ارسالها: 1,530
موضوعها: 0
تشکر Received: 5,626 in 1,212 posts
تشکر Given: 1,388
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
6,224
یوتاب حان نگران نباش از پسش بربیاد حالا ک میگی همکاربش زیاده و وارده ب روالش
من بعد ی سالگی بیشتر تنها گذاشتم پسرمو با باباش
دیگه بعد 2 سال چند بار پیش اومد ک شب با باباش تنها مونده و برا زایمانمم مشکلی از این بابت نداشتیم اصلا
خیلی خوبه ک عادت کنن
ارسالها: 8,455
موضوعها: 1
تشکر Received: 30,666 in 6,991 posts
تشکر Given: 20,214
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
35,283
وای یوتاب جون چه خوب ایول
این دختر جون عزیز ما هم اگر شیشه میگرفت منم میتونستم یه چند ساعت برم به کارم برسم برگردم  هییییییی تا یکسالگی باید صبر کنم بنظر
ارسالها: 5,223
موضوعها: 278
تشکر Received: 22,296 in 4,717 posts
تشکر Given: 14,824
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
24,870
(۱۴۰۰/۸/۲۲، ۱۰:۲۳ عصر)nona نوشته است: وای یوتاب جون چه خوب ایول
این دختر جون عزیز ما هم اگر شیشه میگرفت منم میتونستم یه چند ساعت برم به کارم برسم برگردم هییییییی تا یکسالگی باید صبر کنم بنظر
نه نونا جون راحت بدوش و برو... تا اضطراب جدایی شروع نشده برو دور دور... بعدش دیگه سخت میشه... هر چی بیشتر عقب بندازی سخت تره... اگه از الان به پدرش عادت کنه، می تونی توی اضطراب جداییش هم بذاریش پیش باباش... اما اگه فقط با شما عادت کنه، خیلی اسیر میشی...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
ارسالها: 6,679
موضوعها: 0
تشکر Received: 20,561 in 4,948 posts
تشکر Given: 8,673
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
25,418
بچهها به نظرت مشکلی داره من سر یکی از شیشهها رو یکم گشادتر کنم و سرلاکشو تو اون بریزم که بخوره؟ البته میترسم شیر رو هم دیگه کلا قطع کنه. اگه درست یادمه باشه رز جون گفتن مهم نیست حتما با قاشق باشه. درسته؟
یه چیز دیگه، من خودم پوره درست کردم. غلیظتر از بازاریها شد. موقعی که میخوام بدم با آب قاطیش کنم؟
ارسالها: 5,223
موضوعها: 278
تشکر Received: 22,296 in 4,717 posts
تشکر Given: 14,824
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
24,870
(۱۴۰۰/۸/۲۲، ۱۰:۵۲ عصر)Targol نوشته است: بچهها به نظرت مشکلی داره من سر یکی از شیشهها رو یکم گشادتر کنم و سرلاکشو تو اون بریزم که بخوره؟ البته میترسم شیر رو هم دیگه کلا قطع کنه. اگه درست یادمه باشه رز جون گفتن مهم نیست حتما با قاشق باشه. درسته؟
یه چیز دیگه، من خودم پوره درست کردم. غلیظتر از بازاریها شد. موقعی که میخوام بدم با آب قاطیش کنم؟
با قاشق نباشه منظورم این بوده که فینگرفود باشه  نه یه مایع چگال
شدنش که میشه ولی به نظر من با توجه به اینکه بچه هاتون هنوز نمیشینن، خطرناکه که بدید دستشون... یعنی در حالت خوابیده کلا غذا دادن ممنوعه، ولی چون دوتا هستن و احتمال بیشتری داره که به امید اینکه بچه یادگرفته توی حالت خوابیده غذا بخوره، حواست نباشه و خدای نکرده اتفاق خطرناکی بیفته...
ببین بهترین کار برای شمایی که دوتا بچه هم داری، همین میز غذاخوری و شروع کردن فینگرفوده... خودت رو درگیر پوره و اینها نکن که بعدا هم بدغذا نشن خدای نکرده...
بچه حتی با غذای پوره ای هم شروع می کنه توی یکی دوهفته، بعدش دیگه با پشت قاشق یا چنگال بسه، لازم نیست رقیق رقیق باشه...
