ارسالها: 6,679
موضوعها: 0
تشکر Received: 20,561 in 4,948 posts
تشکر Given: 8,673
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
25,418
نوناجون 
من اصلا امروز نشمردم چندبار شد. میدونم فقط خیلی کم بود. الانم منتظرم خودش گرسنه اش شه بهش پوره بدم. انشالله که بخوره.
ارسالها: 8,455
موضوعها: 1
تشکر Received: 30,666 in 6,991 posts
تشکر Given: 20,214
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
35,283
الان نشسته داره مذاکره میکنه با عروسک گاویش بلند بلند نمیدونمم چی میگه  گشنه تشنه ترگل
ارسالها: 6,679
موضوعها: 0
تشکر Received: 20,561 in 4,948 posts
تشکر Given: 8,673
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
25,418
۱۴۰۰/۸/۱۱، ۱۰:۱۱ عصر
(آخرین ویرایش: ۱۴۰۰/۸/۱۱، ۱۰:۱۲ عصر، توسط Targol.)
گریه کرد پوره دادم دوست نداشت دوباره شروع کرد به گریه. منم گفتم حالا که نمیخوری و گریه میکنی پس بخور و گریه کن :|
خلاصه پروژه احترام به عقایدش شکست خورد.
نونا جون نتیجه مذاکرات مثبت بود انشالله؟
نمیفهمم چرا دیروز پوره دوست داشت امروز نه.
ارسالها: 8,455
موضوعها: 1
تشکر Received: 30,666 in 6,991 posts
تشکر Given: 20,214
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
35,283
۱۴۰۰/۸/۱۱، ۱۰:۱۶ عصر
(آخرین ویرایش: ۱۴۰۰/۸/۱۱، ۱۰:۱۷ عصر، توسط nona.)
بغلش کرد خوابید ترگل الان منم جفتشونو تو گهواره دارم تکون میدم
شدم کارگر بی جیره مواجب  آماده ام خانم پاشه میل پیدا کرد شیر تقدیم کنم
بابا اینا هر روز به شکلن پریروز میخواستم قطره بدم قاشق رو میبردم سمت دهنش عین آدم بزرگا خودش دهنشو وا میکرد کامل
امروز برعکس محکم اباشورو هم فشار میداد خدای نکرده قطره ای وارد نسه
ارسالها: 6,679
موضوعها: 0
تشکر Received: 20,561 in 4,948 posts
تشکر Given: 8,673
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
25,418
وای نوناجون عاشق دخترت شدم  )
دختر منم همینطور گریه کرد تا اینکه بهش شیر دادم با اشتها خورد ساکت شد. یعنی تمام مدت پوره فکر میکرد دارم دارو میدم و مغزش فرمان سیری نداد. شیر خورد خیالش راحت شد.
ارسالها: 8,455
موضوعها: 1
تشکر Received: 30,666 in 6,991 posts
تشکر Given: 20,214
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
35,283
نگاه کن تو رو خداها اصلا شیر نمیخورد که مجبور شدی غذا رو زودتر شروع کنی، حالا از ترس اون شیرو میخوره  عزیزم بخوره حالا شیر یا پوره فقط سیر شن
ارسالها: 6,679
موضوعها: 0
تشکر Received: 20,561 in 4,948 posts
تشکر Given: 8,673
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
25,418
اره 
فکر کنم به خاطر اون شربته هم هست. اشتهاآوره
ارسالها: 8,455
موضوعها: 1
تشکر Received: 30,666 in 6,991 posts
تشکر Given: 20,214
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
35,283
۱۴۰۰/۸/۱۱، ۱۱:۱۵ عصر
(آخرین ویرایش: ۱۴۰۰/۸/۱۱، ۱۱:۱۸ عصر، توسط nona.)
نوش جونش بخوره یکم مامانشو خوشحال کنه
دختر من روزی که شیر میخوره خوشبحال باباش میشه چون به خود دخترم که فشار نمیارم در حد عجز و التماس ازش خواهش میکنم ولی شب باباش میاد غر و دق و دلی شیر نخوردن بچه رو سر اون بنده خدا خالی میکنم.
ارسالها: 99
موضوعها: 0
تشکر Received: 389 in 79 posts
تشکر Given: 3
تاریخ عضویت: آبا ۱۴۰۰
اعتبار:
400
(۱۴۰۰/۸/۱۱، ۱۰:۳۰ صبح)nona نوشته است: آرامش جان خب خوشحالم به جای کوچیک به دردت خوردم عزیزم
خب آره دیگه اگه غذا اصلا نمیخوره تقریبا نصف مقداری که باید بخوره میخوره
عین هنرر دختر من تو دو ماه اخیر که حدود یک سوم چیزی که باید میخورد خورد، آرامش جان به قول مینو و ترگل یکم تغییرات ایجاد کن، رنگ و نوع قاشق و بشقابش، محل غذا دادن بهش … خدارو شکر پسرت بزرگه حتی میشه یه چیزای اشتهاآور داد بهش با دکترش مشورت کنی خیلی خوبه گلم
منم آخرش قطره آهن دکتر موقت نجاتم داده ازون وضعیت، هرچند دکتر هم گفت باید خودش بخواد که بخوره حرف بزن باهاش فشار نیار. راستی بهش زورم نکن برای خوردن
باور کنید اصلن دوست نداره مزه غذا بره سمت دهنش... من قاشق چند مدل خریدم هر روز توی ی بشقاب ...هیچ فایده نداشت.... خیلی ناراحتم...
اصصصصصلن میوه نمیخوره ابداااا
!
چیز اشتهااور مثل چی؟
ب دکترش گفتم زینک بدم؟ گفت بالای یک سال!
اصلا زور نمیکنم فقط یک ساعت برا ی قاشق کلنجار داریم! حس میکنم الان دیگ متنفر از قاشق حتی
ارسالها: 8,455
موضوعها: 1
تشکر Received: 30,666 in 6,991 posts
تشکر Given: 20,214
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
35,283
بعضی مولتی ویتامینا اشتها آورن البته باید با تجویز پزشک باشه. با دست بدی هم نمیخوره یا بریزی رو میز غذاش بازی بازی کنه بخوره هرچی کثیف کاریم شد ایراد نداره
|