سفرنامه قشم

[lady]

پري جان عالي تعريف مي كني عكساهم پرفکت

[youtab]

پری جون کیف کردم خوندم عزیزم، واقعا عالی مینویسی 
مرسی که برامون وقت میذاری عزیز دلم

[Pari]

مرسی بچه ها
ممنون از توجهتون
الهام جان چشم در انتها یه توضیحی میدم

الهه نمک


کوه رنگین کمان


دره تندیسها


خاک سرخ

[Pari]

بعد از فکر کنم یک ماه اومدم این سفرنامه رو تموم کنم…
من از قبل برنامه‌ریزی کرده بودم که روز چهارم بریم جزیره هنگام و با قایق بریم که دلفینارو ببینیم…و تنها چیزی که خونده بودم از جزیره هنگام این بود که شن اکلیلی داره و بازار محلی…
اخرشب روز سوم رفتیم از همون سیتی سنتر تور هنگام رو بخریم که نفری ۳۰۰ هزار تومنه و صبح تا ظهره…
من بهشون گفتم من اینجا میخوام برم فقط بخاطر دیدن دلفینا وگرنه شن اکلیلی رو تو هرمز دیدم و ازشون سیرم…(اینم اینجا بگم که بخاطر اینکه هتلمونو ساعت ۱۲ باید تحویل میدادیم و از هتل تا فرودگاه ۱۷۰ تومن میشد کلی درگیری داشتیم که چمدونامونو چیکار کنیم به نفعمون باشه یا تا پروازمون چیکار کنیم حوصلمون سر نره)
همونجا فروشنده گفتن اگر بخاطر دلفینا میخواید برید اصلا هزینه نکنید چون ما به مسافرها میگیم تو فصلش هم ممکنه ۲۰ درصد احتمال داشته باشه دلفینارو ببینید چه برسه به الان…بعد گفت اون ساحل اکلیلی اصلش همون هرمزه،تو هنگام انقدر برداشتن بردن که بعضی ناخداها نمیبرن تو ساحل

واقعا ازش ممنونم که مارو ازاون دوگانگی نجات داد…خلاصه با خیال راحت اخرین خریدامونو از سیتی سنتر اتجام دادیم و طبقه اخر سیتی سنتر مثل شهربازیه،بولینگ و بازی ایناست که باهم چندبار ماشین بازی کردیم خیلی خوش گذشت و با خوشحالی برگشتیم هتل و خوابیدیم…

صبح روز چهارم دیگه با خیال راحت ساعت ۸ بیدار شدیم رفتیم صبحانه هتل رو خوردیم و اماده شدیم رفتیم به سمت ساحل قلعه پرتقالیها…همونیکه شب قبل رفتیم و میخواستیم این ساحل و‌مسیر پیاده روی کنار ساحل رو تو روز تجربه کنیم…خیلی خلوت بود و هوا دیگه مثل چندروز گذشته بادی نبود اما گرمم نبود…تو ساحل کلی خرچنگ دیدم و یه لاک پشت بامزه که تو دریا شنا میکرد…تقریبا دو ساعتی نشستیم و پیاده روی کردیم و لذت بردیم ازاین ارامش و دریا…
کنار قلعه پرتقالیها یه کافه هست که شبیه جزیره سانتورینی ساختن…سفید و ابی و برگ و اینا…خیلی خوشگل بود ولی بخاطر اینکه ماه رمضون بود بسته بودن اگر رفتید حتما برید اون کافه واقعا قشنگ و دنجه…

من شب قبل چمدونمونو بسته بودم فقط رفتیم اتاقمو چک کردیم و‌ تحویل دادیم یه ماشین گرفتیم به سمت ساحل طلایی…
اقا جلال بهمون گفته بودن این ساحل طلایی خیلی خوبه اقامتگاهه ولی میتونید ورودی بدید و برید تو ساحل اگر بخواید برید تو اب و اینا…
هزینه ماشین تا ساحل طلایی شد ۶۰ هزار تومن و ورودی هم نفری ۳۰ هزار تومن…
تا دم ساحل هم با ماشین رفتیم،وقتی پیاده شدیم پرنده هم پر نمیزد،سر ظهر بود و تو اقامتکاهها هم حتما در حال استراحت بودن…چمدونامونو گذاشتیم تو الاچیقایی که کنار ساحل بود و خودمون رفتیم لب دریا…
اینجا چون شنهاش طلایی هست بهش میگن ساحل طلایی…
چون ساحل اختصاصیه تمیز بود و ابش هم شفاف…تا شعاع چند کیلومتریمون واقعا هیچ کس نبود اولش نگران چمدونامون بودیم و همش حواسمون بهشون بود ولی بعد یه اقایی درحال قدم زدن بودن که فهمیدیم از کارکنان هتل هستن با همسرم صحبت کردن و گفتن اینجا امنه امنه نگران نباشید چندروزهم بمونه کسی بهشون دست نمیزنه البته تو کل اون ۳ ساعتی که اونجا بودیم ایشون ۲ دور اومدن گشت زدن…

میتونم بگم بهتزین و نابترین لحظات زندگی و این سفر رو ما اونجا تجربه کردیم…اولش که باهم رفتیم توی اب بعد باهم بدو بدو بازی کردیم و من هیچ وقت این تجربه رو نداشتیم لب ساحل راحت بدوعم و جیغ بزنم…هنوزم یادش میفتم قلبم اکلیلی میشه واقعا با مسود لذت بزدیم ازاون لحظات دونفرمون
کلی هم پیاده روی کردیم
تاب ساحلی هم بود خلاصه خیلی خوب بود خیلی

