امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سفرنامه قشم
#11
پري عالي تعريف ميكني عكساهم عاليه
حيف همچين كشوري كه گير شغال ها افتاده
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • B and I، Pari، youtab، ستی‌لیته، شیدا
پاسخ
#12
مرسی لیانه جون

بله دقیقا دقیقااااا
تو مسیر بندر لافت یه شرکت گاز هست که داره گاز میسوزونه
اما روستاهای قشم گاز ندارن!!!!!!!!
باور کردنی نیست حتی اقا جلیل میگفت برای گرفتن کپسول گاز هم باید ثبت نام کنی وگرنه بهت نمیدن…

مثل اینکه قبلا خواهرزاده ر اینجا استاندار بوده کلی پول بالا کشیده از وقتی این ر دومی اومده برای اینکه پوز ر اولی رو به خاک بماله داره میرسه…خداکنه برسن مردم بینظیری داره…
خاکش قدیمی و دست نخورده اس برای میلیون‌ها سال پیشه ولی مردم تو‌ سختی دارن زندگی میکنن،مخصوصا روستاها
همینکه کنارهمیم کافیه… Heart
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Elham67، Gitii، youtab، آفرین، ستی‌لیته، شیدا
پاسخ
#13
پری عکست خیلی خیلی قشنگه. واقعا عین پری دریایی شدی.
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Gitii، liyane، Pari، Targol، youtab، آفرین
پاسخ
#14
پری خونه تو اومدن و با تو سفر رفتن لذت محضه
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Pari، youtab
پاسخ
#15
مرسی ستی جون خیلی محبت داری خیلی ذوق کردممممم

نسیم جون نگووووووووو ذوق زده میشمممممم
همینکه کنارهمیم کافیه… Heart
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Nedaaa28، youtab، ستی‌لیته، نسیم64
پاسخ
#16
پری جون سلام عزیزمممممم  Heart
چقدر عاااالی تعریف میکنی
خیلیییی ازت ممنونم
من واقعا دوست دارم قشم رو و البته همممه جارو اینجوری زیر و رو بگردم
بچه ها کسی واقعا میدونه از چند سالگی بچه هم هنراه ادم میشه برای سفر؟
اگه اطلاعاتی از سفرهای اینچنینی با بچه دارین حتما بهمون بگین Heart
Heart  پسر دو ساله من  Heart
پاسخ
#17
مرسی یوتاب جون
اتفاقا تجربه خیلی خوبی دارم برای بچه هاSmile
اخر سفرنامه میگم
فردا حتما مینویسم و تموم میکنم
همینکه کنارهمیم کافیه… Heart
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • youtab
پاسخ
#18
یوتاب حالا حالاها باید غاز بچرونیم
پسر ۱۹ ماه ❤
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Pari، youtab
پاسخ
#19
راست میگی پری؟؟؟
منتظرم عزیزم Heart
... 
اخ نداااااااااا 
چقدر تو منو میفهمی آخه خواههههررررررر Sad
Heart  پسر دو ساله من  Heart
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Nedaaa28، Pari
پاسخ
#20
ما قرار بود هرمز هم خودمون بریم باتوجه به سفرنامه هایی که خونده بودم
تو هرمز هم میتونید موتور خالی کرایه کنید
هم یه سری موتورها هست که پشتشون یه چیزی مثل گاریSmileهست که میبره…
ما قبل از اینکه بریم با یکی از این اقاهای موتوردار صحبت کردیم گفتن برای ۳ ساعت و نشون دادن جزیره ۶۰۰ میگیرن…البته تو تعطیلات به ۱/۵ هم میرسه…
هزینه بلیط کشتی تا هرمز رف و برگشت نفری ۲۱۰ میشه
ولی اقا جلیل گفتن اگر مشکل کمر دارید این موتورا خوب نیستن پدر کمر رو درمیارن
بهتره با تور برید که با ون بچرخید…