بازاری هم من متوجه منظورت نمیشم چی رو میگی... ولی واقعا بذارشون توی صندلی می بینی چقدرررر راحت میشی و دیگه اینجوری درگیر دوتا نوزاد نمیشی...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
ارسالها: 332
موضوعها: 0
تشکر Received: 1,963 in 335 posts
تشکر Given: 1,004
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
1,963
بچه ها شیشه شیر پسر من اوایل خوب بود اما خیلی زود سوراخش بزرگ شد نمیدونم چرا حالا سرشیشه همون شیشه خیلی گرونه میخوام کلا یه شیشه شیر قیمت مناسب تر بخرم شما چی استفاده میکنید؟
ارسالها: 8,455
موضوعها: 1
تشکر Received: 30,666 in 6,991 posts
تشکر Given: 20,214
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
35,283
(۱۴۰۰/۸/۲۲، ۱۰:۳۹ عصر)Rose نوشته است: (۱۴۰۰/۸/۲۲، ۱۰:۲۳ عصر)nona نوشته است: وای یوتاب جون چه خوب ایول
این دختر جون عزیز ما هم اگر شیشه میگرفت منم میتونستم یه چند ساعت برم به کارم برسم برگردم هییییییی تا یکسالگی باید صبر کنم بنظر
نه نونا جون راحت بدوش و برو... تا اضطراب جدایی شروع نشده برو دور دور... بعدش دیگه سخت میشه... هر چی بیشتر عقب بندازی سخت تره... اگه از الان به پدرش عادت کنه، می تونی توی اضطراب جداییش هم بذاریش پیش باباش... اما اگه فقط با شما عادت کنه، خیلی اسیر میشی... رز جون به پدرش که بیشتر از من عادت داره روزای تعطیل مسوول اصلی نگهداری ایشونه شبام از سرکار میاد بازم همینطور. اصلا شبا میاد دخترم همچین با خنده و جیغ جیغ ازش استقبال میکنه هرکی ندونه فکر میکنه از صبح اسیرم بوده.مشکل من اینه دخترم فقط از سینه شیر میخوره برای همین اصلا نمیتونم بذارمش برم. یهو بعد یک ساعت شیر میخواد یهو دو ساعت. و اینگونه هست که همه جا بهم چسبیدیم.
ارسالها: 6,679
موضوعها: 0
تشکر Received: 20,561 in 4,948 posts
تشکر Given: 8,673
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
25,418
وای رز جون خوب شد پرسیدم پس  )
ازین پورههای اماده هاینز و هیروبیبی و اینجور برندها منظورم بود. سرچ کردم انگار باید با شیرش قاطی کنم تا رقیق شه.
ارسالها: 10,766
موضوعها: 9
تشکر Received: 29,091 in 7,959 posts
تشکر Given: 44,430
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
33,760
مرسی بچه ها
وای نونا پسر منم
شیر خوردن و قطره و لباس عوض کردنو ایناشو که انجام میدم خنده هاش برای باباشه
گاهی گریه یا نق داره باباشو میبینه انگار داره بعش التماس میکنه منو ببر از پیش این
بعد میره بغل باباش انگار قله فتح کرده همچین سیخ اینورو اونورو نگاه میکنه ها
هعییییی بیا و مادری کن حالا
ارسالها: 1,530
موضوعها: 0
تشکر Received: 5,626 in 1,212 posts
تشکر Given: 1,388
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
6,224
(۱۴۰۰/۸/۲۳، ۱۲:۱۶ صبح)سحر بانی نوشته است: بچه ها شیشه شیر پسر من اوایل خوب بود اما خیلی زود سوراخش بزرگ شد نمیدونم چرا حالا سرشیشه همون شیشه خیلی گرونه میخوام کلا یه شیشه شیر قیمت مناسب تر بخرم شما چی استفاده میکنید؟
سحر جان نگفتی شیشه خودت چ مارکیه
من الان شیرخشک نمیدم ولی شیشه شیر اونت ب پسزم میدادم مناسب بود و شیشه شو دوس داشت
این سزی هم دکتر براونز گرفتم و دخترم ی مدت خورد و الان نمیخوره
|