امتیاز موضوع:
  • 3 رأی - میانگین امتیازات: 3.33
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
گپ و گفت مامانهای ۱۴۰۰
وای یوتاب جان مردم براش فسقلی رو که. فکر کنم جاکفشی و در ورودی رو برای ددر دوس داره.
دقیقا پسر منم انقد که به روشن شدن لوستر ذوق میکنه، به خونه اومدن باباش ذوق نمیکنه.
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Almam، liyane، nona، Sufii، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
الهام جان داروی رفلاکس رو شروع کردی؟ من حس میکنم این دو روزه پسرم بی قرار شده الکی غر میزنه ، قبلا اینجوری نبود
نمیدونم اشتباه میکنم یا تاثیر داروئه
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، nona، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
بچه‌ها ممنونم ازتون. من زیاد حالم خوب نیست. ببخشید اگه جواب محبت‌هاتون رو نمیدم
لیانه جون سایت نوبت دهی مقدادی فقط همون لحظه ساعت ۱۰ باز میکنه یا بازم امید داشته باشم؟ با اینکه بلافاصله با گوشی و لپتاپ دوتا نوبت رو انتخاب کردم اما تا انتهای مراحل برم رزرو شدن..
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، nona، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
فقط همون لحظه ست ترگل جان
ببين در روز سه چهار تا نوبت بين مريض ساعت ١٠ مياد توي سايت
در غير اينصورت ويزيتش ميوفته واسه ماه بعد
به نظرم شما يه وقت براي ماه اينده هم شده بگير
ولي هر روز هم نوبتاي بين مريض ١٠ صبحيشو چك كن انشالله بتوني وقت بگيري

بچه ها كسي شهران زندگي نميكنه؟؟
اگه كسي شهرانه كاش يه سر حضوري بره با منشيه دكتر صحبت كنه ببينه امكانش هست يه وقت براي دختر ترگل بگيره؟
به خدا اگه خودم اون سمتا بودم حتما حتما ميرفتم ، بلاخره تيريه توي تاريكي شايد اوكي داد
الان همه چي دست منشياست
يا كاش ترگل جان شوهرتون يا يكي از اعضاي خانواده تون يه سر حضوري بره با منشيه صحبت كنه شرايط رو بگه شايد قبول كرد
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، 2015، nona، Targol، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
اره ترگل همسرت اگه میتونن حضوری برن حتما میتونن وقت بگیرن
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، Targol، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
گرفتم بچه‌ها. وای مرسی ازتون Heart
یه رزروی کنسل کرد. منم تو این فاصله اطلاعات کاربری رو کامل کردم که اگه باز شد معطل نشم.
در خدی خوشحالم انگار دخترم خوب شد Smile)
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، 2015، Elhamgoli، liyane، nona، Sh96.shamim، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
خدارو شکر عزیزم Smile ایشالا خوب خوب میشه ترگل
خودتو اذیت نکن، حق داری ولی کلا هر دوره مارو با یه کارشون سورپرایز میکنن اخلاقای جدید رو میکنن، یکم بزرگتر و عاقلتر بشن درست میشه
الان منم فقط موقع شیر خوردن دارم مدام خواهش میکنم ازش نازش میکنم که اثر آهن از بین رفت یادش بمونه چقدر التماسش کردم برای خوردن شیر Smile
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، 2015، liyane، Targol، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
نوناجون باورت نمیشه اگه بگم از وقتی به دنیا اومدن و الان ۴ ماه و نیمشونه شاید در مجموع ۲ هفته خیال راحت داشتم. خیال راحت در این حد که خوب اوکی اشکال نداره حالا دخترم به پروتیین حساسیت داره و اگه بخورم مدفوعش خونی میشه!! همین!! خوب نمیخورم!
یا اوکی این دخترم وقتی به دنیا اومد ۱ کیلو بود و طبیعیه الان به وزن یه بچه نرمال یک و نیم ماهه باشه.. انقد سطح توقعم اومده پایین.
با این حال میگم فقط اوضاع دیگه از این بدتر نشه. تازه چهارشنبه هفته پیش خیالمون یکم بابت نوتروفیل پایین اون یکی دخترم راحت شده بود. ما همینطور دائم درگیر دکتریم. خوب یکم امان بدن بهمون. با کم خوردن این یکی دخترم هم کنار اومده بودم ولی نه در حد ۴ وعده ۶۰ تایی تو شبانه روز! من نمیفهمم انرژی از کجا میاره که انقد دست و پا میزنه.