ما هم چون یه احساسایی تو کمرمون داشتیم گفتیم با تور بریم…
قیمت تور همه جا یه قیمته…تور هرمز با صبحانه نفری ۶۰۰…با بلیط کشتی و صبح هم میان هتل دنبالمون…انگاری به صرفه تره…
از یه غرفه خریدیم که اول سیتی سنتر ۱ هست..،

بهمون گفتن ساعت ۶ صبح حاضر باشید میایم دنبالتون…
ما از ۵ بیدار شدیم حاضر شدیم و دقیقا ساعت ۶ اومدن دنبالمون ولی یه خانواده تو هتل ما بودن که نزدیک ۱۰ دقیقه معطلمون کردن…(واقعا این چیرای تور رو مخمه)
رسیدیم اسکله ذاکری و ساعت ۶:۵۰ دقیقه بلیطامونو بهمون دادن و سوار به کشتی مسافربری کوچولو شدیم…نزدیک یک ساعت توی راه بودیم و کشتی کمی مثل اتوبوس بود…
ساعت ۸ صبح رسیدیم و پارکینگ ونها نزدیک اسکله بود ولی تو مسیرمون پر از اون‌ موتورا بود…(اگر مشکل کمر نداشتم حتما بااونا میرفتم)
من چندجا خونده بودم که همون اول حزیره میتونم دستمو حتا بزنم…
رفتم اونجا پیش راننده که من نزدم اجازه بدید برم زود حنا بزنم بیام…ولی با مهربونی مثل باباها گفتن تو اونجا هم هست نکران نباش و اینا…
تقریبا ۳ تا ون شدیم منم باهمین اقاهه که مثل باباها بودن رفتم…

اول رفتیم سمت کوه الهه نمک…راننده یا همون تور لیدر یه توضیح کلی درباره جزیره دادن ولی نگم نگم ازهمون اول که پیاده شدیم
خاک سرخ طور بود و‌ برق میزد!!!!انگار اکلیل پاشیده بودن تو خاک….
اینا براده های اهنه که تو کل جزیره هست تازه اینجاها کمتر بود!!!

یه ده دقیقه پیاده رفتیم رسیدیم به کوه نمک!
نمک معمولی نه
کریستال نمک!!!
احساس میکردم تو فیلمهایی هستم که میرن جای ناشناخته پیدا میکنن…
اصلا یه جای خیلی بزرگ و دیدنی…کریستالهای منظم و عظیم نمک…
اینجاهم کلی عکس انداختیم و یه ذره نشستیم و برگشتیم سمت ون…
تو ونمون یه خانوادت بودن که یه دختر حدودا ۱۶ ساله داشتن…تو مسیر برگشت این اقا سر دخترش یهو داد زدن”انقدر زر نزن میزنم تو دهنتاSad
انقدر ناراحت شدم انقدر ناراحت شدم حد نداشت
تا اخر تور باهم انگار قهر بودن…بعضی جاها بیرون از ماشینم نیومدن…باباهه کلا مشکل داشت خودش هرجا میخواست تنها میرفت،با بقیه حرف میزدم با ارامش و مهربونی بود ولی با خونواده اش اصلا
مامان خانواده هم ماه بود…خانوم،مهربون…نمیفهمم انقدر هزینه کرده بودن چرا اینجوری گند زد به تفریح خونواده اش…

