چالش خرید طلا

[nona]

نسیمه نه اینطور نیست من الان دور و ورم از دوستام کسایی دارم تو بنیاد میتضعفان، ستاد احرایی، کمیته امداد کار میکنن یا کارمندن یا حتی تو هلدینگاشون تو یه زیر مجموعه مدیر
هیچی ندارن مزایا واقعا هیچیا اصلا هم دروغ نمیگن حتی قرارداداشونم دیدم، نهایت وام دو درصد پنجاه میلیونی بانک رسالت اونم تو تین چند سال یکی دو بار ،حقوقشونم بالا نیست به مهندس ۲۰ سال سابقه مدیرعامل مجموعه حدود ۲۵ میلیون میدن عین چی ازش کار میکشن تازه با حدود نه روز ماهانه ماموریت اونم زمینی حتی بایط هواپیمام نمیگیرن
خیلی ازینایی که حتی تو مجموعه های مهندسی س*پ*ا*ه ناچارا کار میکنن هشتاد درصدشون قراردادی و عین خودمونن با دیتمزدای پایین
قراردادین با اون پارتی دارای رسمی وابسته و آقازاده کاری ندارم

---

بعنی فکر نکنید ستاداحرایی کارکردن توش خبریه برای امثال ما هیچی نداره اونایی که وصلن خوب استفاده میکنن بقیه کارمند عادی حساب میشن حتی درمقام مدیرعامل یه کارمند رده بالاترن فقط

---

صنوبر من بعید میدونم موعد مناسب رسیدن وام نظام به من اصلا برسه و وجود داشته باشه
همسرم میگه تله هست یه لحظه برات بازش میکنن حق عضویتو بریزی سریع میبندنش
میگم که مسخره همه شدم
این وام ۲۳ درصد فرابانکشونم که بخوره تو‌سر نظام خب هرجا بری دیگه صد تومن دوبست تومن با ۲۳ درصد فکر کنم بهت بدن دیگه

[نسیمه جااان]

واقعا نونا نمیدونم ،میگم ک بدبین شدم خیلی
ولی تو هرجایی بخوای ،کافیه ک بخوای تا بتونی با فساد خودت رو بالا بکشی

همین تو قسمت اداری بیمارستان ،نمیدونی چه پول هایی هاپولی میشه
ما زحمتش رو میکشیم ،کسی ک توی اداری نشسته ،تعطیلی ها تعطیل بوده
بحران بوده تعطیل بوده و و و
کارانه ۲۰_۳۰میلیونی میگیره

[nona]

اره نسبمه جان
ببین این بچه هایی که بهتمیگم دوستای بالای ده ساله ما هستن حتی خیلی بیشتر عین چی زندگیاشون برامون شفافه
الان یکیشونتو کنیته تو هلدینگ اقتصادیش مدیر ارشده با مدرک دکترای مهندسی دانشگاه دولتی و سابقه کار ۱۸ ساله اونجا الان دو ساله رفته حقوقش حدودای ۲۵ هست خودم ضامنش شدم یه وام پنجاه تومنی بتونه بگیره
نه به جایی وصله نه پارتی داره سالمم هست اهل زد و بند و سواستفاه هم نیست و البته اصولا این جور جاها به اموال این آدمای معمولی نظارت قوی میشه دست از پا خطا نکنن ( هاپولیا بمونه واسه خوداشون)امسال خانمش دو قلو زایمان کرده خونه نشین شده خودشون میگن از عهده هزینه ها به سختی برمیان
وضعیت کلا سخت شده
خواستم بگم فکر نکنید همه اونایی که اینجور جاها کار میکنن رسمین و وابسته عین چی پول پارو میکنن اتفاقا اکثرشونقراردادین و زندگی عادی مثل عموم دارن

[nona]

الهام جان بله فقط اول معمامله کنید حداقل مطمئن باشید گپ نمیفته اصلا بعدش بفروشید نذارید بیشتر از بک روز فاصله بیفته

[رخشید]

ولی کلا در مورد وضعیت مالی افراد جامعه نمیشه فقط یه قشر خاصی مد نظر قرار داد و نتیجه گیری کرد
مثلا شما برو یه بیمارستان خصوصی تو تهران، بعد نتیجه بگیر مردم چقدر وضعشون خوبه که از پس هزینه های مثلا جراحی در چنین بیمارستانی درمیان
بعد برو یه بیمارستان دولتی مثلا امام یا مفید مردم از درد نداری چادر زدن اطراف بیمارستان ....
حالا این موضوع ببر شهرهای کوچک مرزی کم برخوردار ...