من انقد ازش خواهش کردم اصلا به یه ورش نبود. همین که چند بار شیشه به زور بهش دادم حس میکنم ازم بدش میاد Sad خسته شدم از بس به این چیزا فکر که نه، overthinking کردم.

البته دخترت انشالله خانمه و جواب صبوریت رو میده. من متاسفانه استرسی و عصبانی میشدم و همه اون حس‌ها رو میگرفت.
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، 2015، liyane، nona، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
(۱۴۰۰/۸/۹، ۱۲:۲۶ عصر)Targol نوشته است: گرفتم بچه‌ها. وای مرسی ازتون Heart
یه رزروی کنسل کرد. منم تو این فاصله اطلاعات کاربری رو کامل کردم که اگه باز شد معطل نشم.
در خدی خوشحالم انگار دخترم خوب شد Smile)

نميدوني چقد خوشحال شدمم به خدا از خوشحالي بغض كردمممم
خدايا شكرت 
انشالله دستش برات سبك باشه عزيزمم
الهي كه ديگه انقد حالش خوب باشه كه هيچوقت غصه نخوري
من ميدونم تو چه حالي داري
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، Nedaa28، nona، Targol، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
ترگل جون حق داری عزیزم از روز اول درگیر دکتر و بیمارستان شدی
عوضش ایشالا چند ماه دیگه تمام این سختیا تحمل میشه همه چی دسته گلات روبراه میشه
انفاقا خیلی صبوری هر کسی حات بود خیلی استرسی تر از تو عمل میکرد قطعا. خیلیم مامان باحوصله و صبوری هستی خب دلت میسوزه دیگه
من مگه نبودم بزور شیشه میخواستم بچپونم به دهنش وقتی نمیخورد. میگی ۴ تا ۶۰ تا باور کن ترگل دختر من هم شش هفت بار پنج دقیقه میخورد مطمئنم بیشتر از روزی ۳۰۰ تا نمیگرفت بجای روزی ۱۰۰۰ میل تقریبا.
حالا هرچقدر همه بگن تو همون پنج دقیقه سینتو خالی میکرد خودم که میفهمیدم سینم چقدر شیر داره و دخترم چقدر میخوره. ضمن اینکه این هفته دخترمو بردم مرکز بهداشت وزنه مرکز بهداشت وزن منو که تو خونه اندازه میگیرم تایید کرد مطمئن بودم اونهمه که دکتر کفته وزن نگرفته قشنگ دست و پا میزد رو‌ وزنه دکتر. دو ماه کامل این وضعی که میگی رو داشتم کاملا درکت میکنم دریته با دخترم صبور بودم اما دق و دلی رو سر همسر طفلکم خالی میکردم مدام میکفتم شیر نمیخوره. دیگه طوری شده بود با اینکه از اول اصلا دوست نداشت شیر خشک رو چندبار تلاش کرد خودش شیشه بده به دخترمون منو آروم کنه.
اصلا همین شیر نخوردناش باعث‌شده بوضوح شیرم کمتر بشه بخدا شبیه هویج شدم از بس دو نوبت هر روز آب هویج خوردم کالاکتومید رو دوباره روزی دوبار کردم در صورتی که دو ماه پیش داشتم قطعش میکردم همه اینا فقط جهت تداوم شیردهی. اصلانارنجی شدم بخاطر آب هویج ( قشنگ رسوب کرده Smile )
اگه شیر درست میخورد اینطوری نبود که

تازه خیر سرم بعد زایمان قندم بالا بود این گالاکتومید منع مصرف داره برای دیابتیا. هنوز نرفتم آزمایش ببینم چه خبره
خلاصه که هرچی بگی حق داری و هرکاری که فکر میکنی کمکت میکنه آروم شی‌ رو انجام بده تو و یوتاب از همهما بیشتر اینجا سختی کشیدید اول زایمانتون.

ایشالا دست دکتر رز جون و ایانه جون برای دختر گلت سبک باشه
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، 2015، Elhamgoli، liyane، Nedaa28، Sh96.shamim، Targol، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 18 مهمان