خريد خانه

[شیدا]

عه چه باحال رزززز))
چی پوشیده بودی؟
من رو ندیدی؟ )))

[Targol]

نرگس کاخ ما رو میگن. ندید بدیدن

[شیدا]

نرگس من کاخ سعدآباد و نیاوران رفته بودم

[شیدا]

نرگس تو قسمت راهنما نوشته بود اتاق لیلا اونجاست! نمیدونم چرا جزئیاتش یادم نمیمونه.!
 اتاق فرحناز و علیرضا خیلی جالب بود
اتاق پرستارشون هم بین اتاق خواب این دوتا وروجک بوده. هر کدوم هم سرویس مخصوص خودشون رو داشتن.
اتاق فرحناز رو ببییییین*____* صورتی بود
سرویسشم صورتی بود
اتاق و سرویس علیرضا هم عین همینا ولی آبی بود))

---

)))))

[nona]

هییییی شیدا

[شیدا]

واقعی هییی 

اتاق خواب و اتاق مطالعه رضا هم جدا از بقیه تو کاخ احمدشاهی بود.
سرویس قهوه خوریش چشمم رو گرفت) پیانو و کمربند مشکی کاراته ش اونجا بود
پیانو رو از یه شخص خارجی هدیه گرفته بود

رو زمین هم دوتا پوست خرس قطبی بود که اینم براش هدیه آورده بودن

[nona]

من با آشپزخانه سلطنتی ارتباط‌ موثر برقرار کردم
همسرم میگفت اینهمه کاخ و ساختمون آخه چرا اینجا

[شیدا]

نوناا)
آره برای منم خیلی جذاب بود
موزه ظروف هم تو سعدآباد دوست داشتم.
عاشق سرویس چینیاشون شدم. اکثرا فرانسوی بودن
چقدر سرویس چینیای خارجی خوشگلن)

[nona]

چه با دقت نگاه کردی شیدا جان افرین
من سه بار رفتم همش تو فکر این بودم به به اینجا چیا براشون میپختن

[شیدا]

قربونت نونا جون:*
آره منم
من حتی رو میز و صندلی ناهار خوری هم تصورشون کردم))
حالا به همسرم میگم یه روز اول وقت میخوام برم با دقت بررسی کنم همه چیو
نرگس من اتاق لیلا رو ندیدم ، همه چی بود جز اتاق لیلا! فکر کنم درش رو بستن.
حالا دوباره رفتم میپرسم.