[صنوبر۷۱]

درسته رخشید دقیقاا این هستا که همه وضعشون بد نیست ولی همه میگن به نسبت خودمون بدتر شدیم ولی من عمیقا باور دارم که نه اینجوری نیست خیلیا به نسبت خودشونم بدتر نشدن

[Rose]

صنوبر همه نمیان همه چیزشون رو رو کنن... خیلی وقتا فکر اقتصادی مخفی داشتن و به فکر بودن و تجربیات زیسته شون کمکشون کرده که از مخمصه ها رها شن...
اگرچه منم معتقدم اکثر اون مشاغلی که مثال زدی، شرایط خاصی از زندگی رو دارن... مثلا کسی که ارز دیجیتال داره کار می کنه، اگه کارش روی روال باشه، درآمد دلاری داره و روز بروز با گرونتر شدن دلار او پولدارتر هم میشه...
یا مثلا بانک خب وام هاشون شهره ی خاص و عامه و اکثرا دورادور هم شده، می دونیم که چه وام هایی با چه بازپرداخت هایی می تونن بگیرن، فکر کن اگه خوش موقع هم بهشون پرداخت شه مسلما بهترم میشه براشون... حقوقاشونم که از قشر نرمال جامعه بالاتره... این مورد بانکی رو توی دوستان و فامیل چندین مورد داریم...
فرامین امام هم یه قسمت هاییش که مرتبط با رشد شهری هستن، می تونن پولدار بشن چون اگه رانت ها و لینک های خوبی داشته باشن، می فهمن که شهر کدوم وری میره و میرن جلو جلو می خرن و گرون شد می فروشن... این چیزیه که مشاهده ی شخصیم از یک مورده که می شناسیم و خودش همین رو می گفت...
ولی خب عموم مردم اینجوری نیستن به نظر من...
یعنی اولا کارمندا قشر کوچیکی از مردم هستن در کل... و توی مشاغل آزاد هم افراد کمی هستن که درآمد نجومی دارن به نظرم... ولی به نظر من مشخصه که اطرافیان شما خب یکم از نرم جامعه بالاترن ...

[رخشید]

درسته رخشید دقیقاا این هستا که همه وضعشون بد نیست ولی همه میگن به نسبت خودمون بدتر شدیم ولی من عمیقا باور دارم که نه اینجوری نیست خیلیا به نسبت خودشونم بدتر نشدن