منو مسود تو اون ساحل یه چیزی پیدا کردیم که بی نهایت ناب و باارزش بود،یه چیزی که فقط تو طبیعت اتفاق میفته ولی باهم قرار گذاشتیم به هیچ کس نگیم که دست ادم نااهل نیفته اونجا نابود بشه و ازبین برن…اما اون اتفاق تنها چیزی بود که انگار طبیعت بهمون نشون داد و ما هم بهش احترام گذاشتیم و سرجای خودش برگردوندیم و هیچ موجود زنده ای رو نابود نکردیم…اما اتفاقی برامون افتاد که فقط مردم بومی خودشون شاید بهش میرسیدن…

خلاصه با کلی حس خوب ساعت ۳ رفتیم سمت سرویس ساحل…من لباسامونو تو کوله گذاشته بودم مه راحت لباسمو عوض کنیم و تمیز بریم فرودگاه…
رفتیم سمت سرویس و لباسمونو عوض کردیم…پرنده هم پر نمیزد…
دوباره با اون تاکسیا تماس گرفتیم ماشین برامون اومد،فقط چون خارج از شهر بودیم یه ذره هزینه بیشتر شد و با ۲۰۰ هزار تومن ۵۰ دقیقه ای رسیدیم به فرودگاه و تو مسیر بااین طبیعت اصیل و بکر خداحافظی کردیم
راستی ما داشتیم برمیگشتیم یه زوج اومدن،فکر کنم از ساعت ۳ به بعد شلوغ بشه…

فرودگاه قشم خیلی کوچیکه…پروازمون ساعت ۶:۳۰ بود که ساعت ۴:۵۰ دقیقه چمدونارو تحویل دادیم و ساعت ۵:۲۰ از گیت رد شدیم…
تا هواپیما باید پیاده بری…
پرواز برگشتمون هم ایران ایر بود که خیلی خیلی بهتر از قشم ایر بود…فضای صندلیش بازتر بود و بزرگتر بود…
ساعت ۸:۳۰ هم رسیدیم تهران و چمدونارو گرفتیم رفتیم پارکینگ ماشینمونو برداریم که از هزینه پارکینگ برگامون ریخت و برگشتیم خونمون
این دومین تجربه مون از پارکینگ بود ولی سری اول هزینه خیلی پایینی پرداخت کردیم نمیدونم چرا اینسری انقدر گرون شده بود…

حالا بریم سراغ جمع بندی اول از هتل هانی بگم…هتل هانی برای سه شب هزینه اش برای ما با سوییت یکی بود تقریبا یه تومن گرونتر…اما سوییت رو من ترسیدم مکان خوبی نباشه،تمیز نباشه و حشره باشه و هتل رو‌ رزرو‌ کردم…
هتل ۴ ستاره نیست همون ۳ ستاره اس…تمیز بود،صبحانه اش هم خوب بود ولی مثلا ساعتش باتری نداشت یا اینه اش خط و خش داشت یا راهرو بوی چسب میداد،در کل من اگر بخوام دونفری دوباره برم میرم دوباره هتل هانی اما اگر بخوام بیشتر هزینه کنم میرم اقامتگاه ساحل طلایی بااینکه خارج از شهره اما برای من دریا الویت بیشتری داره…

با بچه بریم نریم؟
من واقعا تعجب میکردم مخصوصا توی تور هرمز کسانی اومده بودن که بچه زیر یکسال اومده بودن…بنظرم شرایط اب و هوایی قشم برای بچه زیر ۲ سال اصلا خوب نیست وقتی ما انقدر گرممون میشه چه برسه به اون بچه…بچه ها همش در حال گریه و عذاب بودن خونواده هاشونم درگیر بودن حتی اوناییکه با پدرمادرشون اومده بودن باز بچه تو اذیت بود…و اینم درنظر بگیرید اگر بخواید قشم رو بگردید همش تو کوه و بیایون هستید بچه زیر ۷ سال هم بنظرم اذیت میشه!!!!
مگر اینکه نخواید بگردید و هدفتون فقط دیدن دریا و خرید باشه که بنظرم کیش بهتره برای این مورد
برای این میگم ۷ سال چون بچه میفهمه داره چی میبینه خودش هیجان داره…مثلا ما داشتیم از دره تندیسها برمیگشتیم یه پسر بچه بانمک داشت به مامانش میگفت من عاشق اینم که سنگهایی که شکل حیون هستن ببینم یعنی اون بچه از پدر و مادرش ذوقش بیشتر بود،خب قطعا بهش خوش میگذره و به پدر و مادرش…

در نهایت هم خودتون باید بدونید هدفتون از این سفر چیه…اگر دنبال خرید و دریا و ارامش هستید فقط برید کیش،اگر دنبال دیدن طبیعت و کوه و بیابون هستید و علاقه دارید برید قشم چون تو هرمز تو مسیر برگشتمون از همون دره تندیسها یه خانومه گفتن چندجای دیگه مونده گفتم فکر کنم یدونه ساحل سرخ مونده گفت خداروشکر تموم بشه راحت شیم!!!!
خب نکنید هزینه میکنید که اینجوری تحمل کنید؟

ما اخر فروردین رفتیم و هوا خوب بود و خلوت بود ولی من یه کلیپ دیدم حتی اون الهه نمک که برای ما خیلی خلوت بود و کلی عکس گرفتیم تو اون کلیپ پر از ادم بود و چقدر شلوغ بود!!!!!!!!!!!
بنظرم تو غیر تعطیلات برید بیشتر بهتون خوش میگذره…

امیدوارم ازاین سفرنامه خوشتون اومده باشه و اگر قشم رفتید بهتون کمک کنه
تا سفرنامه بعدی خداحافظ