خلاصه بعد از الهه نمک رفتیم به سمت غار نمک که داخل غار لایه های رنگی نمکی مشخص بود…البته من اینجا یه ذره میترسیدم زود برگشتیم تو ماشین
بعد از غار نمک رفتیم سمت کوه رنگین کمانی که تورلیدر گفتن اینجا بیرون میاد رنگا بیشتر مشخص میشه…و گفتن اون دوراهیو برید سمت راست،بهتر مشخصه…
ماهم رفتیم سمت راست رو به رومون کوه بود که رنگ لیمویی و اب کم رنگ و قرمز بودن
خیلی بانمک بودن
اما یهو دیدیم پایین اون تپه ای که ما بودیم چند نفر دارن مستقیم میرن(از اون موتوریا)اقاهه میگفت برید سمت چپ اونطرف بهتر نشخصه:/درصورتیکه خودش مسافراشو داشت سمت راست میبرد:/که خلوت باشه…
ما هم پشت سرش رفتیم رسیدیم به یه جاده که زرد و نارتجی بود….انقدر ناز بود انقدر ناز بود حد نداشت…شما هم رفتید برید سمت راست و پایین رو ادامه بدید تا به این جاده رنگی برسید: )
بعد ازاینکه برگشتیم رفتیم سمت دره تندیسها…
اینجا حاصل فرسایش میلیون ها ساله که میتونید اشکال مختلف رو ببینید
یه پیاده روی ده دقیقه ای داشت که تو مسیر به همسرم گفتم من اینجا اصلا عکس نمیندازم فقط میخوام بشینمممم…
از یه مسیر باریک پله ای بالا و پایین رفتیم تا رسیدیم به یمی از زیبایی ها هرمز…
تصور کنید شما بالا هستید و اطرافتون پر از کوههای طرحداره و روبه روتون دریاست…یه جای کوچیک برای عکاسی داشت و مثل کوه بود…
من به همسرم گفتم بشین همینجا فقط دریارو ببینیم…
بااینکه تو خلوتی رفتیم ولی باز شلوغ بود و همه درجال عکاسی…
ما انگار یه جایی نشسته بودیم که جلومون هیچ کس نمیتونست بره،مزاحم عکس کسی هم نبودیم…
یک از یباد موندنی ترین لحظات سفرمون بود…یه اقایی هم اومد بهمون گفت من از پشت ازتون یه عکس گرفتم اگر گوشیتون ایفونه براتون بفرستم: )…عکس رو براتون میذارم حتما…
اینجا انقدر باد بود،موهای منم باز بود…انگار موهام کرک شد: )
فرق سرمم افتاب سوخته شد انگار…چون من کل قشم رو حجاب نداشتم…حتی کلاه هم نذاشتم…حواستون باشه اگر حساس هستید یه شال بپیچید روی کف سرتون…

بعد از دره تندیسها که حالمون رو خیلی خوب کرد رفتیم به اخرین مقصد و مهمترین مکان هرمز”خاک سرخ و ساحل صورتی و ساحل نقره ای”
اینا همه پیش هم هستن….
خاک سرخ انگار بالای دریاست…واقعا سرخه…دستت رنگ میگیره…همه جا برق میزد…هنوزم یادم میفته احساس میکنم یجای جادویی بودم…
اینجا بلاخره حنا زدم…کل دستم رو ۷۰ تومن زد!
به دختر مهربون و خوش خنده که استعداد ذاتی خودش بود و اینجا ازدواج کرذه بود و دوتا بچه داشت ولی انگار ۱۵ سالش بود!انقدر کوچولو بود…
بعد ازاینکه اینجا کلی عکس گرفتیم پیاده یه راهی داشت به سمت ساحل…
اینجا دیگه اوج جادویی بودن رو دیدیم…ساحل اکلیلی بود!!!!!!
برق میزد…
یعنی یه چیزی میگم یه چیزی میخونید…
یه ذره میرفتیم جلوتر اب ساحل صورتی میشد!!!بخاطر خاک سرخی که اونجا هست…
خیلی خوب بود خیلی
فقط حیف مدت زمانش کم بود یه یک ربعی نشستیم و برگشتیم بالا که بریم…
یه پسر بیشعور یه بطری بزرگ خاک اکلیلی جمع کرد…بعضیا ذاتا فاقد شعور و درک هستن…
اخر یه روزی میرسه ورودی رو میبندن تا این شنا ازبین نرن…

