشت سمتم منم یه استرسی گرفتم از خواهرشوهرم میپرسیدن این کیه منم لبو شده بودم
باور کنید عکس نگرفتم وگرنه میزاشتم
چون قرار بود همسر که دایی عروس بیاد بالا باهم عکس بگیریم بعد بهش نگفتن بیاد
خواهرشوهرم گفت اگر میاد بالا زنگ بزن
منم زنگ زدم همسر گفت یعنی چی اگر میاد بالا مگر عروسیای قبل واسه بچه هاش نمیومدم
خلاصه عصبانی شد همسر حتی بعد تالار خونه ی عروسم نرفتیم مستقیم اومدیم خونه دیگه عکسم نگرفتم
اتفاقا مامانم منتظر عکس بود گفتم اینجوری شده
لباسمو که گفتن ندا واه چقد گرونه
و طبق معمول دخترای مردم شانس دارن خخخخخ
گفتم تماش کار دست داره، خیاطم ۳ متر مخمل گرفته
اون لباس در حد عروسی خواهر و برادر بود واقعا نه زن دایی عروس
باور کنید عکس نگرفتم وگرنه میزاشتم
چون قرار بود همسر که دایی عروس بیاد بالا باهم عکس بگیریم بعد بهش نگفتن بیاد
خواهرشوهرم گفت اگر میاد بالا زنگ بزن
منم زنگ زدم همسر گفت یعنی چی اگر میاد بالا مگر عروسیای قبل واسه بچه هاش نمیومدم
خلاصه عصبانی شد همسر حتی بعد تالار خونه ی عروسم نرفتیم مستقیم اومدیم خونه دیگه عکسم نگرفتم
اتفاقا مامانم منتظر عکس بود گفتم اینجوری شده
لباسمو که گفتن ندا واه چقد گرونه
و طبق معمول دخترای مردم شانس دارن خخخخخ
گفتم تماش کار دست داره، خیاطم ۳ متر مخمل گرفته
اون لباس در حد عروسی خواهر و برادر بود واقعا نه زن دایی عروس