من و همسرم به شخصه هزینه هامون افزایش یافته و چندین برابر شده (هزینهدهای شغلی مثلا مالیات) اطرافیونمون هم که مشاغل مثل خودمون دارن یعنی افراد تحصیلکرده هستن که اغلب تحصیلات بسیار بالایی دارن و شغلشون کاملا مرتبط با تحصیلشون هست و نه رانت دارن نه ارث و میراث، اونا هم دقیقا شرایط مارو دارن ولی خب تو این بازه زمانی که همه چی بدتر شده اغلب سرمایه های ریالی(باتوجه به درآمدشون) تبدیل به ارزهای خارجی ملک یا ماشین خارجی شده ، خب در ظاهر شاید افراد مثل تو قضاوت کنن و بگن شرایط اینا چقدر خوبه ولی درواقع نیست
میدونی چرا
مثلا من نوعی n تومن درآمد داشتم سابقا با اون رقم میتونستم یه آپارتمان کوچک یه جای متوسط یا ضعیف تهران یا اطرافش بخرم ولی الان امکان پذیر نیست میام با اون پول مثلا طلا یا ارز میخرم تو خط آخر رو از من میشنوی ، تو دلت میگی ای بابا فلانی میگه ندارم رفته n تومن طلا خریده یا ارز ، بعد ذهنت شروع میکنه تحلیل میگه خب من نمیتونم فلانی تونسته پس اوضاع مردم بد نیست اوضاع من بده
در صورتی که اشتباهه، منی که پول خونه چند سال پیش الان نمیتونم کاری بکنم و مجبور به خرید ماشین یا طلا هستم فقیرتر شدم به نسبت خودم ...
یه موضوع دیگه هم که وجود داره قیمت های غیر واقعی هست که این شبه رو ایجاد میکنه
مثلا من ۵ سال پیش ۲۵۰ م دادم یه ماشین خریدم الان همه میگن ماشین من شده ۲.۵ میلیارد در صورتی که ۲.۵ م من شده یک ماشین!
یعنی پول من بی ارزش شده
یعنی کارکردن من بی ارزش شده
یعنی هرچه بدوئه ام همینایی که دارم رو نمیتونم حتی ارتقا بدم فقط میتونم حفظ کنم
مطمئن باش آدمهای نرمال در شرایط نرمال (کارکرد خودشون بدون هیچ راه میانبر و خلافی) سفرشون کوچکتر و هزینه هاشون بزرگتر شده
ولی حذف یکسری از چیزها باز بستگی داره به درآمد افراد مثلا گوشت از سفره خیلی ها حذف شده ولی تا از سفره من نوعی حذف بشه خیلی زمان میبره (مثالها شخصی نیست)
ولی درنهایت همه داخل یه کشتی هستیم که طبقات مختلف داره هرکس تو هر طبقه ای باشه بلاخره آب بهش میرسه فقط زمانش متفاوته ...

[صنوبر۷۱]

درسته بچه ها

کلا آدم بقیه رو هم که میبینه اوضاعشون بد شده نه اینکه بگه آخ جون پس همه بد شدن نه، فرضا من اگه از گرسنگی قرار باشه بمیرم، دیگه برام فرق نداره همسایه هامم از گرسنگی مردن یا نه.مردن اونا جلوگیری از مردن من نمیکنه.چه بسا ناراحتمم میکنه. من همین الانش یک کیلو گوشت میخرم معذب میشم، برف میاد بارون میاد با اینکه خیلی دوست دارم معذب میشم که برای بقیه ای که خونه گرم و نرم ندارن هم این برف لذت بخشه؟ میدونین منظورم چیه؟
فقط از این بابت شاید ناراحتم میکنه که انگیزه کافی برای تغییر توی جامعه وجود نداره


اما خب حرف شما هم منطقیه

[فلامینگو]

ایران در حال حاضر از نظر فساد سیستماتیک رتبه های اول رو داره ... علت سکوت بخش زیادی از مردم هم همینه ... اگه دقت کرده باشی اکثر معترضا از قشر بسیار ضعیف جامعه بودن.

به قول نسیمه هرجایی باشی میتونی اهلش بشی و از مزایاش استفاده کنی ...
اکثر جاها ترجیح میدن با نیروی خودی فاسد کار کنن تا نیروی غیرخودی متخصص ... نتیجه هم همین خواهد شد. آدمای فاسد بی سواد چیو میخوان درست کنن؟ وضعیت معیشتو؟
-----------------------------------------------------------------------------
بعد انقدر دزدی و تقلب عادی شده که اصلا آدم میمونه ... یکی از دوستام مدیر یه بخش از مرکز تحقیقاتی شد. دقیقا وقت مهاجرت من یه پروژه تعریف کرده که تز دکترای من هست. قشنگ تز منو برداشته از روش کپی کرده و یکم تغییر داده. بعد فقط خودشون پروژه تعریف میکنن و بودجه میگیرن و انجام میدن و خودشونم ارزیابی میکنن. هیچکس از بیرون به پروژه دسترسی نداره. ولی من از طریق یکی از آشناهام تو اون مجموعه دسترسی پیدا کردم و واقعا متاسف شدم. تازه با کمال پررویی به من ایمیل زد که برای یه کاربرد جدید روی موضوع تزم منابع براش بفرستم. ولی یه کلمه در مورد اینکه پروژه ای تعریف شده حرفی نزد.