بعد از خاک سر تو مسیر برگشت اقای راننده یجارو نشون دادن که پر از بچه خرچنگ بود…اونا هم تا میدیدن کسی داره میاد کلشونو میکردن تو لونه شون…انقدر بانمک بودن گوگولی…بااون چشماشون که اویزونه…

اصای تورلیدر میگفتن اینجا یسری نقاشی ها دیذن که برای انسانهای اولیه بوده انگاری…
هرمز و قشم حزو قدیمی ترین مکانهای زمینه که دست نخورده مونده…
امیدوارم مردمی که مواظب این خاک هستن زندگیشون پر از رزق و روزی باشه…
ساعت ۱۳ یسری رفتن سمت ناهار و به ما کفتن اگر بخواید و کشتی باشه میتونید الان برگردید…خداروشکر کشتی بود و سوار شدیم و برگشتیم
کلا دو تا کشی برمیگرده یکی انگار ساعت ۱۳ یکی ۱۵
اگر به اون ۱۵ نرسیدید یا باید برید بندرعباس ازاونحا برید قشم…یا کلا بمونید هرمز:/
حواستون باشه دیگه

نزدیک ۱/۵ ساعت طول کشید تا برگردیم
برگشتیم خونه ناهار خوردیم الویه و ساندویچ خریدیم از سوپرمارکت نزدیک هتل…
ساعت ۱۸ رفتیم سمت قلعه پرتقالی و رستوران خاله که تو قشن خیلی معروفه…
نزدیک مرکز شهره…
قلعه پرتقالیها یه قلعه کوچیکه که شبشم خوشگله..
ریتوران خاله ساندویچهای دریایی داره
ولی ما یدونه فلافل ۴۰ تومن،سوسیس بندری ۵۰ تومن و ۴ تا سمبوسه ۲۰ تومن خریدیم
اما راستش رو بخواید فلافل سیتی سنتر خوشمزه تر بود…
روبه روی قلعه و رستوران دریاست که سکو درست کردن…
بین رستوران و دریا یه سری غرفه اس که مثل اینکه خانوما میان میفروشن
اما ما چون تو تعطیلات رفتیم فقط دونفر بودن
یه خانومه که ادویه های خودشو میفروخت بسته ای ۳۰ تومن…مفتتتتت
نمیدونم چرا بیشتر نخریدیم
من ادویه قشمی و چای کرک و سس انبه خریدم
ولی ادویه انبه و پودر گوجه هم داشت کاش میخریدم…
از یه خانم و اقا رفتیم بپرسیم اونجا روی سکو پیش دریا میتونیم بریم…اقاهه و خانومه با مهربونی لبخند گفتن اره خیلی خوبه حتما برید اونجلوتر چمنم هست بهتره…
بعد دیدیم یه شیرینی و نون محلی میفروشن ازشون خریدیم نون محلی دوتا اندازه کوچولو ۳۰ تومن
شیرینی محلی مثل دونات بود سه تاش ۱۵ تومن تو اسمش گ داشت اخرم تو خاطرمون نموند
رفتیم اون سکو عالی بود
دریا پر از کشتی…صدای قشنگ دریا و خلوت…
قشم کلا خیلی امنه…خود قشمی ها همیشه میگن…
نزدیک نیم ساعت پیاده روی کردیم و رفتیم سیتی سنتر تا تور جزیره هنگام رو بخریم که بقیه اش رو فردا تعریف میکنم…
فقط یه نکته از هرمز بگم حتما کتونی بپوشید من صندل هم با خودم بردم ولی نیازی نیست فقط کتونی

وای چقدر زیاد نوشتمممممم!!!!!

اهان اینم بگم موقع برگشت اقاهه که مثل باباها بود اومد با مهربونی گفت حنا زدی…خیلی مهربون بودن خیلی
همینکه کنارهمیم کافیه… Heart
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Almam، B and I، Bonsai، Elham67، Elhamgoli، liyane، Mari90، Nedaaa28، rama، youtab، آفرین، بارون، رخشید، ستی‌لیته، نسیم64، نسیمه جااان
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان